به گزارش آوای سیدجمال به نقل از خبرگزاری فارس؛ این روزها انتقاد به سمت داوری در فوتبال بسیار زیاد شده است و داوران نیز همیشه سیبل انتقادات مربیان و مسئولان باشگاهها میشوند، اما جامعه داوران فوتبال ما برخلاف بازیکنانش بسیار تحصیلکرده هستند.
یکی از این داوران دکتر «بیژن حیدری» است که پزشک جراح بوده و عضو هیئت علمی دانشگاه هم هست.
این داور خوب استان همدان تنها داور پزشک فوتبال ماست و به همراه برادرش «پیام» چند سالی است که در لیست هفت داور بینالمللی فوتبال کشور قرار دارد.
به همین دلیل به سراغ این داور همدانی رفتیم؛ البته چون داوران نمیتوانند مصاحبه کنند، طبق قوانین فقط با ایشان بیشتر در موارد زندگی خصوصی و البته پزشکی صحبت کردیم که در زیر میخوانید:
فارس: ابتدا خودتان را کامل معرفی کنید؟
بیژن حیدری متولد مهرماه 1359 در اسدآباد هستم، متخصص و جراح ارتوپد و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان.
فارس: در چه سالی رسماً داور شدید؟
در سالهای 78 تا 79 در کلاس مربیگری درجه 3 که مدرس آن کلاس فرجالله یثربی بود، شرکت کردم و همان سالها شروع دوران داوری من بود.
فارس: چه اتفاقی افتاد که به سراغ داوری فوتبال رفتید؟
فوتبال را دوست داشتم و به تبع آن تمام داوریهای مسابقات مختلف را پیگیری میکردم، همیشه دنبال فرصت بودم تا بتوانم در فوتبال جهش خوبی داشته باشم.
فارس: شما بسکتبال بازی میکردید، چرا به فوتبال روی آوردید؟
من در دانشگاه، حرفهای ورزش بسکتبال را پیگیری میکردم اما چون برادرم «پیام» دروازهبان فوتبال بود، به این رشته علاقه پیدا کردم، هرچند قبلاً هم از فوتبال خوشم میآمد.
فارس: چرا شما بعد از پیام که برادر کوچکترتان هست، داور شدید؟
همانطور که گفتم من دنبال فرصت بودم، پیام در آن سالها در کلاسهای داوری ثبت نام کرد، من هم علاقهمند شدم و باهم وارد کلاس داوری درجه 3 شدیم و رسماً داور شدم.
فارس: یعنی برادر کوچکتر مشوق شما شد؟
گفتم که دنبال فرصت بودم و پیام که رفت و من هم به داوری تشویق شدم و این موضوع را دنبال کردم.
فارس: در فوتبال ما فشار به سمت داوری فوقالعاده زیاد است، از اینکه داوری را انتخاب کردید پشیمان نیستید؟!
خیر؛ من داوری را خیلی دوست دارم و از این بابت اصلاً پشیمان نیستم، زیرا از فوتبال لذت میبرم و بهعنوان یک مقوله تفریحی به آن نگاه میکنم.
فارس: حالا چرا پزشکی؟
همزمان با داوری، دانشجوی رشته پزشکی بودم و عمر داوری و تحصیل در رشته پزشکیام به یک اندازه است.
فارس: اگر اشتباه نکنم شما در سال 86 رسماً وارد لیگ برتر شدید و با داور چهارمی وارد لیگ حرفهای شدید؟
اولین ابلاغ داوری در لیگ برتر و لیگ دسته اول را همزمان دریافت کردم. اولین قضاوت من در بازی دو تیم سپاهان نوین و شاهین اهواز در لیگ یک بود و فردای آن روز نیز داور چهارم دیدار دو تیم ذوبآهن و فولاد خوزستان در لیگ برتر بودم.
فارس: بین داور چهارمی و تا سوت زدن در لیگ برتر برای شما سه سال زمان سپری شد، چرا این فاصله افتاد؟
به دنبال باز کردن این موضوعات نیستم اما اگر در آن برهه از زمان از من و امثال من حمایت میشد بهتر میتوانستیم در لیگ بدرخشیم و من نیز میتوانستم زودتر از اینها داور الیت شوم.
دوستان قبلی زحمات خودشان را کشیدند ولی از ما به خوبی حمایت نکردند. تغییر در دپارتمان داوری نیز باعث شد نتوانم به خوبی در لیگ قضاوت کنم، زیرا مسئولان وقت آن بر این عقیده بودند که داوری که پزشک است نمیتواند به خوبی کمک کند و بیشتر به دنبال داوران پاشنه کشیده بودند.
من در همان سالهایی که رئیس و مدیر بیمارستان اسدآباد بودم و مسئولیت بیشتری داشتم؛ اما از هیچ ابلاغی عبور نمیکردم و سعی داشتم همه بازیها را بروم و برای همه ابلاغهای فدراسیون احترام قائل بودم.
فارس: فکر میکنم شما رکورددار قضاوت در لیگ دسته سوم نیز هستید.
من بین سالهای 82 تا 85 همواره در لیگ دسته 3 قضاوت میکردم و در همه شهرهای ایران داوری کردم، به نوعی در جا میزدم.
بنده از نظر قضاوت در لیگ سه رکورددار هستم. یک روز که از این وضع خسته شده بودم شخصاً به سراغ مسعود عنایت رفتم و مشکل خودم را بازگو کردم و گفتم «من فردی هستم که در این فوتبال وجود دارم اما میخواهم داوری را کنار بگذارم»، عنایت که از مشکل من باخبر شد برایم یک ابلاغ در لیگ دسته دوم صادر کرد و در زنجان اولین قضاوت خود را برای تیم شهاب انجام دادم.
اما جالب بود که فردای آن روز دوستان هیئت فوتبال که آن زمان در مسند کار بودند؛ مدعی شدند که برای من ابلاغ لیگ دسته دوم گرفتهاند و این در حالی بود که خودم شخصاً این ابلاغ را از عنایت گرفته بودم.
فارس: با آقای "عنایت" مسئول دپارتمان داوری وقت فدراسیون رابطه خوبی داشتید؟
آقای عنایت تأثیر بزرگی در حرکت رو به جلوی من داشت زیرا ایشان علاقهمند بها دادن به داوران تحصیلکرده بود اما در سال 89 که دوباره به کمیته داوران برگشت در اردیبهشتماه ابلاغ داوری و قضاوت بازی گهر دورود و سایپا در لیگ برتر را به من داد و پیام هم داور چهارم من بود که این یک نقطه عطفی در آغاز قضاوت در من در لیگ برتر به شمار میرود.
فارس: چرا در فوتبال کشور ما داوران به مراتب تحصیلکردهتر از بازیکنان یا مربیان هستند؟
به نکته خوبی اشاره کردید، برعکس بازیکنان یا مربیان، نگاه داوران به فوتبال نگاه شغلی نیست و داوری را شغل محسوب نمیکنند ولی بازیکنان، فوتبال را شغل خود میدانند و با این فکر که اگر به تحصیلات ادامه دهند ممکن است از فوتبال عقب بمانند قید درس را میزنند!
البته مربیان و بازیکنانی نظیر علی دایی و سپهر حیدری و... هستند که تحصیلات دارند. شاید درآمد فوتبالی یک داور لیگ برتری در سال بین 5 تا 10 میلیون تومان باشد اما یک بازیکن معمولی بین 300 تا 400 میلیون تومان درآمد دارد، پس با این تفاسیر داوران برای شغل اول خود مجبور هستند که تحصیل کنند.
فارس: این باید برعکس باشد، زیرا داور مهمترین رکن یک بازی فوتبال است، پس چرا در ایران برعکس فوتبال مدرن دنیا، داوری شغل نیست؟
در فوتبال روز دنیا و حتی جیلیگ ژاپن، فوتبال، شغل اصلی داوران به شمار میرود و داوری آنها به صورت حرفهای است. البته داوران ایرانی از روز اولی که وارد دنیای داوری میشوند به عنوان عاشق وارد میشوند و داوری را نیاز دوم خود میدانند و نگاه حرفهای به آن ندارند.
فارس: دردسرهای داوری و حتی پزشکی باعث نشد که از یک زمانی به بعد خسته شوید و تصمیم بگیرید یک کدام به ویژه داوری را کنار بگذارید؟
نه؛ شخصیتم طوری است که اگر کاری را شروع کنم تا آخرش میروم. هر دو کار را با هم پیش میبرم و هیچگاه یکی را فدای دیگری نخواهم کرد. حتی فکرش را هم نکردم که داوری را فدای پزشکی کنم.
زمانی که دانشجو بودم شبهای امتحان در اتوبوس درس میخواندم و خودم را برای امتحان آماده میکردم اما به موقع هم خودم را برای قضاوت بازیها میرساندم.
خاطره جالبی از شب کنکورم بگویم که با جام جهانی همزمان شده بود، شب کنکور در حالی که به خانواده گفته بودم درس میخوانم اما در اتاق تا صبح فوتبال میدیدم چون من از فوتبال لذت میبرم، فردای آن روز در کنکور، همه تستهای حفظی را به خوبی پاسخ دادم ولی در فیزیک و ریاضی به ترتیب 40 و صفر درصد جواب دادم زیرا فکرم کار نمیکرد و خوابم گرفته بود.
علاقه من به فوتبال به حدی بود که پزشکی نتوانست مانعی برای داوری نکردن من باشد. در حالی که برای دوران تخصص باید روزی شانزده ساعت درس میخواندم اما هم تمرین انجام میدادم و هم تمام ابلاغهای استانی و ملی را میرفتم.
فارس: برای دوستان و همکاران شما جای تعجب نداشت که چرا یک پزشک تا به این حد به داوری فوتبال اهمیت میدهد؟
واقعاً هم جای تعجب داشت و گرفتن مرخصی از بیمارستان سخت بود ولی من با هزار استرس و زحمت به همه ابلاغهای داوری خود میرسیدم و مسئولان هم با بنده همکاری میکردند تا به داوریام لطمه نخورد؛ چون میدانستند به این حرفه چقدر علاقه دارم، البته باید از زحمات آقای "بشیریان" هم تقدیر کنم که از من حمایت کرد.
فارس: فکر کنم بازیکنان نوع برخودشان با شما بسیار متفاوت است زیرا میدانند که شما پزشک هستید.
بله! واقعاً همین طور است، خدا را شکر بازیکنان به من احترام میگذارند و تا حالا پیش نیامده که یک بازیکن به من توهین کند. فکر میکنم درک آنها از شرایط من باعث شده که زیاد اعتراض نکنند.
فارس: شده در وسط بازی حس پزشکی شما بر داوری غلبه کند؟
باید بگویم که در جریان یک بازی دوستانه تیم پاس، کتف یک بازیکن از جا در رفته بود و من برای درد کشیدن کمتر بازیکن، کتفش را در وسط بازی جا انداختم.
فارس: با برادر کوچکتان هم که داور بینالمللی است رفیق هستید یا رقیب؟
من و پیام قبل از اینکه با هم برادر باشیم رفیق هستیم و هیچگاه رقابتی بین خود نداشتیم؛ به نظر من موقعیت پیام از من بهتر هست زیرا او جوان است و سالها میتواند در لیست الیت باشد و داوری کند.
فارس: الگوی ورزشی شما مارکوس مرک یا کولینا نبودند؟ چون پزشک هستند!
اتفاقاً من زندگی این دو نفر را دقیق مطالعه کردم و از زندگی این دو الگو گرفتم چون این دو داور، سختی زیادی را کشیدند.
فارس: به فکر نگارش کتاب خاطرات خودتان نیستید؟
به اندازهای از دوران تحصیل، داوری و پزشکی خاطره دارم که حتی برای مرور خودم که شده و برای اینکه در آینده به آن نگاه کنم، این کار را خواهم کرد.
فارس: شبی که هر دو برادر برای رسیدن به لیست الیت امتحان داشتید، چه طوری سپری شد؟
برای من آخرین سالی بود که میتوانستم وارد لیست الیت شوم و برای همین استرس زیادی داشتم.
خیلیها میگفتند؛ پیام که فرصت دارد یک سال عقب بکشد تا من وارد لیست شوم اما با کمک خدا هر دو نفر ما در یک سال به لیست وارد شدیم. شاید اگر هر کدام از ما وارد لیست نمیشد عذاب وجدان داشتیم که چرا حضورمان باعث شد برادر دیگری خط بخورد.
حتی من در آن دوران آزمون تخصصی ارتوپد هم داشتم و شرایط خیلی برایم سخت بود و خدا به من لطف کرد.
فارس: قضاوت در زندگی شما تأثیرگذار بوده است؟
در بازی سپاهان و پرسپولیس خیلیها به من گفتند که چرا به خلعتبری کارت ندادید، اما در آن لحظه من باید آرام میبودم زیرا خلعتبری تحت تأثیر جو ورزشگاه بود ولی من به جای کارت دادن به او، سرش داد زدم که شاید تنها موقعی بود که من در داوری عصبانی شدم.
من داور هستم پس باید روانشناس باشم و برخورد من در بازی مهم است. من از این داوری برای زندگی درس گرفتم.
فارس: ادامه همزمان پزشکی و داوری سخت نیست؟
هر دو به موازات هم هستند و برای من مهم خواهند بود، زیرا برای هر دو سالها تلاش کردم و هیچوقت دیگری را فدای آن یکی نکردم.
فارس: شما علاوه بر اینکه برادرتان داور هست، همسرتان نیز پزشک است، این برای همسرتان سخت نیست؟
همسر من تنها یک همسر نیست زیرا وی همراه و همدل من است، همسر من در گذشته از فوتبال اطلاعاتی نداشت اما به واسطه ازدواج با من حسابی به این ورزش علاقهمند شده و به نوعی مشوق من نیز شده است.
فارس: دوست دارید در داوری به کجا برسید؟
داوری عشق دوم من است اما باید واقعیت را هم در نظر بگیرم، دوست دارم در سطح بینالمللی به جایگاه خوبی برسم یا در المپیک و یا یک تورنمنت معتبر جهانی حضور پیدا کنم؛ معتقدم با تلاش میشود به همه جا رسید.
فارس: چرا شما بهعنوان یک جراح کمتر به چشم آمدید؟ چرا کسی نمیداند که بیژن حیدری یک جراح متخصص و عضو هیئت علمی دانشگاه است؟
من به دنبال بزرگ کردن خودم نیستم و در همه کارهایم از جمله جراحی و داوری دوست دارم در سایه باشم نه در حاشیه.
فارس: فکر نمیکنید حضور شما باعث انگیزه ادامه تحصیل بعضی از داوران شده است؟
قصد خودستایی ندارم ولی اکثر همکاران داور، حضور من با این شرایط را موتور محرکه خود میدانند برای ادامه تحصیلشان؛ به طوری که خیلی از آنها شروع به ادامه تحصیل کردهاند.
فارس: چرا سالهاست که داوری استان دچار رکود شده و نسل شما همچنان در فوتبال استان داوری میکنند؟
به نظر من باید شخص داور خودش بخواهد تا داور شود؛ اما من به این موضوع اذعان دارم که داوری دچار رکود شده است.
باید بیشتر به داوری بها داده شود که خوشبختانه حرکت مثبتی صورت گرفته و قرار بر این شده که ما وارد کار شویم؛ ما نیز قول دادیم که کمک کنیم تا نسل خوبی وارد چرخه داوری استان شود و هیئت فوتبال هم برنامه خوبی دارد؛ البته معتقدم رضا جابری رئیس کمیته داوران، سعی بر وارد کردن نسل خوب داوری در چرخه فوتبال استان دارد.
فارس: حرف آخر؟
از همه کسانی که برای من در این چند سال زحمت کشیدند، به خصوص پدر و مادرم، همسرم و برادرم کمال تشکر دارم و امیدوارم همچنان برایشان افتخارآفرین باشم.
===============
گفتوگو از مجتبی دیآبادی
===============
انتهای پیام/ن
دیدگاه شما