به گزارش آوای سیدجمال، به نقل از شیرازه، وب نویسان فعالی در سراسر استان فارس هستند که وبلاگ های آن ها از سطح بالایی برخوردار است. محتواهای خواندنی این وبلاگ ها گرچه مشتری خاص خود را دارد اما به منظور معرفی هر چه بیشتر، شیـــرازه در نظر دارد به صورت هفتگی گزیده بهترین های وبلاگی را در قالب «معجـــون وبلاگی» تقدیم شما خوانندگان گرامی نماید.
یقیناً مطالب بسیاری زیادی در فضای وبلاگی کشور وجود دارد که شایسته بهترین ها هستند، لذا گلچین این مطالب به معنای نادیده گرفتن زحمات دیگر وبلاگ ها نمیباشد. بر این اساس تمامی وبلاگ نویسان عزیزی که مایلند مطالب آنان منتشر شود می توانند به منظور معرفی وبلاگ خود، مطالب تولیدی خود را از طریق ارسال نظر در زیر همین مطلب یا از بخش ارتباط با ما ارسال نمایند.
گویا خداوند در ماه مبارک رمضان میخواهد به زور تجربۀ تقرب به ما بدهد!
مثلاً سحرها سبکتر و راحتتر از خواب بلند میشوی، در حالی که وقتهای دیگر نمیتوانی به این راحتی بلند شوی. با اینکه میخواهی سحری بخوری تا در طول روز گرسنه نشوی، اما خداوند به همین کار هم ثواب میدهد و میفرماید: «مستحب است سحری بخوری!» در حالی که اگر مستحب هم نبود، ما این کار را انجام میدادیم.
ببینید خداوند چطور دارد به زور، تو را به خودش نزدیک میکند و در آغوش میگیرد. کافی است یک مقدار آداب ماه مبارک رمضان را رعایت کنی. مثلاً یکی از آدابش این است که اگر کسی در این ماه، با تو مجادله کرد و تو خواستی جوابش را بدهی و اتفاقاً جواب دندان شکنی هم داشتی که بگویی و حالش را بگیری، این کار را انجام نده و پیش خودت بگو: «چون روزه هستم، جوابت را نمیدهم»
رمضان فرصتی برای تقرب است. ای کاش ما شیرینیِ تقرب را تجربه کرده بودیم؛ آنوقت از اینکه مبادا این فرصت تقرب را از دست بدهیم، میترسیدیم و این ترس، همۀ وجود ما را میگرفت. ای کاش شیرینی زندگی متقربانه را تجربه کرده بودیم تا کلّ ماه رمضان برای ما عید باشد، شاد باشد و روح و قلب و جگرمان از ماه مبارک رمضان حال بیاید تا نیاز نداشته باشیم شبها بنشینیم جُک بگوییم یا برنامۀ طنز ببینیم تا خوشحال بشویم! ولی الان شبهای ماه رمضان ما را دعوت میکنند و میگویند: بیایید بنشینید و برنامۀ طنز نگاه کنید! این طنز را باید بگذارید برای کسی که دلش گرفته، نه برای کسی که بهخاطر ماه رمضان دلش شاد است. مگر عزا گرفتهایم که نیاز به جُک و برنامۀ طنز داشته باشیم! مگر وقتی به خدا نزدیک میشویم، عزا میگیریم؟!
خودمونیم واقعاً راهکارهای جذب خدا خیلی باحال و قشنگ هست، موافقید به افتخار خدا دو دقیقه سر بر سجده بگذاریم؟ نِق نزن دیگه دو دقیقه ست…
راستی رفقا! اونایی که نور بالا میزنید لحظات شیرین و به یادماندنی افطار تا سحر هم،ما رو فراموش نکنید…
وبلاگ جوانان دلسوز جهرم منتشر کرد: تیر سه شعبه، آبدیت جدید!
وبلاگ رفاقت های ماندگار نوشت: استانداری و خیانتی که به فارس می شود
چند هفته ای هست که خبرها بعد از استعفای احمدی از سِمَت استانداری، حوالی انتخاب استاندار جدید فارس می چرخد
احمدی که کمتر از دو سال سکان هدایت استانداری فارس را داشت در حالی از سِمت خود استعفاداد که گمانه زنی ها حاکی بر آن بود که برای کاندیداتوری مجلس دست به این کار زده است ولی خود اینگونه می گوید؛ به دلیل بداخلاقی ها و بی انصافی هایی که صورت گرفته است ادامه کار برایم مشکل بود و خوشبختانه استعفایم در نهایت به وسیله وزارت کشور مورد قبول قرار گرفت.
چند سالی می شود که این اتفاق در فارس مانند تیم های عربی شده است که کارشان تعویض مربی است. مردم شریف فارسی حق داشتن استانداری را دارند که بتواند در جهت رفع محرومیت های این استان گام بردارد و در واقع فردی عمرانی به دور از جهت گیری ها و تندروی های سیاسی باشد.
با این حساب سومین استانداری می باشد که در این 6 سال اخیر تغییر کرده است و استانداری فارس محلی شده است برای آزمایش دولت ها و از ثبات و برنامه ریزی کارها خبری در این استان به گوش نمی رسد و این خیانتی است که بر سر استان فارسی ها آورده اند که سبب عقبافتادگی استان شده است.
باز هم شاهد سیاسی کاری ها برای انتخاب استانداری فارس هستیم و هر گروهی گزینه های خود را برای سکان داری استانداری فارس علم می کنند.
به هر حال درگیری و منازعات بین دو گروه کارگزاران و اصلاح طلبان بر سراخذ پست ها و سمت ها در استان فارس، وضع استان را در شرایط نامطلوبی قرار داده بود.
متاسفانه بجای اینکه انتخاب استاندار با نگاهی تخصصی به مسائل استان و اشراف و آگاهی مناسبی در خصوص مسائل مربوط به استان صورت گیرد، شاهد انیم که در بین گزینه ها از کسانی که سوابق سوء در فتنه 88داشته اند و یا ردصلاحیت شده مجلس شده اند حضور دارند.
وبلاگ یا صاحب الزمان نوشت : فرصتی برای محبت کردن…
ﺑﺮﮔﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﻧﺼﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮد: ﻣﻦ ۲۰ هزار تومن ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻡ ﺯﯾﺮﺍ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﮐﺴﻰ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﺑﯿﺎﺭﻩ ﺑﻪ آﺩﺭﺱ ﻓﻼﻧﯽ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻡ.
ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺮﮔﻪ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ ﻭ ﻣﺒﻠﻎ ۲۰ هزار تومن ﺍﺯ ﺟﯿﺒﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﻰ ﺑﺮﺩ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﺳﺎﻛﻦ ﻣﻨﺰﻝ ﻫﺴﺖ ﺷﺨﺺ ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﺗﺤﻮﻳﻞ ﻣﻴﺪﻫﺪ، ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﺷﻤﺎ ﻧﻔﺮ ۱۲ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﯾﺪ ﻭ ﺍﺩﻋﺎ ﻣﻴﻜﻨﻴﺪ ﭘﻮﻟﻢ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﺪ.
ﺟﻮﺍﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪﻯ ﺯﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ خروجی ﺣﺮﮐﺖ ﻛﺮﺩ، ﭘﻴﺮﺯﻥ ﻛﻪ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﭘﺴﺮﻡ، ﻭﺭﻗﻪ ﺭﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﻛﻦ، ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﻧﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﻧﻪ ﺳﻮﺍﺩ ﻧﻮﺷﺘﻨﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻫﻤﺪﺭﺩﻯ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﻣﻦ، ﻣﻦ ﺭﺍ ﺩﻟﮕﺮﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺍﻣﻴﺪﻭﺍﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺧﻴﺮ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ، هرکجا انسانی هست فرصتی برای محبت کردن هست ﺑﻪ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﺭﺣﻢ ﻛﻨﻴﺪ، ﺗﺎ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺣﻢ ﻛﻨﺪ.
وبلاگ جهرم سایبر نوشت: یه دکل نفتی پیدا شده!
وبلاگ حرف های دلم نوشت: به اسم حقوق بشر به خود اجازه تعدی و تجاوز می دهند!
در طول تمام تاریخ که این کره خاکی به چشم خود دیده و لمس کرده است هر جا زجه مادری از کشته شدن فرزند به آسمان بلند می شود و حریم خصوصی خانه ها مورد تجاوز قرار می گیرد. به اسم حقوق بشر و آزادی می کشند و می سوزاننده و ترحصی بر خرد و کلان و پیر و جوان ندارند.
حملات تروریستی در کشورهای پایبند به اعتقادات مذهبی خون ها می ریزد و ظلم روی ظلم تبا می شود مسجدها را ویران می کنند و حرمت ماه های حرام و مبارک را نگه نمیدارند آنجا که فناوری های به روز میراث پدریشان است و کشور های جز آنها حق استفاده از آن را ندارند. به خود اجازه تعدی و تجاوز به افراد را میدهند و از یهودیان صهیونیست جنایتکار دفاع میکنند.
آن زمان که به اسم مبارزه با بی عدالتی و ترور مرزهای کشورها بدون حرمت دریده شده هزاران غیر نظامی به خاک و خون کشیده می شوند.
هر جا که صلاح هسته ایی و بمب اتم آزادانه ساخته و استفاده می شود و در یک چشم به هم زدن ایادی مورد نظر خود را در راس کارهای حکومتی کشورها قرار داده و به اراده ی خود اگر خلاف منافعشان بود آنها را از میان بر می دارند.
انسان حرمت ندارد و نزاد برتر خودشانند. آنها که جرقه ی شروع هر جنگ و خونریزی به اذن آنها زده می شود و در رسانه ها سخن از برقراری عدالت و رعایت حقوق بشر به میان می آورند، یک کره خاکی است دستان پلید اجانب و آمریکایی ها با چه قانونی ادعا های پوچ خود را مبنی بر نقص حقوق بشر بر روی میز محاکمه قرار می دهند.
به چه جرئتی خاور میانه را که در آرامش و پیشرفت بر سر می برد به جولا نگاه تروریست ها و طالبان و داعشیان مبدل ساخته اند.
بویی از بشریت و انسانیت در وجودشان نیست. راه آنها یا اسلام ستیزی است یا اسلام نمایی که در هر دو حال نیاز به هوشیاری و بیداری جوامع اسلامی است.
دانش مندان و جوانان ما را می کشند تا شاید مسیر پیشرفت و استقلال کشور سنگ لافی شود غافل از این که در هر گوشه این خاک اهورایی هر دستی که بذری می کارد و هر برگی که ورق می خورد.
سکویی در اوج است برای پیشرفت ایران اسلامی به امید سرفرازی و موفقیت های چشمگیر و پیروزی های دریغ جوامع اسلامی به ویژه ایران عزیز…
وبلاگ آسمانیان نوشت: وات ساپ عامل لایموت بعضی ها
فاطمه نیکبخت/ کاش هیچ وقت پای کسی به مراکز و اداراتی نیفتدکه ۵ دقیقه ایی۳-۴ ساعت طول بکشه واسه یه نوبت ساده و بی درد سر رفتم یه جایی و می دونستم به خاطر ماه رمضان کارم زودتر میشه و این شروع ماجراست…
شگفت زدهام، خونسرد و بی خیال پشت میز نشسته و پی ام های واتساپش رو چک میکنه بعضی موقع ها لبخند میزنه و گاهی اخم می کنه به نظر من یک نوع خود خوریهو درگیری با خود.
وارد که شدم فقط یه نوبت دهی می خواستم بهم گفت یه لحظه…
الان حدود ۱۵ دقیقه است که من و دو نفر دیگه ایستادیم و همدیگه رو نگاه می کنیم.
حتی یه صندلی نیست که بشینیم نمی دونم این فرد تحصیلاتش چیه و اصلا سواد پشت میز نشستن داره یا نه به قول همراهم این جور آدما سوادشون در حد پیامک و pm خوندنه.
هوا خیلی گرمه و دهان روزه و کار ضروری، چقدر همه چی خوب و عالیه…
موبایلش شارژ تموم کرده با خون سردی بلند میشه شارژرش رو از کیفش بیرون میاره و می زنه به برق…
خدایا به فریادمون برس…
خوب نوبت کیه؟!
چه عجب بالاخره طرف یادش امده ارباب رجوع داره…
به خود خدا قسم از خدا می خوام یه روز کل اینترنت ها و راه های ارتباطی غیر ضروری قطع بشه ای خدا دنیا چقدر کوچک میشه قیافه آدم ها هم تغییر میکنه بعضیا که کلا سر در گم میشن و معلق تو هوا!
اگر بخواهیم چهره یه آدم معتاد واتساپ رو طراحی و تفسیر کنیم به این صورن هست که یک دستش موبایلو گرفته و دست دیگه با انگشت روی صحفه بخت برگشته موبایل بالا و پایین میکنه، حرکت ابروها گاهی چند میلی متر بالا و گاهی پایین میره و گاهی دو تا ابرو چند میلی متر به هم گره میخورند بعضی مواقع زیر لب به فرستنده بد و بیرا می گویند، به جرات میتونم بگم ۹۹ درصد پیام های ارسالی در واتساپ حتی یه مشکل کوچک هم از ما رو حل نمیکنه حرف های زشت و زننده و تصاویر بی در و پیکر بدون توجه به حریم خصوصی افراد فیلم های بی محتوا و صداهایی از عالم هپروت نوبت که بهم میده ازش تشکر میکنم البته یک تشکر طعنه آمیز که از صد تا دهن کجی بدتره با افتخار و قیافه ای حق به جانب میگه خواهش میکنم حالا برید طبقه ششم پیش…
و این سریال یک میلیون قسمتی ادامه دارد…
بودجه این سریال عمر و زندگی با ارزش منه و هزار نفر دیگه مثل من…
تماشا چیاشم خودمون هستیم…
بازیگر نقش اول: از ما بهترون که گیر کار ما دستشه
دیگر بازیگران: همه ارباب رجوع های بخت برگشته که یکی از دعاهاشون این هست که خدایا گره کار ما را دست بنده ات نده خودت حلش کن، کاش مغز ما از جواهرات با ارزش انسانی باشد که اعضا وجودی ما را در جهت مشکل گشایی هماهنگ کند نه به اسم فناوری و پیشرفت های ارتباطی به روز فسیل بشیم وتوی حوزه تاریخ طبیعی با هدر دادن وقت با ارزشمون خاک بخوریم.
وبلاگ گل یاس نوشت: آمریکا دستان شیطان را به جد از پشت بسته
هر جا که دود و آهن و آتش به پا شد
کاخ عدو یا ناکس از خون نباشد
آن جا که چشم کودکی باران ببارد
در دشت جان ها فاسقی ظلمی بکارد
هر جا که زن چون ملعبه فریاد سر داد
ناموس و غیرت را چو کاهی پوچ پر داد
مرزی برای مرد و زن قائل نباشد
بین شرافت با دنی حائل نباشد
خانه حریم و حرمت و هستی ندارد
انسان به جز بدبختی و مستی ندارد
آنجا که علم و فن شده محبوس درد ام
روح بنی آدم پلید است و سیه فام
آن جا که مهر و عاطفه رویای فانی است
ناقوس آزادی سفیر بی امانی است
دستان آمریکا پلیدی را بکارد
بر آب و خاک این ز مین ظلمت ببارد
دستان شیطان را به جد از پشت بسته
دنیا ز نیرنگ عدو نالان و خسته
گویا نمیداند که خاکی آریایی است
چون ببر در خاور میان آسیایی است
ایران زمین خاک عدالت پرور ماست
در سایه ی فرمایشات سرور ماست
با نام مهدی راه او زیبنده تر شد
فریاد او با نام حق کوبنده تر شد
ایران زمین میراث خون است و شهادت
سرچشمه ی ایثار رو عشق است و شهامت
با رهبر فرزانه ای پیمان پیمان ببندیم
ما مرد عدل و داد و ایثار و نبردیم
با خط قرمز ها مسیر حق عیان است
فرمایشات رهبرم حق لیان است
وبلاگ بهار نارنج نوشت: خاک بازی و گل بازی دوران کودکی این بار در مدرسه!
علاقه ی بچه ها به خاک بازی و گل بازی در هر کشور و هر اقلیمی برای کسی پوشیده نیست. شاید تمایل ریشه در فطرت آدمی دارد همانطور که خداوند در آیه ی ۱۴ سوره ی الرحمن در قرآن می فرماید: خلق الانسان من صلصال کالفخار انسان را از گل خشکی مانند سفال پخته آفرید.
در برنامه درسی جدید هنر که طی چند سال اخیر اجرا شده است سفالگری نیز در چند جلسه قرار گرفته است در سفالگری کار با انگشتان دست باعث تقویت ماهیچه های کوچک آن می شود به ویژه کودکانی که حوصله ی کمتری درانجام کارهای دقیق نشان می دهند با علاقه به آن جذب می شوند و در بهتر شدن خط و افزایش دقت بسیار موثر است اعتماد به نفس بچه ها و شادی وصف ناپذیر آنها پس از این که تولید خود را در دست می گیرند و با افتخار به دوستان خویش نشان می دهند وقتی افزون می شود که آثارشان روی میز کوچکی در سالن مدرسه به نمایش در می آید بهتر است با برنامه ریزی سالیانه فعالیت های سفالگری زمانی اجرا شود که هوا خوب باشد تا با رفتن به حیاط مدرسه هم از کثیف شدن کلاس جلوگیری شود و هم دانش آموزان درهوای آزاد انگیزه بهتری برای انجام کار داشته باشند.
وبلاگ حجاب برتر نوشت: ترویج بی بند و باری توسط آمریکا و کشور های هم پیمانانش
در ابتدای سخن خود صلواتی را نثار روح رهبر معظم انقلاب امام خمینی (ره) می کنم که با فداکاری و هوشیاری های خود وطن را از هجوم کشور های استعمار گر حفظ کردند.
خواهرم ! برادرم! ساده نگذر از کنار پوتین های بی پا که پاهایشان بدن ها را بردند تا تو آسوده قدم برداری…
تفاوت مفهوم آزادی و بی بند وباری
آزادی به معنای آزاد بودن در چارچوب قانون می باشد.
آزادی انواع مختلفی دارد:
آزادی بیان، آزادی پوشش، آزدی سیاسی و… برای مثال آزادی پوشش در کشور ما حفظ حجاب طبق قوانین الهی می باشد.
پس آزادی به معنای رها بودن و فعالیت داشتن در چارچوب قانون، عقل و شریعت است…
و اما تعریف بی بند و باری…
بی بند و باری آزاد و رها بودن طبق خواسته ها هوس های نفسانی است و چارچوب خاصی ندارد.
همانطور که آزادی انواع مختلفی دارد بی بند وباری نیز دارای شاخه های زیادی دارد که در این مطلب به گزیده ای از آن ها می پردازیم.
برای نمونه:در ماه صفر کنسرتی بدون مجوز قانونی برگزار شد.در ماهی که همه سیه پوش اند و عزاداری می کنند. این کنسرت بدلیل رعایت نکردن شئون اسلامی و…نوعی بی بند وباری محسوب می شود. که البته این کنسرت نشئت گرفته از همان حیله های آمریکایی هاست.
کشور ایران یکی از متمدن ترین کشور های دنیا است. پس از نظر فرهنگ ایران جزو کشور های بی بند و بار محسوب نمی شود. اما در چندسال اخیربا پیدایش ماهواره ها و شبکه های ماهواره ای کنترل شده بدست کشور های سودجو مانند آمریکا و.. بی بند و باری افزایش یافته بطوری که در شبکه های ماهواره ای بی بند و باری نوعی تمدن محسوب می شود.
آیا ملت آمریکا نیز از همین تمدن پیروی می کنند؟!
مسلما جواب منفی است. در تمام ملت ها افرادی هستند که ارزش هایی مغایر با ارزش وطن خود دارند اما تعداد آن ها اندک است. در کشور آمریکا نیز مردم با پوشش های پذیرفته شده کشور خود در جامعه حضور می یابند.
تا زمانی که جنگ جهانی آغاز شد قاره آمریکا هنوز ناشناخته بود. پس از کشف این قاره دانشمندان، محققان و افرادی که در جنگ بی طرف بودند به این قاره مهاجرت کردند.
با این وجود قاره آمریکا فرهنگ مشخص و خاصی ندارد چون از تمام کشور های جهان به این قاره مهاجرت شده است.گفته شده است بدلیل وجود دانشمندان و زاد و ولد آن ها آمریکایی ها هوش بیشتری نسبت به دیگر مردمان جهان دارند اما این هوش و ذکاوت در مقابل قدرت الهی هیچ و پوچ است. نمونه دیگر از ترویج بی بند و باری توسط آمریکا عادی نشان دادن روابط دختر و پسر، زن و مرد است. آمریکا با هجوم به ایران و اجباری کردن بی حجابی سعی داشت که تمدن ایران را با تمدن دیگری تعویض کند اما چون در ۸ سال دفاع مقدس نتیجه ای نگرفت پس سعی کرد با حیله ای جدید وارد خانواده ها شده و به تزلزل بنیان خانواده بپردازد.
او با ساختن فیلم ها و موزیک ها به ترویج دوستی های خیابانی و جدا شدن از خانواده می پردازد به گونه ای که امروزه در اکثر خانه ها بمبی ساعتی کار گذاشته شده که ممکن است هر لحظه خانواده ها را از بین ببرد. طبق آزمایش های صورت گرفته فیلم ها بدلیل اینکه مفاهیم را بطور غیر مستقیم وارد مغز انسان می کنند،تاثیر بیشتری بر افکار و شکل گیری شخصیت به خصوص در نوجوانی و جوانی دارند.
همچنین از دیگر بی بند و باری ها ترویج ازدواج های خیابانی به سبک آمریکایی می باشد که فرهنگ و سنت ازدواج ایرانی را به خطر می اندازد.
شاخه دیگر تن فروشی دختران و دوستی های خیابانی است که به گونه ای فحشا محسوب می شود. شبکه فدک که به تازگی تاسیس شده و توسط یک افغانی اداره می شود به بد جلوه دادن تشیع می پردازد و مسائلی دروغین از زبان مراجع تقلید بیان می کند که این یکی دیگر از جنایات آمریکا می باشد.یادمان باشد شبکه ها اجتماعی خارجی مانند:
whatsup-betalk و… همه ساخته دست آمریکا و انگلیس است.
وبلاگ یا صاحب الزمان نوشت : لزوم بروزرسانی خود…!
مردی قوی هیکل در چوب بری استخدام شد و تصمیم گرفت خوب کار کند. روز اول ۱۸ درخت برید. کارفرمایش به او تبریک گفت و او را به ادامه کار تشویق کرد.
روز بعد با انگیزه بیشتری کار کرد، ولی ۱۵ درخت برید. روز سوم بیشتر کار کرد، اما فقط ۱۰ درخت برید. به نظرش آمد که ضعیف شده است .پیش کارفرمایش رفت، عذر خواست و گفت: نمی دانم چرا هر چه بیشتر تلاش من کنم، درخت کمتری می برم!
کارفرمایش پرسید: آخرین بار کی تبرت را تیز کردی؟
او گفت : برای این کار وقت نداشتم، تمام مدت مشغول بریدن درختان بودم!
راز موفقیت در زندگی همین نکته های ظریف است، فکر، جسم، روح باید به روز شوند.
پس برای بروز رسانی خودتان وقت صرف کنید.
وبلاگ دوستداران نوشت: نامه ای برای این نسل/ نامه شهید مجتبی قطبی به برادرش
سلام گرم مرا از بیابان های داغ خوزستان و به بلندی قله های برف گرفته کردستان بپذیر.
اکنون از محلی دارم این را برایت می نویسم که دیگر خانه ماست. در آنجا در شهر تو انسان ها با قلب هایی سیاه شده از نیرنگ و تباه کاری و در اینجا انسان هایی که قلب شان مانند شیشه شفاف و پاک و بی آلایش.
در آنجا انسان هایی که سجده در مقابل پول و ثروت و مال می کنند، در اینجا انسان هایی که سر سجده در مقابل خدای بر خاک می گذارند. در اینجا ذکر خدا و تلاوت قرآن و زمرمه دعا. در آنجا در شهر تو بوی دئودورانت کنتس و عطر نمی دانم چه و در اینجا بوی باروت و تی ان تی به مشام می رسد. در آنجا فاصله انسان ها از روی مبل است تا اطاق غذاخوری و تا رختخواب و … و در اینجا از بودن تا پیروزی بر باطل یا شهادت.
از قول من به آنها بگو که من از همه شما متنفرم و برای من اندازه پشیزی ارزش ندارید.
من از روزی که قلب و روحم را در کوچه پس کوچه های جماران گم کردم ، دیگر شهر و فضای آن را نیافته ام و نخواهم یافت و به خاطر این است که من جبهه را دوست دارم و با آن آشنا و با شهر تو غریبه و ناآشنا.
کلام فارس نوشت: دلتنگی عنوان ندارد…
وبلاگ فیروزآبادی ها نوشت: پای مذاکره با شیطان چه باید کرد؟
باید گاهی وقتا نگاهی به خودمون بیندازیم، نگاهی به ارادمون، به هدفمون و به عواقب کارمون …
از قدیم گفتند که گذشته رو عبرتی کن برای آینده خودت، حالا اگه از گذشته پندی نگیریم میشیم مصداق اون ضرب المثلی که می گفت "آدم عاقل از یک سوراخ ۲ بار نیش نمی خوره”
این نظام صد در صد اسلامی است پس نگویید پلیس موظف به اجرای قانون است نه اجرای اسلام
یکی از مسئولان نظام چند مدت پیش در یک جایی بیان کرده بود که پلیس مامور به جرای قانون است نه اجرای اسلام . شهید محمد اثری نژاد در یکی از بندهای وصیت
نامه خود پاسخ اظهار این مسئول را داده و بیان کرده : این انقلاب صد درصد اسلامی است.
زمانی که انقلاب صد در صد اسلامی باشد یعنی اسلام در جزیی ترین ارکان انقلاب، نظام و جامعه باید جریان یابد حال اینکه پلیس تنها یکی از این ارکان است
دیدگاه شما