به گزارش آوای سیدجمال، به نقل از فارس، وقتی به تقویم نگاهی بیاندازی پر است از مناسبتها و ایام مختلف که برای یک خبرنگار سوژهیابیاش را آسان میکند و همین مناسبتها و نامگذاری روزها بهانهای میشود برای تجزیه و تحلیل و پرداختن به آن روز.
حال اول شهریور به نام بوعلی ثبت شده و براساس آن به نام همدان و روز پزشک؛ با خود میگویم چقدر از این حکیم هزارهها که نامش برای تمام دنیا آشناست و آبرو و هویت شهر من شده میدانم و دیدم به جز همان اندکی که سالها در کتابهای درسی خوانده و یا فیلمی که از او دیدهام، اطلاعی ندارم.
روز بوعلی سینا بهانهای شد تا به سراغ تولی صفری استاد زبان و ادبیات عرب و عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان همدان و نویسنده و محقق کتاب در زمینه طب قدیم (از جمله تصحیح کتابی در طب، که توسط ستاد احیای میراث مکتوب به چاپ رسیده و کتاب اسبابالاشیا که در دست چاپ است) رفته که سالهاست به مطالعه، تحقیق و پژوهش و تربیت دانشجو و تدریس کتاب قانون بوعلی سینا در همدان مشغول بوده و کلاسهای قانونشناسی و بوعلیشناسی و آموزش طب سنتی را برای علاقهمندان به طور عملی و نظری برگزار میکند.
فارس: استاد چکیدهای از زندگی حکیم بوعلی سینا بفرمایید؟
صفری: بوعلی سینا آنقدر بزرگ و مشهور است که نیازی به معرفی ندارد، اما در کتب تاریخی درج شده تولد او به قرن چهارم در بخارا در خانوادهای علاقهمند به علم برمیگردد. این فرد نابغه آثار نبوغش از همان بدو تولد نمایان بوده که بعد از گذراندن کلاسهای نزد اساتید مختلف در سن 13-14 سالگی به درجه استادی میرسد و به علت شهرتی که در دانشهای مختلف خصوصاً طب پیدا کرده بود نزد سلاطین و دولتهای مختلف محبوبیت و مشهوریت خاصی داشت و همین امر باعث شد دائم در حال سفر باشد و حتی گاهی از دست حکومتها فرار کند.
این دانشمند فرزانه در طول زندگی گرانبهایش بیش از 70 جلد کتاب در زمینههای مختلف نجوم، حکمت، فلسفه، منطق، تفسیر، موسیقی، طب، معاد شناسی، توحید شناسی، نبوت و... دارد؛ وی حتی مباحثات سنگینی با بزرگان دین و علم زمان خود داشته و مهمترین امتیازات بوعلی سینا دستهبندی و نظم و مدون بودن مطالبش است.
البته عدهای عربی بودن متنهای کتب بوعلی سینا را بهانهای برای نخواندن آن میکنند که باید گفت این خورده به بوعلی سینا وارد نیست زیرا حاکمیت آن زمان ایران عرب زبان و زبان رایج علمی در آن دوره عربی بوده، مانند زمان کنونی که انگلیسی است، آیا کسی که طالب علم در عصر ما باشد به دنبال یادگیری زبان انگلیسی نیست.
بوعلی در فلسفه و حکمت بحثی به نام حکمت مشایی را ابداع کرد که در حال حاضر در کلاسهای فلسفه ما تدریس میشود و در ریاضیات و نجوم و محاسبات سرآمد بوده که هر کدام از این تخصصها و کتب بوعلی باید در جایگاه خود مورد بحث و توجه قرار بگیرد و هر کدام متولی خاص خود را برای احیا میخواهد.
ابنسینا شاعر خوبی بوده و حتی برای اینکه مطالب پزشکی برای شاگردانش قابل فهم و درک باشد و در حافظه آنها بماند، مطالب پزشکی را به نظم درآورده و کتابی به نام ارجوزه فیالطب دارد.
همچنین وی رساله نبضشناسی و تشخیص بیماری را از روی نبض و حالات ظاهری انسان دارد تا میرسیم به کتاب چند جلدی قانون بوعلی در زمینه طب، بیماریها، تشخیص،درمان، داروها و... که گنجینه گرانبها و ارزشمندی است و دانشمندان غربی آن را بیش از ما ایرانیها درک کردهاند و پس از اینکه حدود 700 سال در کشورهای غربی تدریس شد و بعد از اختراع صنعت چاپ چهارمین کتابی که به چاپ رسید کتاب قانون به زبان فرانسه بود.
خلاصه اینکه زندگی پر فراز و نشیب بوعلی به علت کثرت سفر و ابتلا به بیماری و خستگیهای بسیار راه در همدان خاتمه یافت و شد میراث ماندگار شهر ما که تنها به وجود آن پز میدهیم اما برای معرفی او هیچ قدم مثمر ثمری برنداشتهایم.
فارس: علت معرفی کم و کمرنگ بوعلیسینا در ایران نسبت به دنیا حتی نسبت به کشورهای همسایه چون تاجیکستان و ازبکستان چیست؟
صفری: با ورود سیاستمداران غربی به ایران با هدف فرهنگزادیی از همان ابتدا، کمر همت را برای ریشه کنی دین، علم و فرهنگ این کشور که تاریخ و تمدنی کهن داشت بستند و این شدت و حدت در زمان پهلوی و رضاخان قوت گرفت تا اینکه با دایر کردن دانشگاههای علوم پزشکی و بورسیه دانشجویان به خارج از کشور و آوردن اساتید فرنگی برای تدریس و ممنوعیت کار حکمای ایرانی که قانون بوعلی را از حفظ بودند، به اهداف خود رسیدند و چنان ماهرانه طب کلاسیک را جایگزین طب ایرانی کردند که هنوز هم طب ایرانی در جامعه ایرانی ما جایگاه قابل مشهودی ندارد.
از طرف دیگر کشورهای استعماری با صادر کردن زبانهای فرانسه، انگلیسی، آلمانی و... به ایران ذائقه نخبگان و طالبان علم را مانند چیزهای دیگر عوض کردند و فراگیری زبان فرنگی را یک نوع روشنفکری قلمداد و به ذهن دانشجوی ما فرو کردند که اگر میخواهی به علم غرب دست پیدا کنی باید حداقل یکی از این زبانها را بدانی و این شد که زبان عربی که زبان علمی و زبان متون علمی اکثر دانشمندان ایرانی بود، به فراموشی سپرده شد. با فراموشی زبان و کتب آنها خود این دانشمندان چون رازی و بوعلی هم مظلوم و مهجور ماندند و شدند تنها صفحه پرکنهای کتابهای ادبیات که بچهها مفاخر سرزمینشان از تاریخ تولد تا فوتشان را بدانند. اما بعد از انقلاب با همت عدهای از پزشکان دلسوز و راهاندازی مؤسسه تحقیقات حجامت جوانه احیای طب ایرانی زده شد و از سال 85 با احداث دانشکدههای طب سنتی و تربیت پزشکان طب سنتی قدمهای مثبتی برداشته شده است.
فارس: آیا دستورالعملها و درمانهای بوعلی برای مردم عصر حاضر قابل استفاده است؟
صفری: صد البته، زیرا ماهیت و طبیعت این عالم و عناصر تشکیل دهنده آن عوض نشده که همان خاک، آب، گرما و هواست و نوع بیماری هم همان است که زمان بوعلیسینا بوده، هرچند ما در زمینه طب کلاسیک و تشخیصها بسیار پیشرفت کردهایم؛ اما بهتر است برای تشخیص بیماریها و درمانهای ساده از روشهای ساده استفاده کنیم و پزشکان ما نگاه مهربانانهای به درمانها، تشخیص و تجویزهای بوعلی داشته باشند؛ چه اینکه مردم به دنبال درمانهای ساده و ارزان و در دسترس هستند.
فارس: جواب شما برای عدهای که بوعلی را فقط به عنوان یک درمانگر با گیاهان دارویی می شناسند، چیست؟
صفری: این یک نگاه عوامانه و سطحی به این دانشمند است، زیرا بوعلی سینا قبل از درمان با دارو ابتدا به بررسی سبک زندگی بیمار خود و اصلاح آن میپرداخته که در داستان های تاریخی بسیار ذکر شده و سپس اعمال یداوی چون ماساژ و فشار درمانی،انواع حجامت و جراحیهای مختلفی برای تومورها و سنگ کلیه و صفرا داشته و در کتاب طبی خود به درمان سر تا قدم بیماریها اشاره کرده است.
وی در کتابش انواع مختلف بیماریهایی که ممکن است عضوی را درگیر کند به صورت جزء به جزء مطرح کرده و سپس به بیماری کل بدن اشاره میکند، مانند تبها و بعد داروهای ترکیبی را در یک رساله مطرح و برای تمام بیماریها اسباب و عللی را بیان میکند. هرگز طب بوعلیسینا در گیاه دارویی خلاصه نمیشود و وی حتی رسالهای درمورد امراض نفسانی یعنی همان چیزی که امروز روانپزشکان به آن اشراف دارند، ارائه داده است.
فارس: تز درمان بیماری بوعلی و خاص بودنش در چیست؟
صفری: حکیم بوعلی سینا در ابتدای درمانهای خود به تدبیر و تغذیه نگاه خاص و ویژهای داشته که موضوع تدبیر بسیار گسترده بوده و تمام ارکان سته ضروریه را چون خوردن و آشامیدن، هوا، حرکت و سکون، خواب و بیداری، دفع و جذب و امراض نفسانی را در بر میگیرد و برای هر کدام از آن مباحث رساله و شرحها و کتب زیادی نوشته شده و در مورد غذا به کیفیت و کمیت و نوع غذا توجه دارد. دومین راه درمانش داروهای مفرده از نباتات، جمادات، حیوانات و سومین راه درمانش داروهای مرکبه است و در کنار اینها اعمال یداوی بوده است.
فارس: به نظر شما عملکرد بنیاد بوعلی در این سالها برای معرفی بوعلی سینا به جهانیان و مردم ایران و خود مردم همدان چگونه بوده است؟
صفری: عملکرد این بنیاد ضعیف بوده و اگر اقدامات و کاری انجام شده بیشتر در زمینه فلسفه بوعلی سیناست و کمتر قدمی برای احیای طب بوعلی و قانون وی برداشته شده است.
بنیاد بوعلی میتواند نقشآفرین باشد و این نیاز به بودجه کلانی ندارد زیرا خدمات طبی بوعلی در قلب و دل مردم جای دارد.
در این محل بنیاد بوعلی و خود آرامگاه وی با نظارت و مدیریت بنیاد همه روزه کلاسهای بوعلیشناسی، آموزش کتب مختلف او، کارگاههای داروهای مفرده و مرکب برای پزشکان، محققان گیاهان دارویی و عطارها و افراد علاقمند زیر نظر اساتید مجربی که در همین همدان هستند برگزار شود و این خود بابی برای معرفی بوعلی میشود و کمکم در میان مردم جا باز میکند.
بعد فراتر از همدان رفته و آن توریستی که به همدان میآید دیگر نگاه موزهای به آرامگاه بوعلی ندارد بلکه وقتی میبیند در این محل کلاس درسی دایر است که نسخ کتب بوعلی تدریس میشود و یا چند راه درمان بیماری از زبان بوعلی را در همین محل میشنود، خودش تبلیغ بوعلی سینا و درمانش میشود، همچنین فتح بابی برای ایجاد علاقه به طب بوعلی. همه این مطالب بستگی به این دارد که بنیاد بوعلی نگاه و خط مش خود را در معرفی بوعلی سینا عوض کند.
بنیاد بوعلی باید در آرامگاه بوعلی حضوری فعال و چشمگیر داشته باشد و نسخههایی از کتابهای بوعلی و شرحهای مختلفی که برای کتابش نوشته شده و کتابهایی که از زبان بزرگان و دانشمندان دیگر در وصف او نوشته شده در این آرامستان به نمایش بگذارد. حداقل تعدادی از شیوههای درمانی بوعلی را که برای مردم قابل استفاده و در دسترس است در آرامگاه نصب کند تا مردم علاوه بر بازدید با دانش ابنسینا آشنا شوند و این یعنی همان انس گرفتن به بوعلی است.
به جای گرفتن همایشها و کنگرهها و هزارههای بزرگداشت حکیم بوعلی سینا میتوان با هزینه بسیار اندک کارهای بزرگ و چشمگیری را برای معرفی و شناساندن وی به همه مردم انجام داد و دین خودمان را هر چند اندک به این دانشمند ادا کنیم.
کاش روزی برسد که مردم در خانههایشان کتاب طبی بوعلی را داشته باشند و مرجعی برای کسب مهارتهای زیستن و نیز درمان امراض و بیماریهایشان باشد.
انتهای پیام/ح
دیدگاه شما