به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «آوای سیدجمال»، صبح از راه رسید و جمعهای دیگر در هوای شهر جاری شد. اما این، تنها یک جمعه معمولی نیست چرا که بوی انتظار با عطر و طعم شهید و عید قربان میدهد.
اینجا اسدآباد است و این هفته، صبح جمعه، رنگی از آسمان گرفته و بوی عهد میدهد. مردم از کوچهپسکوچههای شهر، دل به راهی سپردهاند که انتهایش به نگاهی ختم میشود، نگاهی که قرنهاست منتظر است پاسخ این را دهد که "هل من ناصر ینصرنی؟"
دو سالی میشود که با همت و دغدغهمندی امام جمعه پرتلاش اسدآباد، آیین معنوی "صبح جمعههای انتظار" جان دوباره گرفته؛ آیینی که حالا به یکی از زلالترین جلوههای مردمیِ عهد و ایمان در این دیار تبدیل شده است.
اما این هفته، این مراسم حال و هوایی متفاوتتر داشت، با شور و شوقی وصف ناشدنی در تپهای منور به نور و عطر شهیدان گمنام که آغوشی گشوده بودند برای میزبان شدن و صد البته صبح جمعهای که با عید قربان مقارن شده بود و نوید فصلی تازه میداد. فصلی از تقرب، از یاد و از انتظار.
از پیر و جوان، زن و مرد، کودک و نوجوان که همه با نگاههایی پر از امید گردهم آمده بودند تا با صدایی لرزان اما دلی استوار، ندبه بخوانند و ظهور مولا را نجوا کنند،
با صدای «اَینَ الطّالِبُ بِدَمِ المَقتُولِ بِکَربَلا» در فضای صبحگاهی میپیچید و بغضها را درهم میشکست. گویی بغض قرنها دوری از خورشید ولایت، در هر جمعه، در میان نالههای این مردم منتظر، تازه میشد.
به میان مردم رفتیم ا از حس و حالشان جویا شویم.
یکی از ندبهخوانان میگوید:
ما اینجا گرد هم میآییم تا بگوییم هنوز منتظریم. هنوز امیدواریم. هنوز دلهامان به عشق او میتپد. این ندبهها فقط اشک نیست، عهد است؛ عهدی با امامی که ظهورش را لحظهشماری میکنیم.
و عابری مسن که عصایی در دست دارد، بر نیمکتی تکیه کرده، میگوید: هر جمعه در یک محله ندبه میخوانیم، ندبه، قلب مرا زنده نگه میدارد. انگار هر بار، یک قدم به آقا نزدیکتر میشوم.
مادر شهیدی میگفت: امروز حس کردم شهیدم هم مهمان سفره انتظار بود. اینجا، کنار مزار شهدا، دعای فرج معنای دیگری دارد... انگار همهچیز دست بهدست داده تا امام زمان بیاید.
محمدرضا، نوجوان ۱۳ ساله میگوید: من همیشه جمعهها را میخوابیدم. ولی از وقتی این برنامه هست، صبح زود بیدار میشم، چون حس میکنم امام زمان هم از آنن بالا نگاهمان میکند.
یکی از خادمان مراسم که تمایلی به دیده شدن ندارد، میگوید: مردم تشنه فرهنگ دعاخوانی و ندبهخوانی هستند و تبریک به امام جمعهای که در احیا این مراسم معنوی همت به خرج داده و هر هفته در کنار مردم است.
جمعه این هفته که مصادف با عید قربان بود، با وجود شهدای بینام و صبحی که با ذکر فرج آغاز شد، اسدآباد صحنه آیینی شد که شاید هنوز در تقویم رسمی ثبت نشده، اما در قلب مردم ریشه دوانده است و این جمعه از جنس نور بود؛ جمعهای که به نیابت از یک امت، زمزمه کردیم: "اللهم عجل لولیک الفرج...".
لیلا نظریفرهودی
انتهای خبر/