آخرین اخبار

26. مرداد 1399 - 9:56   |   کد مطلب: 36563
بازنشر/در خاطرات تلخ و شیرین یک آزاده سرافراز اسدآبادی؛
از پخت کیکی در روز ۲۲ بهمن در اسارت تا کتکی به یادماندنی
به مناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی با یکی از آزادگان سرافراز دوران دفاع مقدس گفت‌وگویی شنیدنی داشتیم.

به گزارش آوای سیدجمال، جنگ تمام شد؛ خیلی‌ها برگشتند، بعضی بدون دست بعضی بدون پا؛ بعضی با چشم‌هایی که دیگر نمی‌دید؛ هرکدام به اندازه یک کوله بار پر از خاطره‌های تلخ و شیرین برگشتند با صحنه‌هایی که هنوز هم خواب را از چشمان‌شان می‌گیرد و آرامش‌شان را شکار می‌کند.

 

خیلی‌ها هم اسیر شدن؛ اسیر سلول‌های سرد و بی احساس دشمن، اردوگاه‌هایی که  نه احساس داشتند نه معنی محبت را می‌فهمیدند؛ فقط شلاق را می‌شناختند و اسیر و شکنجه را.

 

ان‌جا هیچ چیز رنگ و بوی زندگی را نداشت و جایی که رنگ و بوی زندگی را ندهد نفس کشیدن سخت می‌شود و طاقت فرسا. سختی و شکنجه و درد کشیدن یک طرف، خاطره‌های شهدا و جنگ هم یک طرف دیگر.

 

تنها باید اسیر باشی تا بفهمی‌؛ تنها باید تنه‌ات مزه کابل و سلول انفرادی را چشیده باشد تا درک کنی؛ جنگ با تمام بدی‌هایش از مردانی که اسیر ظلمت سیاه زنجیر عراق شدند یک آزاده ساخت‌.

آن‌های که سلول‌های سرد زندان ابوظبی را تحمل کردند و ذکر یاحسین(ع) را زمزمه کردند؛ انهایی که زیارت عاشورا را با عشق خواندند و در همان سلول‌های سرد و تنگ روزه گرفتند. اینان سرمایه های این مرز و بوم اند؛ مردانی که طاقت اوردند و نام ازاده گرفتند‌؛

 

یادمان نرود این مرز و بوم را مدیون آنهاییم؛ مدیون عزیزانی که سنگ‌های نامهربان شکنجه‌گاه ها را تحمل کردند و از ان دیوار نامهربانی سیم‌های خار دار دشمن تنها دل‌شان برای وطن تپید‌. اینان همان مردانی هستند که مقاومت را سرلوحه قرار دادند و شحاعانه  اسلحه برداشتند.

 

امروز به بهانه‌ به یاد بودنشان سری به یکی از آزاده‌های سرافراز دیار سیدجمال‌الدین اسدآبادی زدیم؛ آزاده ای که پراز فتخار است و غرور؛

 

مظفر رحمت‌آبادی آزاده‌ای که در 27 اردیبهشت سال 65 به اسارت نیروهای عراقی درآمد و بیش از 5 سال و چندماه زجرها و شکنجه‌های دوران اسارت را متحمل شد.

او از اسارت به عنوان صبر و استقامتی دیگر نام می‌برد و می‌گوید که آن دوران اسارت زمان معنوی برای رزمندگان بود و صممیمت خاص بین آنان موج می‌زد.

 

رحمت‌آبادی می‌گوید: زندگی در اسارت عراقی‌ها بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود و تحت مراقبت‌های خاصی قرار می‌گرفتیم؛ حتی در محوطه ای بیش از سه نفر ممنوع بود که کسی راه برود و یا بیشتر از دو نفر باهم صحبت کنند.

 

وی با بیان اینکه در عراق هر کمپ اسراء سه تا اردوگاه بود که هر کدام از اردوگاه‌ها  8 آسایشگاه داشت و هر آسایشگاهی هم 50 نفر اسیر زندگی می‌کرد، گفت: در هر آسایشگاه هر اسیر 20 تا 25 سانت جا داشت که بنده در کمپ 9 بودم.

 

این آزاده زجرکشیده دوران دفاع مقدس به خاطراتی از دوران اسارت اشاره کرد و گفت: در آن دوران وعده غذایی خوب نبود و اگر هم بود خیلی کم به هر اسیری می‌رسید؛

 

وی به کتک خوردن‌ها و شکنجه‌های آن دوران اشاره‌ای داشت و افزود: بعثی‌ها از خواندن نماز به صورت جماعت نگران بودند و همیشه افراد باید به صورا انفرادی نماز اقامه می‌کردند؛

 

رحمت‌آبادی با خاطره‌ای از یوم الله 22 بهمن ماه در دوران اسارت گفت: در آنجا به ما روزانه سه نان ساندویج که وسط آن خمیر بود و عراقی به آن نان سمون می‌گفتند، می‌دادند که ما آن خمیر وسط نان را خشک می‌کردیم و با تور پنگ پنگ الک کرده و با آن برای 22 بهمن کیک درست می‌کردیم و با این کار آن روز را جشن می‌گرفتیم.

 

وی ادامه داد: در روز 22 بهمن ماه یک سال با درست کردن کیک و نوشتن "یوم الله 22 بهمن مبارک باد" روی آن میخواستیم جشنی را بگیریم که یکی از بچه‌های خودی که عرب بود، ما را لو داد و فرمانده اردوگاه بنده را صدا زد و گفت که رحمت‌آبادی مگر نگفتم که کار سیاسی تان را در کشور ایران انجام دهید و چرا این نوشته را روی این به اصطلاح کیک نوشتید؟ که بنده در پاسخ به این عراقی گفتم که بهمن نام فردی در اردوگاه دیگری است که می‌خواستم روز تولدش را تبریک گفته باشم و اینجا بود که برای این کیک 22 بهمن حسابی کتک خوردم و کتکی به یادماندنی .

 

این آزاده سرافراز اسدآبادی در پاسخ به این سؤال که چگونه از اخبار ایران مطلع می‌شدید؟ گفت: اخبار عراق به صورت عربی بود و ما متوجه نمی‌شدیم به خاطر همین زمانی که به ما گیر می‌دادند و بی خود کتک‌مان می‌زدند متوجه می‌شدیم که ایرانی‌ها عملیات موفق‌آمیزی داشتند.

 

وی به خاطراتی از صمیمت بین رزمندگان در دوران اسارت اشاره کرد و گفت: در آن دوران که رزمندگان اسیر که بخاطر مسائل مختلف از سوی عراقی‌ها دست به اعتصاب غذا می‌زدند، یکی از شب‌هایی که کمتر غذا داده بودند، تصمیم گرفتیم که برق را خاموش کنیم تا بچه ها بدون رودربایستی غذا بخوردند و هرکسی که بیشتر گرسنه است بیشتر بخورد که وقتی برق را روشن کردیم کسی لب به غذا نزده بود و این نمونه ای از ایثار و گذشت آنان بود.

 

رحمت‌آبادی گفت: برخی از مردم تصور می‌کنند که دولت همه امکانات را در اختیار آزادگان و جانبازان قرار داده اما اینگونه نیست؛ چرا که ما سلامتی خود را در دوران اسارت در عراق جاگذاشته ایم و امروز 80 درصد از آزادگان به بیماری‌های مختلفی از جمله زخم معده، اعصاب و روان و غیره مبتلا هستند و این نیاز است که بیشتر از قبل به ما توجه شود.

 

وی گفت: متأسفانه مسئولان بنیاد امور ایثارگران در طول سال در سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی تنها به یک برنامه در یک روز برای آزادگان اکتفا می‌کنند که انتظار می‌رود که این برنامه ها بیشتر شود.

 

این آزاده دلاور اسدآبادی گفت: حتی ما آزاده‌ها برای جمع شدن تمام آزادگان دور هم حاضر هستیم که هزینه را خودمان پرداخت کنیم اما به ما توجه شود.

 

وی گفت: امروز نیاز است که برای آزادگان امکانات تفریحی و ورزشی فراهم کنند که آنان گوشه گیر نباشند.

 

رحمت‌آبادی در پاسخ به این سؤال که آیا با همه این شرایط از زندگی خود رضایت دارید؟، گفت: ما همیشه راضی به زرضای خداییم  و توکلمان بخداست.

 

وی با بیان اینکه با وجود که آزادگان در دوران اسارت خود در عراق شکنجه های زیادی را متحمل شدند اما هنوز هم پای آرامانهای انقلاب ایستاده اند؛ بنده کار به شخص دیگری ندارم اما اگر همین الان هم بگویند که خدای نکرده کشوری میخواهد به ایران حمله کند، پا رکاب هستم.

 

این آزاده زجرکشیده دوران اسارت در عراق به عنوان سخن پایانی صحبتی را با جوانان داشت و گفت: تا می‌توانید تحصیل کنید و پشتیبانی از انقلاب را هیچگاه به فراموشی نسپارند و نگذارند که بنابر فرموده امام(ره) این انقلاب در دست نااهلان بیفتد.

انتهای پیام/

دیدگاه شما

نقشه ماهواره ای اسدآباد
پیش بینی وضعیت هوای اسدآباد
بانک ملت
https://telegram.me/Avaseyedjamal