به گزارش آوای سیدجمال، به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در سایت صبح شفت، اندر حکایات زندگی در شهرستان شفت بسیار گفته ایم و فراوان شنیده اید. شهرستانی که علیرغم پتانسیل های کم نظیر و هزینه های مالی کشور برای مدیران این منطقه، کماکان این سامان را «شهرستان محروم » می نامند.
واژه ی دلگیر «محروم» برای شهرستانی که در یکی از مستعدترین نقاط مرکب جلگه ای – کوهستانی جهان وجود دارد و آوازه مناطق گردشگری و امام زادگان بسیار معروفش زبانزد خاص و عام است.
اما موضوع بحث ما گفتن از رنجنامه شفت نیست. شهری که هر چهارسال یک بار عده ای به تمنای دیدن مردم بزرگوارش در شب های منتهی به انتخابات در این ولایت آفتابی می شوند و به مردم وعده ی آن می دهند که چنانچه به آنها رای دهند کاری با شفت می کنند که خروس هایشان نیز تخم های دو زرده بگذارند اما به مجرد انتخاب شدن می روند تا چهار سال بعد که دوباره آفتابی می شوند و دست به سینه، به روبوسی با شفتی هایی می پردازند که مجاز به رای دادن باشند.
اکنون سوال مهم این است که مسئولین ریز و درشت این شهرستان چه معجونی برای مردم ساخته اند که خود و خانواده هایشان قادر به خوردن آن نیستند؟ به عبارتی خوب یا بد این ولایت کاردستی بزرگوارانی است که مانند دیگر مسئولین کشور مواجب می گیرند اما هنر آنها ساختن شهری است که سکونت خانواده خود در آنجا را «اخ» می دانند.
خانواده ای که در صورت سکونت در چنین جایی قطعا دادشان از مشکلات موجود، در خواهد آمد اما مردم نجیب این شهر باید با این مصائب ماندگار زندگی کنند.
نکته دیگر آن است که بدون استثناء هیچ مسئول ریز و درشت همراه خانواده خود در این شهر زندگی نمی کند و جالبتر آنکه از مسئولین استانی نیز یکی بیدار نمی شود و از یکی از این بزرگان نمی پرسد که با توجه به منابعی که مانند دیگر شهرستانها وارد این شهر می شود و مواجب مشابهی که به حساب آنها واریز می گردد با دیار این مردم چه کرده اند که حتی یک نفرشان راضی به زندگی در آن نیست؟
امام خمینی (ره) می فرمایند مشکلات محرومین هیچگاه وارد ماشین های ضد گلوله مسئولین نمی شوند و اینجاست که دلمان برای کردار برخی از این تازه مسئولین می سوزد که پرداختن به اشرافی گری تا کجای زندگی آنان رسوخ کرده است که یکی از آنها، حتی یک نفرشان برای اصطلاحا دلخوشکنک مردم هم شده یک شب با آنها سر نمی کنند.
اینکه در موارد بحرانی مشکلی برای مردم و شهرستان پیش بیاید و هیچ مسئولی در آن نباشد فدای سر مردم شفت اما جالبتر آن است که بسیاری از این از ما بهتران خانه های سازمانی شهری را اشغال کرده اند که آن را اخ می دانند. خانه های سازمانی که برایشان نقش یک مکان برای احتمالا خواب قیلوله را بازی می کنند.
خانه های سازمانی که هزینه آب، برق، گاز، تلفن، هزینه های نگهداری و اینترنتش از جیب همین مردمی پرداخت می شود که بسیاریشان به دلیل سوء مدیریت همین افراد رو به کارتن خوابی نیل می نمایند و نمونه های آن قابل عرض است. اینکه چطور یک مسئول به همراه خانواده خود در یک شهرستان زندگی نکند و مشکلات آنجا برایش ملموس باشد سوالی است که جناب استاندار باید به آن پاسخ بگویند و اینکه خانواده های این افراد چطور از مدنیت شهری ارتزاق می کنند که خود آنجا را نمی پسندند، جای تعجب نگران کننده ای دارد که لازمست مورد کنکاش های جدی قرار گیرد.
جالب این است در چنین مواردی مردم شکایت خود را به فرماندار شهر ارائه می دهند که به طور مثال شهری که تمام معابر آن دارای گودال های ریز درشت است آیا خانواده شهردار، شورای شهر و اداره مسکن و شهرسازی درگیر چنین داستانی نیستند؟ اما شاهد آنیم که خانواده جناب فرماندار خود زودتر از دیگر خانواده ها شهر را بد دانسته است. اگر بخواهیم شکایت نبود تاکسی در شهر را به نزد شهردار ببریم که خانواده آنها با این مشکل چه می کنند خواهیم دید ایشان نیز خانواده ای به اینجا نیاورده اند و گویی همه ی مسئولین شهری که خود مدیر آنند آنرا جزام زده می دانند و با سرعت نور به سمت خانواده های خود در شهرهای دیگر می گریزند چون خونشان را رنگین تر می دانند.
فرماندار، معاون فرماندار، بخشداران، شهردار، بسیاری از اعضای شورای شهر، رئیس بیمارستان و هرمسئول دیگری که در این شهر مشغول به کار است بدانند که وقتی شهید باکری به عنوان شهردار در ولایت خود زندگی می کرد نیمه های شب متوجه ورود سیل به خانه های مردم شد و خود مانند یک نیروی خدماتی وارد منازل مردم گردید و مشغول به امداد رسانی به آنها شد اما تصور نمائید نیمه شبی در این منطقه ی ” جلگه ای – کوهستانی – اتفاق غیر مترقبه ای مانند سیل یا زلزله رخ دهد، محورهای مواصلاتی مسدود شود، چطور مسئولی وارد این شهر میشود تا مثلا امور ” بحران ” شهر را مدیریت نماید؟
با همه ی این اوصاف و اعلام مراتب فوق به جناب استاندار و شخص ریاست محترم جمهوری، توجه تمام مسئولین شهر را به این نکته جلب می نمائیم که انگار یادشان رفته است رهبر فرزانه نظام سال جاری را سال همدلی و همزبانی میان مردم و مسئولین نامیده اند و ادامه چنین روندی را توهین به مردم این شهر می دانیم و تصور می کنیم جایی از کار می لنگد.
بر همین اساس با توجه به حساسیت معظم له به چنین مواردی، در خصوص مورد ویژه ی این شهر در میان تمام شهرهای کشورمان که حتی یک مسئول حاضر به زندگی در آن نیست لازم است عنوان نمائیم با ادامه چنین روندی اسم و محل زندگی تمام مسئولینی که وظیفه دارند برای مدیریت بحران های احتمالی مختلف نیز شده در خانه های سازمانی پرهزینه خود زندگی کنند، به سمع و نظر مردم و مسئولین عالی حکومت خواهد رسید.
انتهای پیام/ن
دیدگاه شما