به گزارش آوای سیدجمال، به نقل از تبیان،
بعضی افراد آنقدر که به دنبال دانشگاه خوب و اسم و رسمدار هستند به انتخاب رشته اهمیتی نمیدهند. درست است کسی که در دانشگاه صنعتی شریف درسخوانده باشد شانس پیدا کردن کار بهتری دارد اما قرار نیست آجرهای دانشگاه را با خودتان جایی ببرید. بعد از فارغالتحصیلی شما باید با مهارتتان به دنبال شغل باشید. بنابراین اولویتتان را روی رشته بگذارید نه دانشگاه.
یکی از گناهان نابخشودنی در انتخاب رشته؛ تحمیل والدین به فرزندان برای انتخاب رشته دلخواه خودشان است. گاهی برخی از پدر و مادرها آرزوهای دست نیافته خودشان را با زور و اجبار به فرزندانشان تحمیل میکنند. چنین قبول شدنی آینده خوشی نخواهد داشت زیرا فرزند باید رشته و شغلی را ادامه دهد که هیچ میل و رغبتی به آن ندارد و به احتمال زیاد نه در درس و نه در کار خود موفق نخواهد شد.
ممکن است برخی داوطلبان رتبهای که مدنظرشان بوده را به دست نیاورند و این مسئله باعث شود تا از روی ناراحتی تصمیمی هیجانی بگیرند و بگویند: «اصلاً نمیخواهم انتخاب رشته کنم. هر چی شد میزنم. اصلاً میخواهم بروم شهر دیگر و از خانواده دور باشم و ...» این تصمیمات احساسی باعث میشود که نتوانید منطقی فکر کنید. واقعبین باشید. اتفاقی است که افتاده؛ باید به خودتان زمان دهید. از افراد متخصص و مشاور کمک بگیرید تا در نهایت بتوانید بهترین تصمیم ممکن را بگیرید و یک رتبه بد را با یک انتخاب رشته خوب تا حد زیادی جبران کنید. همانطور که از تصمیمهای احساسی دوری می کنید از انفعال هم پرهیز کنید، چون تصمیم نگرفتن هم یک نوع تصمیم است. بنابراین افراط و تفریط را کنار بگذارید و اجازه دهید بخش منطقی ذهنیتان شما را هدایت کند.
شما باید تفاوت دقیق رشتهها را بدانید. بهعنوان مثال برخی افراد تصور میکنند رشته علوم غذایی همان مهندسی صنایع غذایی و یا رشته فیزیوتراپی همان رشته ارتوپدی است. در حالی که اینها با همدیگر متفاوت است. بعضیها تصور میکنند برای دستیابی به شغل مورد علاقه تنها باید یک رشته را انتخاب کنند مثلاً فکر میکنند برای اینکه وکیل بشوند، حتماً باید در رشته حقوق قبول شوند در صورتی که برای شرکت در آزمون وکالت میتوانند رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی را هم بخوانند. برخی دیگر شباهت رشتههایی که خیلی به هم نزدیکاند و میتوانند به جای هم کار کنند را نمیدانند، مثلاً حدود 70 یا 80 درصد از واحدها درسی مهندسی مکانیک با مهندسی شیمی یکی است.
پس یادتان باشد به تفاوتها و شباهتهای رشتهها توجه کنید زیرا در غیر این صورت بعد از قبولی وارد دانشگاه میشود و میبینید آنچه مدنظرتان بوده چیز دیگری است.
برخی داوطلبان برای انتخاب رشته به سراغ اقوام میروند و از آنها راهنمایی میگیرند! این فاجعه است. شما برای انتخاب رشته به یک مشاوره تحصیلی که در این مسیر راهنمایی دقیقی را ارائه دهد، نیاز دارید. انتخاب رشته شوخیبردار نیست و باید با دقت زیادی انتخاب شود.
برخی افراد به خاطر بالا بودن رتبه، تصمیم می گیرند انتخاب رشته نکنند در حالی که این داوطلبان باید از حق خود در انتخاب رشته استفاده کنند. در سالهای قبل دو داوطلب خانم، یکی با رتبه ۷۰۰ و دیگری ۸۰۰ گفته بودند نمیخواهیم انتخاب رشته کنیم. دلیل آنها این بود که فقط رشتههای پزشکی و دندان پزشکی دانشگاه تهران را میخواستند. چون با این رتبه نمیتوانستند در این رشتهها قبول شوند، قید انتخاب رشته را زدند. هر دوی آنها سال بعد دوباره کنکور دادند. هدف از بازگویی این تجربه این است که هر رتبهای که میآورید، انتخاب رشته کنید؛ مثلا از رتبه یک تا ده هزار ممکن است بیست درصد تصمیم بگیرند که انتخاب رشته نکنند. مثل آن دو داوطلب! در این صورت کسی که رتبه ده هزار آورده دیگر رتبهاش ده هزار نیست؛ زیرا دو هزار نفر گفتهاند ما دیگر انتخاب رشته نمیکنیم. در این صورت ارزش رتبه کسی که ده هزار آورده، هشت هزار میشود.
دیدگاه شما