به گزارش آوای سیدجمال، مهدی جمور فرزند شهید جمور، پسری 28 ساله که از همان متولد شدنش طعم بودن و دستهای نوازشگر پدرانه در زندگیش را حس نکرد، امروز با افتخار حنجره اش را پر از آواز «وطن...» کرده و برای پدر میخواند.
او اولین خواننده با ذوق و با سلیقه دیار سیدجمال است که این روزها قصد تهیه و تولید قطعه ای ترانه را دارد که وقتى بحث حمایت از این هنرمند پیش مىآید، هیچکسى خودش را مسئول نمى داند.
جمور مدتی است که با آمدن به دیار خودش احساس تکلیف کرده و میخواهد با صدایش شور و نشاطی دیگر به شهرش ببخشد و اما دلش پر است از بیتوجهی به هنرش تا عدم حمایت مسئولان؛
او در گفتوگویی از توجه به هنر موسیقی و ابزارهای فرهنگی در کشورهای دیگر مانند هند تا بی توجهی و عدم حمایت مسئولان شهر خود اشاره میکند و میگوید: در ابتدا به این موضوع اشاره می کنم که هند به علت همگانی بودن و به خاطر قدرت جذب بالایی که در جامعه دارد نسبت به یک سری از ابزارهای فرهنگی دیگر زودتر به چشم می آید و اقشار مختلف مردم مسلما" با آن سریع تر ارتباط برقرار میکنند. در هر سطحی از جامعه بنا به سلایق افراد موسیقی های خود را انتخاب میکنند. پس اگر هر پیامی را بخواهند القا کند رسالتش را انجام داده است زیرا همه ی افراد پاره ای از اوقات روزانه خود را با هنر و یا بررسی آثار هنری تولید شده می گذرانند.
این خواننده جوان و پر از ذوق دیار سیدجمال الدین، ادامه میدهد که در شهر ما هنر بسیار منزوی است برای اثبات این موضوع سری به هنرمندان شهرمان بزنید و پای حرفهای آنها بنشینید، متوجه خواهید شد که چقدر به یک هنر اهمیت داده میشود.
جمور در ادامه سخنان خود از سرزنشهایی که برای انتخاب این مسیر از زندگیش داشت، میگوید که چه با بی مهریها روبرو شده و همان کسانی که سرزنشش می کردند اکنون او را به اجرا دعوت میکنند.
او همچنین از منفعت طلبی برخی از افراد سیاسی شهرش میگوید که چه طور برای یک رأی دست و پا میزنند تا یک هنر را حمایت کنند.
او میگوید: در شهر و دیار سیدجمال الدین مدت زیادی است که از مسائل فرهنگی حمایت که هیچ حتی دفاع هم نمی شود، مگر در مصادیقی که برای سیاسیون منفعتی شخصی داشته باشد.
جمور ادامه میدهد: به طور مثال فلان آقا مجوز یک اجرا را می گیرد تا در تمام تریبونهایش اعلام کند که من این هنرمند را حمایت کرده ام .آن هم برای اخذ رای یا جلب توجه جوانان و یا هر چیز دیگر وگرنه در حالت عادی که کسی به فکر جوانان شهر من نیست و حمایت محال است؛ بعد از هر اجرا هر بار با وعدههای امیدوار کننده ای روبرو میشوم که بعدها به رویا تبدیل می شود .
او با بیان اینکه نگاه مقطعی و بسیار سطحی آقایان سیاسی به شدت آزار دهنده است، میگوید: در شعارهای تمامی مسئولان بارها شنیده ام که ما حمایت می کنیم، و حال سؤال من از آنان این است که کدام حمایت؟ مسئولین باید آگاه باشند که اگر هنرمند رنجور شود، هنرش راکد شده و تولید اثری نخواهد داشت و در نهایت هنر منزوی می شود ؛ درک این مسئله ملزم به درک هنر از سوی مسئولان است.
جمور ادامه میدهد: جای سؤال است که مسئولان ما چقدر هنر و به خصوص موسیقی را درک کرده اند که بخواهند از آن حمایت هم بکنند؛ بنده بارها با خودم گفتم در این شهر دیگر روی صحنه نمی روم اما هر بار احساس تکلیف کرده ام و جوانانی را دیدم که هیچ راهی برای تخلیه هیجانات خود ندارند و باز پشیمان شده ام؛ چرا مسئولین فکر نمیکنند و نمی دانند که اگر جوانانی که پر از هیجان است، تخلیه نشود و منجر به بزهکاری شود.
وی با مطرح کردن این سؤال که مسئولان ما چقدر سواد فرهنگی دارند؟، گفت: چرا این مسئولان متوجه عاقبت وعده های پوچ و نتایج دلزدگی از فضای حاکم در شهر را نمی دانند؟؛ چرا من در تمامی نقاط ایران باید روی صحنه بروم اما به اسدآباد، وطن خود که میرسم با بی توجهی مواجه شوم.
جمور گفت: من چند باری از سمت نماینده مجلس، شورای شهر، امام جمعه و... وعده ها شنیده ام که هیچ کدام عملی نشده یا اینکه آنان شرایط بد اقتصادی کشور را برای دادن اعتبار لازم جهت تولید آثار بهانه کرده اند.
این فرزند شهید آنقدر دلش پر از درد است که این بار از سوء استفاده بسیاری از مسئولان از نام شهید میگوید: متاسفانه فرزند شهید بودن بنده باعث شده که بسیاری از مسئولان از این عنوان سوء استفاده کنند و در یک مکان و تریبون هایی دم از حمایت بنده بزنند که به این طریق این گونه حمایتها را از سوی تمام مسئولان شهرم تکذیب می کنم.
او ادامه میدهد: مدت سه سال است که به اسدآباد برگشته ام و به همین اندازه هم قول و وعده شنیده ام و در یک کلام خودمانی"بریده ام" و دیگر از مسئولان که کوچکترین اطلاعاتی از هنر ندارند، انتظاری نخواهم داشت؛ مسئولی که قلبش برای هنر شهرش نتپد با او درد دل کردن بی فایده است و تلف کردن وقت و انرژی است.
جمور با بیان اینکه حمایت کردن از یک هنر و هنرمند آسانترین کار ممکن است اما مسئولان این شهر تنها دم از حمایت میزنند، گفت: بنده در اینجا رسما اعلام میکنم که در این شهر دیگر روی استیج نخواهم رفت چرا که جایی که ارزش هنر را نمیفهمند نباید خود را کوچک کرد.
وی با اشاره به اینکه معمولا" همه موسیقی را فقط می شنوند و از مشقتهای تولید یک اثر مطلع نیستند، گفت: تولید یک اثر دست خوش هزینه و حساسیت ها و سلیقه ها و ریز بینی های طاقت فرسایی است که بعد از تحمل اینها کمترین انتظار یک هنرمند احترام است؛
جمور اضافه میکند: ما قدر هنر را در اینجا ندانستیم نمی دانیم و نخواهیم دانست بهتر است همان غریبه پرست بمانیم ما وقتی برای فرهنگ و جوان اهمیتی قائل نیستیم پس چرا این همه انتظارات داریم؛ مسلما" وقتی برای فرهنگ و هنر برنامه ریزی نداریم خود به خود برای بی فرهنگی برنامه ریزی کرده ایم.
وی با بیان اینکه فکر میکنم برای رسیدن به حق 9 سال تحمل کافی باشد و به اندازه کافی درخواست حمایت از این هنر را از سوی مسئولان خواستهام، گفت: یک بار به شورای شهر پیشنهاد داده ام که با توجه به اینکه سالیان زیادی است در این شهر جنگ شادی نبوده و بیائید مردم را شاد کنیم، فقط در جواب شنیدم که بلیط بدهیم!!!؛ با چنین طرز فکری که سرشار از منفعت طلبی است نمی توان کار کرد؛ نمی توان از شهدا دم زد و گذشت و اخلاص داشت؛
این خواننده اسدآبادی با ابراز نارضایتی از مسولان در عدم حمایت از ایشان، میگوید: در این شهر با این طرز فکر مسئولان نمیشود کار کرد و من در این شهر صحنه را ترک میکنم .
وی با بیان اینکه در شهر بیدارگر خواب ماندن دیگر نوبر است، گفت: امیدوارم که حضرات کمی بیدار شوند و یک روز درک کنند که جوان فقط شیپور تبلیغات نیست، فقط نردبان نیست، بلکه جوان می فهمد، درک میکند پس نیاز به حمایت دارد؛
وی که این روزها از عم حمایت از هنرش مینالد و به تنگ آمده است، میگوید: با پای برهنه راه رفتن بهتر است تا با کفش تنگ.
مهدی جمور اگر چه در شهر و دیار دیگر فعالیت هنری خود را آغاز کرد، اما جوان اسدآبادی و امروز افتخاری برای شهر و دیار سیدجمال الدین است؛ ای کاش مسئولان درک این تنگ آمدن جوان خوش ذوق و هنرمند هنر دوست را تا دیر نشده همین روزها بدانند و با حمایت از او هم موجب تقویت هنر موسیقی و این هنرمند با ذوق و هم موجب ایجاد نشاط و شادمانی در بین مردم شهری که به جرأت میتوان گفت از این برنامههای فرهنگی ندیده اند، شوند.
انتهای پیام/ن
دیدگاه شما