به گزارش آوای سیدجمال، به نقل از وبلاگ شعور حسینی، نوشتن مطلبی در رابطه با امام حسین(ع) برایم بسیار دشوار است، زیرا نه بضاعت علمی لازم را در این حوزه دارم و نه لیاقت اظهار نظری، چند روزی است كه ماه محرم آغاز شده و پیامك های مختلفی را دریافت نموده ام كه برخی از آنها تاكید به شور حسینی دارند و برخی دیگر شعور حسینی را به جای شور حسینی مطرح می نمایند. همین امر بهانه ای شد تا مطلب زیر را بنویسم و امیدوارم از راهنمائیهای اندیشمندان و صاحب نظران بهره مند شوم. نمونه ای از پیامك ها را كه دریافت نموده ام عبارتند از :
- هركس برحسین گریه كند، به گونه ای كه اشك برگونه هایش جاری شود فرشتگان بر وی بشارت بهشت و فضل بی منتهای الهی را بر بنده نوید می دهد.
- عاشورا روز بالیدن است نه نالیدن، بساطش آموزنده است نه موزه، تمرین خوب نگریستن است نه خوب گریستن، نماد شعور مذهبی است نه شور مذهبی...
- بیایید این بار در محرم زنجیر نزنیم، زنجیری از پای گرفتاری بازكنیم، سینه نزنیم، سینه دردمندی را از غم پاك كنیم، اشك نریزیم، اشك از چهره مظلومی پاك كنیم و...
همانطوری كه ملاحظه می شود برخی طرفدار شور حسینی هستند و برخی دیگر شعور حسینی را مهم می دانند. برخی شور حسینی را زیر سئوال می برند و فقط به شعور حسینی تاكید می نمایند.
آیا شعور حسینی خوب است یا شعور حسینی بهتر است؟آیا شیعه شور می خواهد یا شعور؟ آیا حسین مهم است؟ یا معرفت حسین؟ دو مقوله شور وشعور حسینی می توانند جایگزین و جانشین هم شوند؟ آیا دو مفهوم شور و شعور حسینی مكمل و متمم هم هستند؟
شعور زاییده فكر و اندیشه است و مبتنی بر آگاهی، شناخت و دانایی است ولی شور زاییده احساسات، علایق و هیجانات است. در فطرت آدمی هم شور است و هم شعور، هیچكدام نفی دیگری نیست هركدام می تواند در جای خویش موثر و مفید باشد، شور به تنهایی و شعور بدون شور پذیرفتنی نیست، زیرا شعور به تنهایی فكر،اندیشه و یك ایده است،فكری كه به عمل تبدیل نشود ارزش ندارد، شوری كه بر اساس شعور نباشد ممكن است به بی راهه رود.
برای اینكه شعور به اقدام عملی تبدیل شود به شور نیز نیازمند است و شور نیز برای اینكه در راستای هدف باشد بی نیاز از شعور نیست. یادمان باشد كه شور و شعور حسینی در تقابل و هم عرض هم نیستند كه مجبور باشیم یكی را بدون دیگری داشته باشیم، این دو مقوله در طول هم قرار دارند. جنس دو مقوله یكی نیست كه بتوانند جایگزین هم یا جانشین هم شوند، بلكه دو مفهوم جدایی هستند كه مكمل و متمم هم هستند ، یكی بدون دیگری كامل و تمام نمی شود.
شور حسینی بدون شعور حسینی كامل وكافی نیست، شعور حسینی نیز بی شور حسینی ناقص است. شور و شعور حسینی به مثابه دو بال یك پرنده ای است كه برای پرواز كردن و اوج گرفتن به هر دو به یك اندازه نیاز دارد و با یك بال پریدن امكان پذیر نمی باشد.
اگر چه فرق شور و شعور فقط یك "ع" است اما تفاوت بسیار زیادی با هم دارند. حسینیان هم شور را به اندازه و هم شعور را به اندازه توسعه و پرورش می دهند و می دانند كه یكی بدون دیگری كافی و كامل نیست. شور حسینی با شعور حسینی آغاز می شود، تا شعورحسینی پیدا نشود و حسین را نشناسی شور حسینی ایجاد نمی شود. مقدمه هر شوری شناخت و شعور است تا حسین را نشناسی برایش اشك نیز نخواهی ریخت. شور و شعور حسینی همزاد و همراه همند، در كنار هم و همپای هم باید قرار گیرند چرا سالیانی است منبر و نوحه در كنار هم مطرح می شوند؟ چرا منبر و مداحی لازم و ملزوم یكدیگر بوده اند؟چرا ابتدا در مراسم حسینی یك واعظ در بالای منبر سخنرانی می كند و سپس یك نوحه خوان در پای منبر نوحه می سراید ؟ چون باید در منبر شعور زاییده شود و مداح نیز با هنر خود شور را با شعور تلفیق نماید. برای اینكه مقدمه و پیش نیاز شور، شعور است.
این دو مقوله با همدیگر اثر هم افزایی نیز دارند هر كس كه شعورش بیشتر باشد شورش نیز بیشتر خواهد بود؟ و هركس شورش بیشتر باشد شعورش نیز افزایش خواهد یافت. مقدمه حب حسین معرفت حسین است، بدون معرفت دوست داشتن معنی ندارد. هر قدر معرفت بیشتر شود دوست داشتن نیز بیشتر می شود و هر چقدر دوستی بیشتر شود معرفت نیز افزون خواهد شد.
به نظرم می توانیم شور و شعور حسینی را با مصادیق زیر نیز بیان كنیم:
شور خواستن است و شعور توانستن
شور وسیله است و شعور هدف
شور عمل و اقدام است و شعور فكر و اندیشه
شور عشق است و شعور جهت حركت
شور احساس است و شعور منطق
شور حرارت است و شعور ایمان
شور انگیزه است و شعورشناختن
شور دوست داشتن و شعور معرفت
شور كاردل است و شعور كار خرد
شور عمل است و شعور ایده
شور محرك احساسات و شعور محرك عمل
شور صورت است و شعور سیرت
لذا برای حسینی بودن ، حسینی ماندن و حسینی مردن هم به شور حسینی نیازمندیم و هم به شعور حسینی یكی بدون دیگری پذیرفتنی نیست.
انتهای پیام/ن
دیدگاه شما