کارشناسان براین باورند که نتایج این نظر سنجی که به یکباره در رسانه ها منتشر گردیده پشتوانه عقلانی ندارد،چرا که حداقل ماجرا حکایت از این موضوع دارد که شهروندان اروپایی به تبعات تحریم نفت ایران ویا حتی جنگ بر زندگی روزمره خود کاملا آگاهند و هیچ گاه میل جنگیدن با ایران را ندارند.

طی چند روز اخیر در برخی سایتها وخبرگزاریهای خارجی اخباری منتشر شده با این مبنا که یک پژوهشکده نظر سنجی در اروپا طی یک نظر سنجی اعلام کرده  است که ۶۷ درصد مردم در جوامع غربی موافق حمله نظامی به آمریکا هستند.

این خبر در حالی منتشر می شود که در چند ماه اخیر در بسیاری از کشورهای اروپایی مردم نسبت به شرایط بد مالی خود اعتراضات گسترده ای داشته اند و حتی در برخی کشورهای اروپایی جامعه با فشارهایی که بر دولتها وارد آورده آنها را وادار به عقب نشینی از اجرای طرح ریاضت اقتصادی کرده است.

از سوی دیگر علاوه براین موضوع در چند هفته اخیر اردیبهشت ماه،آمارهای قابل توجهی از بدهی های دانشجویان آمریکایی منتشر شده آن چنان که بر اساس اعلام بانک مرکزی نیویورک، بدهی ناشی از وام گرفتن دانشجویان در سه ماهه چهارم سال 2011 به 867 میلیارد دلار رسیده است و این مبلغ ظرف سال جاری میلادی از یک تریلیون دلار فراتر می‌رود.

برهمین اساس جنبش وال استریت در جدیدترین بیانیه خود اعلام داشته که به زودی اعتراضات دانشجویی را شکل خواهند داد.

اما ماجرای این بحران فقط به آمریکا ویا برخی کشورهای دیگر اروپایی منتهی نیست وکارشناسان این بحران لیبرالیستی را برای بخش وسیع تری از دنیا پیش بینی می کنندودر همین راستا انتظار اعتراضات بیشتری می رود.

برهمین اساس سوالی که مطرح می شود این است که در پس بیان این وضعیت وارتباط آن احتمال حمله به ایران چه می گذرد؟

برای پاسخ به این سوال باید به همین شرح وضعیت فعلی دنیای غرب هم  توجه داشت.چرا که بدون تردید در شرایطی این چنینی به نظر نمی رسد که نتایج این نظر سنجی که از علاقه ۶۷ درصدی شهروندان جامعه غربی برای حمله به ایران می گوید با منطق سازگار باشد.

دراین بین برخی از تحلیل گران براین باورند که با نگاهی به شرایط فعلی اقتصادی اروپا و زندگی مردم این جوامع به این مسئله می توان دریافت که این مردم واقتصاد روزمره شان توانایی تحمل تبعات ناشی از شوک نفتی پس ازتحریم نفت ایران را هم ندارند چه برسد به جنگ!

شهروندان غربی از تبعات جنگ آگاهند

به همین دلیل می توان مدعی بود که نتایج این نظر سنجی که به یکباره در رسانه ها منتشر گردیده پشتوانه عقلانی ندارد،چرا که حداقل ماجرا حکایت از این موضوع دارد که شهروندان اروپایی به تبعات تحریم نفت ایران ویا حتی جنگ بر زندگی روزمره خود کاملا آگاهند و هیچ گاه میل جنگیدن با ایران را ندارند.

از سوی دیگر انتشار خبر این نظرسنجی در حالی صورت گرفته که مردم اروپاو آمریکا پس از جنگ عراق  به شدت رویکردهای ضد جنگی داشته اند ،تا جایی که اثرات این رویکردها را حتی می توان در محصولات هنری غرب مانند سینمای ضدجنگ هالیوود، به عینه مشاهده کرد.آن چنان که هنوز اذهان عمومی این کشورها صحنه های کشته شدن سربازان آمریکایی را فراموش نکرده اند.

علاوه براین نباید از این نکته هم غافل شد که افکار عمومی کشورهای غربی  به دلیل دروغی که دولت آمریکا درباره وجود سلاحهای شیمیایی  در عراق به افکار عمومی گفت، به هر گونه حرکت این دولت به شدت بی اعتماد است ودراین راستا به نظر نمی رسد که دلایل وبهانه های آن را برای شروع جنگ دیگری بپذیرد.

از سوی دیگر با توجه به شرایط موجود گویا  این موسسه که چنین آمار نه چندان منطقی را منتشر کرده هنوز براین مساله باور ندارد که در عصر جدید دنیا فضای جنگ وخشونت به هیچ وجه مورد اقبال عمومی نیست واگر هم جنگی در چند سال اخیر اتفاق افتاده به صورت خودسرانه ای از سوی خود روسای دول غربی به راه افتاده است که نمونه کامل وعیان آن را می توان در آخرین جنگ خلیج فارس دید.