به گزارش آوای سیدجمال، ساعت 10 شب است و در میدان امام و خیابان بوعلی به سختی میتوان از بین جمعیت عبور کنی. اینجا مرکز دستفروشان است که از ساعت 8 شب به بعد یکییکی میآیند و بساط خود را پهن میکنند.
بازار فروششان داغداغ است. بسیاری از کسانی که صبحها و عصر در بازار و مراکز فروش مشغول تماشای اجناس داخل ویترین و قیمت کردن از فروشندهها هستند، اینجا ولی خرید میکنند.
وقتی توان خرید پایین و نرخ بیکاری بالا باشد، پدیده «دستفروشی» به وجود میآید و بسیاری از جوانان جویای کار مخصوصاً در شبهای عید به این کار روی میآورند.
چند هفته است که بازار در حالت نوروزی قرار گرفته و فروشندگان هم برای عرضه محصولات خود چند ساعت بیشتر در مغازهها و فروشگاههای خود میمانند تا حداقل از بازار شب عید کمال استفاده را ببرند. و رکود یک سال گذشته را تا حدی جبران کنند، ولی گزارشهای همدانپیام نشان میدهد که آنها نه تنها تاکنون نتوانستهاند به بازار دلخواه خود برسند بلکه بسیار هم ناراضی هستند. اما در این میان این دستفروشان هستند که زیاد ناراضی نیستند و کسب و کار شب عید را به دست گرفتهاند. زیرا اغلب مردم از قیمت کالاهای عرضه شده در این بخش از بازار راضی هستند و عمده خرید خود را از همین دستفروشان میخرند.
چند خانم جوانی که به سختی در بین تراکم جمعیت در حال تماشای اجناس پهن شده بر روی گونی روی زمین بودند و معتقد بودند که اغلب کالاهایی که حتی فروشگاههای لوکس عرضه میشود هم در اینجا یافت میشود.
مهسا یکی از همین چند خانم میگفت: هفته پیش برای دوستم تونیک و ساپورت خریدیم که جمعاً شد 100 هزار تومان ولی آمدیم اینجا دیدیم تو نیکی که خریدیم 75 هزار اینجا با 50 هزار تومان میتوانیم بخریم، حتی رنگ و مارکشان هم فرق نمیکند ولی به لحاظ قیمتی زمین تا آسمان متفاوت است.
کمی آن طرفتر هم زن و مرد جوانی در حال خرید لباس هستند که زن جوان گفت: اینجا باید خوب بگردی تا وسایل و لباسهای مورد نیاز را با قیمت مناسبت پیدا کنی درست است که خیلی از کالاها را زیر قیمت مغازه میفروشند ولی در بعضی موارد در بازار ارزانتر از دست فروشها میتوان پیدا کرد. اما خوبی دست فروشها این است که خیلی از لباسهایی که در خیابان بوعلی با قیمت بالا باید بخریم اینجا ارزانتر است.
اغلب مشتریان دستفروشها خانمها هستند اما تعداد زیادی از مردان هم از همین جا خرید میکنند مرد جوانی میگفت: من تا ساعت 10 شب در مغازه هستم و فقط همین زمان است که میتوانم برای خودم لباس بخرم آمدهام چند تا شلوار و پیراهن بخرم هر سال همین کار را میکنم و جنسشان هم بد از آب در نمیآید. ولی خوبیش این است که قیمت آن پایین است هر چند که به جرأت میگویم که اغلب این کالاها جزو جنسهای بیکیفیت بازار هستند، اما خوب هم در بینشان پیدا میشود فقط باید بگردیم. زن مسنی که ظاهراً با چند نفر برای خرید آمده بود، میگفت: اینجا جنسهای متوسط به پایین میتوانیم پیدا کنیم ولی خوب خیلی از آنها همانهایی هستند که باید از مغازههای خیابان بوعلی و بازار و فروشگاههای سطح شهر و حتی برج سعیدیه بزنیم. مثلاً شالی که ما از برج سعیدیه خریدم 9 هزار تومان دیدم اینجا ریختهاند 4 هزار تومان که خیلی تعجب کردم نمیدانستم اینجا این طوری است همیشه فکر میکردم بنجلها را میآورند حراجی ولی امشب میبینیم که زیاد هم اینطور نیست خوب و بد در بینشان است.
زن و مرد نسبتاً جوانی هم که در حال تماشای ظروف هستند میگفتند: نمیتوانیم به خرید از دست فروشها اعتماد کنیم چون هم خرید با عجلهای میشود و هم کمی تاریک، نمیتوانیم زیاد خوب ببینیم. اگر هم ببریم خانه و ببینیم ایرادی دارد معلوم نیست بتوانیم آن دست فروش را پیدا کنیم و یا اصلاً پس بگیرد یا نه.
زنی که با پسر و دخترش در حال قیمت کردن صندل بودند هم میگفت: من هر بار از دست فروشها خرید کردم اصلاً خوب از آب در نیامد و چند بار مصرف بود ولی خب قیمتشان پایین است و ناچاریم.
دخترش هم گفت: درست است که هر چه لازم داریم میتوانیم شبها یا ظهرها بیاییم از دست فروشها بخریم ولی اگر جنس خوب هم میآورند و همینطور قیمت پایین میفروختند خیلی خوب بود. دختر جوانی هم میگفت: اینجا همه چیز هست مشتری هم زیاد است خیلی از شبها ما میآییم اینجا و به جنسها نگاه میکنیم و گاهی هم خرید میکنیم، فضایش را دوست دارم ولی متأسفانه تنوع پایین است خیلی وقتها مثلاً تیشرت یا روسری میخریم با یک قیمتی بعد میرویم بازار میبینیم چیز بهتری با قیمت مناسبتر میتوانستیم بخریم. ولی خب قدم زدن در اینجا یک چیزی شبیه تفریح است و حال و هوای نوروز را بهتر نشان میدهد.
دستفروشها آنقدر سرشان شلوغ است که زیاد نمیتوان با آنها صحبت کرد ولی یکی از آنها که شلوار جین و پارچهای برای فروش ریخته بود، برای چند دقیقه همه چیز را به پسر جوانی که در کنارش ایستاده بود سپرد و گفت که این جنسها همان جنسهایی هستند که در مغازهها و پاساژها به فروش میروند. من با یکی از همین مغازهها صحبت کردم و در روز از همان مغازه این جنسها را میآورم از فروشم درصدی سود میبرم.
یکی دیگر از دست فروش که کالای تزئینی میفروخت هم گفت: جنسهای ما از خیلی از مغازهها هم بهتر است اگر مشتری همین گردبند 3 هزار تومانی را بخواهد از مغازه بخرد باید حداقل 6-5 هزار تومان پول بدهد خیلی از مردم این را میدانند ولی خیلیها هم این جنسها را بنجول میبینند و توجهی به آنها نمیکنند.
البته با هم این احوال افزایش تعداد دستفروشان در بازار کار و اقتصاد ایران قطعاً نشانه خوبی نیست و نشان دهنده کمبود فرصتهای شغلی مورد نیاز جوانان و توان پایین خرید مردم است. اینکه هزاران جوان تصمیم بگیرند به دلیل ناتوانی دریافتن شغل و همچنین کمبود مالی، اقدام به دستفروشی در اماکن عمومی کنند را نمیتوان به فال نیک گرفت و خرسند بود که جوانان مشغولند و مرکزی هم ایجاد شده که مردم میتوانند برخی از اجناس را زیر قیمت بازار بخرند.
منبع:همدان پیام
دیدگاه شما