به گزارش آوای سیدجمال، دهه فجر یادآور خاطرات شیرین ایرانی ها در پی روزهای تلخ شاهنشاهی است که هر سال 12 تا 22 بهمن برای ما تداعی میشود و این ایام را به پاس لبخند خدا به ملت و حلاوت این شیرینی جشن میگیریم.
و اما در آن روزهای سخت رژیم شاهنشاهی که انقلابیون نقش مهمی را در مبارزات داشتند، اسدآباد و مردمان انقلابی آن با الگوگیری از بیدارگر مشرق زمین سیدجمال الدین اسدابادی در این مبارزات نقش آفرین بودند.
سهم این شهر کوچک انقلابی اگرچه در بسیاری از حوزه های اقتصادی و فرهنگی در ایجاد امکانات تقریبا" هیچ بوده است، اما سهمی بزرگ در پیروزی انقلاب و پشتیبانی از امام(ره) داشتند. و وجود سیدجمال الدین اسدآبادی که در عرصه بین المللی در دفاع از اسلام به پا خواسته بود، نمونه ای از این سهم است.
علی آقا حمزهای یکی از آن مبارزین انقلابی باغیرت و مؤمن این شهر و دیار است که با داشتن مغازه کتاب فروشی در دل شهر مبارزات خود را انجام می داد. او متولد 1352 و در خانوادهای کاملاً مذهبی چشم به دنیا گشوده بود، پدر او یکی از روحانیون بنام شهر و از مبارزین انقلاب به شمار میرفت.
علی آقا که در دوران انقلاب 25 ساله بودند از جلساتی که تحت عنوان قرآن در شبهای دوشنبه پیرامون مباحث روز منجمله خیانتهای رژیم و چگونگی رهایی از این سلطنت ظالم، به همراه دوستان تشکیل میدادند میگوید.
همچنین از شوق خود برای انجام این امور یعنی تبلیغ اسلام و توزیع سخنان امام در قالب اعلامیه در بین مردم میگوید،که چگونه در اوج تنگناهایی که وجود داشت بازهم فعالیتهای خود را از روی علاقه ادامه میداد.
از دیگر افراد انقلابی اسدآباد هم میتوان علیاشرف رجبی را نام برد که در دوران انقلاب 9 سال بیشتر نداشتند؛ اما او در خانواده مذهبی متولدشدهاند حرفهای او در دوران کودکی شنیدنی است؛
او از علاقه خود میگوید که چگونه از سر علاقه و اشتیاق و البته کنجکاوی تا حد توان خود باروی خوشنشان دادن به افکار انقلابی نارضایتی خود را نسبت به رژیم ابراز میکردند.
آقای رجبی میگوید: در آن زمان به همراه دانش آموزان در تظاهرات شرکت میکردیم بااینکه سن کمی داشتم اما بهعنوان یک ایرانی احساس مسئولیت میکردم پس هر آنچه از دستم برمیآمد مایه میگذاشتم، بهصورت مرتب و پی در پی با برادران و مادرم در تظاهرات شرکت میکردیم و اعلامیه و عکسهای امام(ره) را در بین مردم توزیع میکردیم .
او ادامه داد: شرایط خیلی دشوار بود، گاهی از سوی هممحلهایها مورد اهانت قرار میگرفتیم آنها معترض بودند که چرا ضد حکومت شدید و مسائل اینچنینی.
آقای رجبی امروز با تجربیات که از زمان انقلاب به دست آوردهاند معتقد هستند در هر انقلابی که مردم حضور نداشته باشند هیچ انقلاب و جریانی پیروز نخواهد شد و بیشک مردم پشت پرده این پیروزی بودند.
بیشک افراد زیادی دستبهدست هم دادهاند تا انقلاب به پیروزی رسید، آقای منصور علی استواری از دیگر افراد انقلابی است که در زمان انقلاب 19 سال سن داشته و گویی سرباز نیروی هوایی بوده است.
او از حال و هوای دوران انقلاب میگوید که چگونه با هلیکوپتر از پایگاه هوایی به سمت میدان ژاله برای پخش غذا تلاش می کردند.
همچنین آقای استواری از حضور در تظاهرات و پخش اعلامیه های امام در میان مردم می گوید که افراد زیادی مشغول این امر مهم بودند و ایشان هم معتقد هستند عضو کوچکی در این میان بودند.
آقای استواری میگوید: امام شخصیت والا و بلندمرتبهای داشتند که ما ایرانیان همگی تا ابد مدیون جانفشانیهای ایشان خواهیم بود و بایستی از آرمانهای ایشان پیروی کنیم و خواهیم کرد.
در پایان این مصاحبه بهیادماندنی که از چند عضو در تاریخ کشورم نوشته شد، با آقای یوسف ترکمان به گفتوگو نشستیم؛
آقای یوسف ترکمان از تنها مدرک باارزشی که همیشه با آن به دیگران فخر میفروشد میگوید که تنها مدرک و مستند حقیر کارت عضویت گروه انقلابی (خمینی خواه) بود.
در آن دوران که بنده در روستا زندگی میکردم روستایمان حدوداً" متشکل از 60-70 نفرِ بود که بنده کوچکترین عضو ساکن در آن بودم.
در میان فعالیتها که هر کس به دنبال راه گشایی بود و تنها به پیروزی فکر میکرد آقای ترکمان وظیفه پیک و اطلاعرسانی را به جلسات خانگی و یا شرکت مراسمت راهپیمایی در شهر را به عهده داشت.
تمامی این صحبتها گوش چشمی از رشادتهای مردان وزنان دلیر شهرم بود و بهراستی هر کس هر آنچه از دستش برمیآمده را دریغ نکرده است و ما نسل بعد از پیروزی انقلاب تا آب مدیون و مرهون تمامی این افراد خواهیم بود.
انتهای پیام/ن
دیدگاه شما