مردی در دادگاه خانواده گفت: ۵ سال با همسرم تفاوت سنی داریم و او دیگر پیر شده است و من درخواست جدایی از او را دارم چرا که زندگی در کنار او برایم سخت است.
وی با بیان اینکه همسرم 5 سال از من بزرگتر است، اظهار داشت: میخواهم از همسرم جدا شوم چرا که با یکدیگر تفاهم اخلاقی نداشته و دائم بین ما اختلاف وجود دارد و امروز به دادگاه آمدم تا با جدایی به تمام مشکلات پایان دهم.
مرد با اشاره به اینکه فرزندی نداریم، گفت: 2 سال از زندگی مشترکمان میگذرد؛ همسرم رفتارهایش بیشتر شبیه مادر برایم است تا همسر.
وی با بیان اینکه دیگر طاقت ادامه زندگی با همسرم را ندارم، افزود: وقتی من تمایل به تفریح دارم، همسرم تمایل به تمیز کردن خانه دارد در واقع به طور کلی روحیاتمان با یکدیگر متفاوت است و نمی توانیم همدیگر را درک کنیم.
زن در دادگاه خانواده حاضر شد و در مقابل قاضی پرونده با بیان اینکه طی 2 سال زندگی مشترک هر اقدامی کردم تا نزاع بین من و شوهرم پیش نیاید، افزود: نمیخواهم از شوهرم جدا شوم چرا که زندگیام بدون او معنا ندارد.
وی ادامه داد: میخواهم دارای فرزند شویم تا زندگیمان رنگ و بویی دیگر بگیرد ولی شوهرم دائماً به فکر خوشگذرانی و کوه رفتن با دوستانش است و به من اهمیت نمیدهد.
زن عنوان کرد: من هیچگاه رفتارهای بدش را به رویش نیاوردم که امروز تفاوت سنی و پیرشدن مرا بر سرم میکوبد.
مرد در مقابل قاضی بیان کرد: همسرم پیر شده و رفتارهایش مانند مادرم است و من برعکس او میخواهم جوانی کنم و این جوانی کردن را نمیتوانم کنار او داشته باشم.
زن افزود: شوهرم حدود 5 بار به خواستگاریام آمد تا در نهایت پدرم با ازدواجمان ما موافقت کرد ولی این موارد را شوهرم فراموش کرد و امروز به این شکل رفتار میکند.
مرد عنوان کرد: میخواهم از همسرم جدا شوم و به راحتی به زندگی بدون او ادامه دهم.
قاضی پرونده، زن و مرد را به مصالحه دعوت کرد و حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد و جلسه را پایان داد.