به گزارش آوای سیدجمال به نقل از یزدرسا، ظرفیتهای و پتانسیلهای ایران در مقایسه با سایر کشورها بینظیر است. ایران کشوری پهناور و غنی از مواد و منابع معدنی است علاوه بر این در طی سالیان طولانی، تلاش مردان و زنان این سرزمین قابلیتهای علمی، آموزشی، صنعتی و ... را در بطن کشور بوجود آورده است همه این پتانسیلها در کنار ثبات و امنیت سیاسی و اقتصادی که در کشور وجود دارد ایران را به منطقه بکر تبدیل کرده است.
علیرغم ظرفیتها و تواناییهای داخلی کشور، دولتمردان یازدهم از ابتدای شروع کار اعتقادی به آن نداشته و همواره نگاه خود را خارج دوختند. همین موضوع سبب شد تا سیاستهای اقتصادی کشور منوط به برجام و اجرایی شدن آن شود و بنابراین دولت نتوانسته تاکنون برنامهای جامع و مدونی برای اقتصاد کشور داشته باشد و به وضوح برنامهریزی و انضباظ اقتصادی در سیاستهای دولت مشاهده نمیشود.
تعطیلی گسترده معادن و صنایع، کاهش تولید و صادرات غیرنفتی، بیکاری جوانان، تورم و کاهش قدرت خرید مردم شمای کلی اقتصاد رکودی کشور است. علی رغم این که اولویت اصلی دولت باید خروج از رکود کمر شکن باشد اما متاسفانه رکود در این دولت شدیدتر شد و دولت عملا برنامهای دقیق و کارشناسانه برای خروج از رکود نداشته است و صرفا بسته خروج از رکودی را طراحی کرد که تنها برای خودرو سازان مفید بود و رکود در کشور را تعمیق کرد.
در دو سال گذشته با متمرکز شدن بر مسئله برجام و منوط کردن همه امور به بعد از برجام بسیاری از بخشهای اقتصادی کشور منتظر سرمایهخارجی ماندند و دولت نیز بر روی این موضوع بسیار مانور داد و آنچه آمارها نشان میدهد سرمایهگذاری خارجی در کشور در دو سال گذشته حتی از کشور پاکستان نیز کمتر بوده است.
علی رغم تبلیغات و وعدههایی که دولت داشت اما تیم اقتصادی دولت نتوانسته است کارنامه درخشانی از خود بر جای بگذارد. در طی 900 روز گذشته متاسفانه دولتمردان در تمامی صحبتهای خود عملکرد دولت قبل را زیر سوال برده و تمامی مشکلات موجود را نتیجه عملکرد دولت قبل عنوان کردند و هر گونه اقدام و تصمیم اقتصادی را در دولت خود را منوط به اجرایی شدن برجام و برداشتن تحریمها دانستند.
علی رغم تکرار مکرر کارشناسان مبنی بر این که تنها 20 درصد مشکلات کشور مربوط به تحریمها است و تحریمها نمیتواند خلل و مشکل جدی برای کشور ایجاد کند و حتی وجود تحریمها توانسته کشور را در بسیاری از زمینهها پیش ببرد اما دولت یازدهم در تمامی دو سال گذشته بر طبل تحریم و برجام کوبید.
متاسفانه آن چه از برجام در ذهنیت آحاد مردم و جامعه شکل گرفت بسیار اغراقآمیز و بزرگنمایی بود؛ دولتمردان یازدهم برجام را راه حل بسیاری از مشکلات اقتصادی اجتماعی معرفی کردند. وقتی رییس جمهور مشکل آب خوردن مردم را به تحریما گره زد و تحقق همه وعدهها و گشایشهای اقتصادی را به بعد از برجام محول کردند انتظارات از برجام در جامعه بسیار بالا رفت.
قبل از برجام به دلیل رکود شدیدی که بر اقتصاد کشور حاکم بود، دولت در طی بیش از دو سال صرفاً تماشاچی بود و هیچ اقدام موثر، علمی و کارشناسی برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور نداشت و صرفا به اجرای برجام میاندیشید و در این میان این مردم بودند که روز به روز تحت فشار مشکلات اقتصادی و مالی آسیب میدیدند.
در طی این دو سال بسیاری از صنایع و معادن کشور به تعطیلی کشیده شدند و باقی مانده ها نیز در کمتر از طرفیت نفس زنان به حیات خود ادامه میدهند و اما این کارگران بودند که در این اوضاع بد اقتصادی یکی پس از دیگری بیکار میشدند و یا این که ماها بدون حقوق کار میکردند."
مردم در این 900 روز با همه امیدواری هایی که دولت یازدهم به آنها داده بود مردانگی کرده منتظر برجام ماندند اما متاسفانه آن چه پس از برجام ظاهر شد چیزی جز تصویر رویایی بود که دولتمردان برای مردم متصور میکردند.
بعد از اجرای برجام، رییس جمهور با ذوقزدگی از گشایش ال سی و سوئیفت در روز تعطیل سخن گفت؛ اما با گذشت بیش از یک ماه از برجام آما هنوز بسیاری از بانکهای کشور به سوئیفت متصل نشدهاند. این واکنش سریع روحانی پس از برجام حاکی از این بود که رییس جمهور اطلاع دقیق از اوضاع و شرایط اقتصادی ندارد.
با گذشت بیش از یک ماه از اجرایی شدن برجام، دولت هنوز گزارش از اقدامات خود به مردم ارائه نکرده و حتی بسیاری از قراردادهایی که بعد از برجام بسته شد اطلاعات و جزییات آن محرمانه قلمداد شد و مردم نامحرم شدند.
پس از برجام وقتی همه منتظر گشایش اقتصادی و اقدامات دولت برای رفع بسیاری از مشکلات از جمله معضل بیکاری بودند؛ رییس جمهور در سفر خود به اروپا به انعقاد قرارداد با شرکتهای در حال ورشکستگی مانند پژو پرداخت که ما حصل آن بهبود و رونق اقتصاد و اشتغال برای کشورهای غربی بود که سالها کشور ایران را تحریم کرده بودند.
هرچند ممکن است توافق هستهای و برجام از نظر سیاسی موفقیتهایی به دنبال داشته باشد اما همان گونه که پیش بینی میشد هنوز تاثیرات مثبت برجام بر اقتصاد کشور و معیشت مردم نمایان نشده است. به عبارتی بر خلاف همه تبلیغات گسترده و بزرگنماییهایی که از برجام شد اما اهداف اقتصادی از برجام محقق نشده است.
عدم تاثیر گذاری برجام بر معیشت مردم و اقتصاد را میتوان از گرانتر شدن بسیاری از اقلام مصرفی خانوارها و انبارهای مملو از تولیداتی که به فروش نرسیده دریافت.
گفتنی است هر چند آحاد مردم عادی از برجام بهرهای نبردند اما گشایش اقتصادی برای عدهای دلال و رانتخوار اتفاق افتاده است. تاجران برجامی که در قراردادهای محرمانه دولت یازدهم به فیض اعلا رسیده و خواهند رسید.
در حال حاضر تولید داخل به دلیل واردات زیاد و عدم حمایت لازم زمین خورده است و در این فضا نیاز حیاتی و اورژانسی به حمایت و رسیدگی دارد. علی رغم هشدارهای کارشناسان و اذعان خود دولتمردان مبنی بر مو.اظبت بر افزایش واردات در پسا برجام اما رفت و آمد هیئتهای متعدد خارجی نشان داد کشورهای غربی به دنبال بازار متنوع و آماده ایران برای عرضه محصولات خود هستند.
از نکاتی که دولت به آن توجه نکرد استفاده از طرفیت بخش خصوصی در پسا برجام بود حجم نقدینگی قابل توجهی در ایران وجود دارد که در سالهای اخیر به دلیل سیاستهای غلط دولت از بخش مولد و تولیدی کشور فرار کرده است و اکنون در فضای پسا برجام میتواند به بخش تولید بازگردد اما دولت تشنهوارو ملتمسانه به دنبال اندک حجم سرمایه و سرمایهگذار خارجی است. در فضایی که دولت هیچ اهمیتی به تولید داخل نمیدهد و فضا برای تولید داخل فراهم نیست سرمایه گذار چگونه و با چه انگیزهای وارد امر تولید شود. آنچه مشهود است برجام بزرگ دولت یازدهم رنگ باخته و نتوانسته هیچ اثر مثبتی بر اقتصاد کشور داشته باشد.
آن چه از شواهد و عملکرد تیم اقتصادی دولت یازدهم حاکی از گرایش غربگرایانه آنها است که بر خلاف تاکیدات مقام معظم رهبری، اعتقادی به یک برنامه مقاومتی برای اقتصاد ندارند. عدم اولویت اقتصاد از دیگر انتقادات وارد شده به دولت روحانی است. دولت روحانی نیز مانند طیف اصلاح طلب همراه خود اولویتی به جز اقتصاد و معیشت مردم را دارد. تنشزدایی با غرب، برقراری روابط سیاسی با غرب و به طور کلی امور سیاست خارجی در اولویت دولت یازدهم است. این درحالی است که درد مردم گرسنه و بیکار مشکلات اقتصادی است و دولت به آن توجهی ندارد.
دیدگاه شما