به گزارش آوای سیدجمال به نقل از تبیان؛ قبل از هر چیز لازم به ذکر است که علت نام گذاری روز نهم ربیع الاول به ایام تاج گذاری امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) به مناسبت به امامت رسیدن ایشان می باشد. در واقع بعد از شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) حضرت حجت بن الحسن عسکری (علیه السلام) زعامت و رهبری امت اسلامی را بر عهده گرفته اند و همین امر موجبات شادی و فرح مسلمانان را فراهم نموده است. شیعیان و محبان آن حضرت با برپایی مجلس سرور و شادی و محبت و ارادت خود را به آستان آن امام همام اعلام می دارند و با برپایی این مجالس وظیفه الهی و قرآنی خود را در قبال اهل بیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) به منصه ظهور می رسانند، کما اینکه خداوند متعال در این خصوص می فرماید: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى؛[شوری آیه 23] بگو: «من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى كنم جز دوست داشتن نزدیكانم [اهل بیتم ]».
شاید این سوال به ذهن تبادر نماید با توجه به اهمیت بزرگداشت مقام امامت چرا موضوع به امامت رسیدن سایر ائمه تا این اندازه پررنگ نیست؟!
در جواب این پرسش می توان به چند نکته اشاره کرد:
نکته اول اینکه در طول تاریخ شیعیان در محدودیت و انزوا به سر می برده اند و لذا با وجود شدیدترین محرومیت ها و مجازات ها فرصت توجه و اهتمام به این امور، بسیار سخت و غیر ممکن بوده است.
نکته دوم: بعد از برطرف شدن موانع و دستیابی شیعیان به آزادی و امنیت بیشتر شاهد اهتمام ایشان به این چنین مراسماتی بخصوص در ایام غدیر بوده ایم و چه بسا شیعیان مراسم بزرگداشت غدیر را به مراتب بیشتر و با شکوه تر برپا می نمایند.
نکته دیگری که اهمیت برپایی جشن ولایت برای امام زمان (علیه السلام) را دو چندان می سازد این است که ایشان در قید حیات می باشند. به همین جهت بزرگداشت مقام امامت ایشان علاوه بر ابراز ارادت توجه مسلمانان را به وظایفی که در قبال ایشان دارند جلب می نماید.
نکته مهمتر اینکه انتظار عدل جهانی و حاکمیت ارزش های الهی چیزی ست که نه تنها موجبات شادی شیعیان، بلکه خواست و آرزوی تمام مسلمانان جهان و حتی سایر ادیان الهی بوده است، لذا بزرگداشت این روز می تواند تأثیر شگرفی در تقویت فرهنگ انتظار داشته باشد. خدای متعال در قرآن كریم می فرمایند: در تورات و زبور نوشته ایم كه صالحان، وارث زمین خواهند بود «و لَقَدْ كتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ».[انبیاءآیه 105] در تفسیر این آیه از امام باقر علیه السلام نقل شده است كه فرمود: این بندگان صالح همان یاران حضرت مهدی (علیه السلام)در آخرالزمانند.[1]
با رجوع به منابع تاریخی شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)متفاوت نقل شده است، برای نمونه مسعودی در مروج الذهب تاریخ شهادت امام حسن عسکری (علیه االسلام) را هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ق.[2] و بن خلکان، در وفیات الاعیان، جمادى الاولى همان سال را بیان کرده اند.[3] با توجه به تقارن ایام شهادت امام یازدهم و امامت حضرت مهدی (علیه السلام) این سوال در ذهن خطور می نماید که در این ایام اولویت با برپایی مراسم عزا و
حزن می باشد، یا برپایی مجلس جشن و سرور. تحیر و سرگردانی زمانی دو چندان می شود که روایات اسلامی نیز توجه به هر دو مراسم را مورد توجه و تأکید قرار می دهند. در این خصوص از امام علی (علیه السلام) این چنین روایت شده است:
«قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى اطَّلَعَ إِلَى الْأَرْضِ فَاخْتَارَنَا وَ اخْتَارَ لَنَا شِیعَةً یَنْصُرُونَنَا وَ یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا وَ یَبْذُلُونَ أَمْوَالَهُمْ وَ أَنْفُسَهُمْ فِینَا أُولَئِکَ مِنَّا وَ إِلَیْنَا.[4]مولا امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: خداوند تبارک و تعالی مخلوقات زمین را مورد توجه و دقت قرار داد، سپس ما (اهل بیت) را اختیار فرمود و برای ما شیعیان را اختیار فرمود. شیعیانمان ما را یاری می کنند و در فرح و شادی ما اظهار خوشحالی می کنند و برای حزن ما اظهار حزن و اندوه می کنند. و آنها اموال و نفس های خودشان را برای ما بذل و بخشش می نمایند. آنها از ما و به سوی ما هستند».
با توجه به اهمیت هر دو واقعه یقیناً نمی توان یکی را ترک و دیگری را امتثال نمود به همین جهت شیعیان با برپایی مراسم سوگواری در روز هشتم ربیع الاول مقام شهادت امام حسن عسکری علیه السلام) را گرامی داشته و ظلم نابخشودنی که به آن حضرت روا شده بود را محکوم می نمایند و در روز بعد یعنی در روز نهم ربیع الاول مقام شامخ زعامت و رهبری حضرت ولی عصر (عجله الله تعالی فرجه الشریف) را جشن می گیرند.
هر چند بعضی افراد سعی دارند مجلس شادی و سرور نهم ربیع الاول را مرتبط با مرگ خلیفه دوم معرفی نمایند ولی باید به یاد داشت که منابع معتبر اهل سنت و حتی شیعی مرگ او را در این تاریخ ذکر نکرده اند و لذا شایسته نیست که با مرتبط کردن این شادی با مرگ خلیفه دوم زمینه های اختلاف و درگیری و حتی تکفیر شیعیان را توسط گروه های افراطی فراهم نمود.
علاوه بر اجماع تاریخ نویسان بر وقوع قتل خلیفه دوم در ماه ذی الحجه، بسیاری از بزرگان و علمای شیعه نیز اذعان به قتل او در ایام ذی الحجه داشته اند برای نمونه چند مورد اشاره می کنیم
1-شیخ مفید (قدس سره)
فقیه و عالم عالی قدرف شیخ مفید (متوفی 413ه.ق) که شأن و منزلت خاصی نزد شیعیان دارد در کتاب «مسار الشیعه» در بیان وقایع و اعمال ماهذی الحجه مینویسد: «در روز بیست و ششم ذی الحجه سال 23 هجری عمر بن خطاب مجروح شد و در بیست و هفتم همان ماه در گذشت».[5]
2-ابن ادریس حلی (قدس سره)
فقیه با درایت و شجاع قرن ششم هجری، ابن ادریس حلی (م578ه.ق) در کتاب «سرائر» به شدت احتمال کشته شدن خلیفه دوم را در روز نهم ربیع رد نموده و می نویسد: «عمر بن خطاب در روز بیست و ششم ذی الحجه سال 23 هجری مجروح گردید و در بیست و نهم همان ماه در گذشت...»[6]
3-علامه حلی (قدس سره)
احیاگر مذهب تشیع، جامع معقول و منقول، علامه حلی نیز در تمامی کتابهای خویش 26 ذی الحجه را به عنوان روز مجروح شدن خلیفه دوم شناسانده و بخصوص در کتاب «عدده القویه» به صورت مفصل تری به توضیح واقعه در این روز می پردازد.[7] قطعی بودن قتل خلیفه دوم در ماه ذی الحجه به گونه ای بوده است که بسیاری از بزرگان همچون شیخ بهایی با وجود معاصر بودن با دوران صفویه که اوج فعالیتهای تبلیغاتی در جهت ترویج تشیع بوده است با صراحت 26 ذی الحجه را به عنوان تاریخ قتل خلیفه دوم معرفی نموده است.[8]
با توجه به تأثیر و نقشی که امامان معصوم (علیهم السلام) بخصوص حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) در هدایت و تربیت جامعه اسلامی بر عهده دارند سزاوار است، با بزرگداشت ایام ولادت و امامت ایشان، جایگاه حضرات معصومین(علیهم السلام) را در جامعه اسلامی گرامی داشته و با این رویکرد مناسب زمینه های ترویج آموزه های دینی و تربیت اسلامی را فراهم نمایند.
انتهای پیام/ن
دیدگاه شما