آخرین اخبار

20. تير 1391 - 16:23   |   کد مطلب: 1184
«تقابل، بازدارندگی، مجازات»؛ چکیده رویکرد غربی‌ها در قبال برنامه هسته‌ای ایران از سال ۸۲ تا ۹۱ به شمار می‌آید، در حالی که طی این ۹ سال چیزی جز دیپلماسی بر «زبان» آنها جاری نشده است.

به گزارش فارس، سه دور مذاکرات ایران با 1+5 در استانبول، بغداد و سپس مسکو نشان داد؛ رویکرد غرب در قبال ایران همان رویکرد «تقابلی» همیشگی است که صرفا به طور مقطعی لباس «تعامل» به تن کرده. بر ملا شدن همین موضوع در نشست بغداد بود که موجب دلسردی طرف ایرانی نسبت به روند مذاکرات شد.
کشورهای غربی که در نشست استانبول برای شناسایی حق هسته‌ای ایران طبق معاهده ان‌پی‌تی چراغ سبز نشان داده بودند، در فرجه 40 روزه تا نشست بغداد، تغییر موضع دادند و خواستار توقف غنی‌سازی 20 درصد، تعطیلی فردو و انتقال اورانیوم غنی‌شده ایران به کشور ثالث شدند.
غرب به دنبال لغو تحریم نیست
علاوه بر این موضوع، آنها در نشست بغداد توافق پیشین خود با ایران مبنی بر اتخاذ رویکرد «گام به گام و متقابل» را زیر پا نهادند و لغو یا کاهش تحریم‌ها را به برآورده شدن سه درخواست خود از ایران منوط کردند. همین موضوع بود که باعث شد یک دیپلمات ایرانی نزدیک به مذاکرات به روزنامه کریستین ساینس مانیتور بگوید:‌ آنچه غرب خواستار آن است، چیزی نیست که در استانبول بر آن توافق کرده بودیم.
این موضوع به وضوح نشان می‌دهد طرف غربی به هیچ عنوان قصد لغو تحریم‌ها علیه ایران را ندارد و صرفا در صدد است با مقصر جلوه دادن تهران به کم کاری در مذاکرات، زمینه را برای اجماع جهانی علیه ایران فراهم کند. آنها برای نیل به این هدف،‌ به همین میزان نیز بسنده نکردند و در آستانه هر دور از مذاکرات به شایعه سازی درباره جنبه‌های فنی برنامه هسته‌ای ایران و نیز تلاش برای کسب اطلاعات جاسوسی پرداختند.
در اولین گام، عملیات روانی وسیعی درباره اقدام ایران در پاکسازی تاسیسات پارچین آغاز شد. مشخصا اسراییل، آمریکا و انگلیس در پی آن بودند که ایران بدون تنظیم یک مدالیته و رهیافت ساختاری که در آن گام‌های متقابل ایران و آژانس معین شده باشد، اجازه دسترسی به پارچین را به بازرسان آژانس دهد. هدف عملیات سنگین رسانه‌ای اخیر هم این بود که ایران حس کند اگر هر چه زودتر اقدامی در این زمینه به عمل نیاورد، دچار مشکلات جدی در آینده خواهد شد.
همزمان با جوسازی‌های وسیع درباره پارچین، بخش‌هایی از جامعه اطلاعاتی آمریکا انتشار شایعاتی درباره احتمال ساخته شدن تاسیسات سوم غنی‌سازی در ایران را آغاز کردند. موسسه علم و امنیت بین‌المللی که وابسته به معاونت فنی سازمان سیا است و مسئولیت ارائه ارزیابی‌های فنی به این سازمان درباره موضوعاتی مانند برنامه هسته‌ای ایران را بر عهده دارد، با انتشار گزارشی مدعی شد ایران به جز فردو و نظنز در حال ساخت سومین تاسیسات غنی‌سازی است. جالب اینکه این موسسه در گزارش خود به هیچ سند یا خبر معتبری در این باره اشاره نکرده و صرفا با استناد به اظهارات برخی مقام‌های ایرانی که پیش از این از ساخت تعداد بیشتری تاسیسات غنی‌سازی خبر داده بودند، خواستار شفاف‌سازی در این باره شده است.
مساله سومی که از استانبول تا مسکو تشدید شد، عملیات جاسوسی بی‌سابقه علیه برنامه هسته‌ای ایران بود. گروهک منافقین که وعده‌هایی از جانب آمریکا درباره خروج قریب الوقوع از فهرست گروه‌های تروریستی وزارت خارجه این کشور دریافت کرده است، در هفته‌های منتهی به نشست مسکو به تلاش برای تخلیه تلفنی شدت بخشیده بود. همچنین سرویس‌های غربی به طور متمرکزتری سعی در ردگیری ارتباطات ایمیلی و دیگر انواع مبادله اطلاعات در اینترنت داشتند و استفاده از ابزارهای فنی برای جمع آوری اطلاعات هم تشدید شده بود.
مجموعه عوامل فوق نشان می‌دهد آمریکا و اروپا سعی دارند با استفاده از عملیات روانی، قدرت چانه‌زنی خود در مذاکرات با ایران را بالا ببرند و بابت هر کدام از این جوسازی‌ها از ایران امتیاز بگیرند.
بازدارندگی و نه توافق
اما این همه ماجرا نیست. برخلاف طرف ایرانی که مذاکرات را دریچه‌ای برای رسیدن به راه حل دیپلماتیک قلمداد می‌کند، غربی‌ها آن را ابزاری برای بازدارندگی و مجازات ایران محسوب می‌کنند. آنها بر این تصور هستند که می‌توانند با اتخاذ رویکرد «فشار و مذاکره» پیشرفت ایران در مسیر هسته‌ای را مهار کنند.
این دیدگاه در میان غربی‌ها زمانی بار دیگر قوت گرفت که آنها پس از نشست استانبول شاهد بازخورد مثبت این دیدار در میان جامعه ایرانی‌ بودند. از این رو،‌ 1+5 در حالی وارد نشست بغداد شد که پیش فرض‌هایی کاملا مشخص و شکل گرفته درباره نحوه رفتار ایران در این دور گفتگوها داشت. مجموعه آدرس‌های خارج شده از ایران در فاصله 25 فروردین یعنی نشست استانبول تا 3 خرداد، غرب را درباره 3 موضوع به جمع بندی رسانده بود؛ نخست، این احساس در غرب شکل گرفته بود که ایران خود را برای واگذاری برخی امتیازها آماده کرده، تحلیل دوم نزد غربی‌ها این بود که درون مردم ایران هم نوعی توقع مصالحه شکل گرفته و سومین تحلیل این بود که ایران نیازمند تداوم مذاکرات است و علاقه‌ای به قطع آن ندارد. بر مبنای این ارزیابی‌ها، دید غرب این بود که قادر خواهد بود در مذاکرات بغداد درباره برخی موضوعات خاص مثلا غنی‌سازی 20 درصد امتیازهایی را از ایران دریافت کند و به این طریق، زمینه را برای مهار روند رو به رشد فعالیت هسته‌ای ایران فراهم کند. به دلیل همین اشتباه محاسباتی درباره توقعات جامعه ایرانی و الگوی مذاکراتی تیم ایرانی بود که غرب در این مذاکرات، یک "درخواست یک گامی" از ایران مطرح کرد و آینده مذاکرات را به اجابت آن از سوی ایران گره زد.
هر چند بعد از 15 ماه وقفه در گفتگوهای 1+5 با ایران،‌ چراغ سبزی که غربی‌ها فروردین ماه سال جاری برای از سرگیری مذاکرات نشان دادند، این گمانه را به وجود آورد که احتمالا آنها این بار به دنبال رسیدن به توافق و حل این بن‌بست 9 ساله هستند، اما چرخش آنها از استانبول تا مسکو بار دیگر ثابت کرد منطق غرب در برابر ایران غیرقانونی، غیر برابر و غیر حقوقی است و آنها از ابتدا هم قصد نداشتند به هیچ عنوان حق هسته‌ای ایران را به رسمیت بشناسند. علت آن نیز واضح است. انقلاب اسلامی ایران مبنای تقابل آنها با جمهوری اسلامی است و طبیعتا برنامه هسته‌ای آن نیز جزئی از سیاست تقابلی غرب و نظام سطله با ایران به شمار می‌آید.

دیدگاه شما

نقشه ماهواره ای اسدآباد
پیش بینی وضعیت هوای اسدآباد
بانک ملت
https://telegram.me/Avaseyedjamal