5. خرداد 1395 - 17:24   |   کد مطلب: 31295
دختری که در سن 2 سالگی با تزریق اشتباه آمپول دچار مشکلات جسمی شد، با انجام 2 عمل، با دستی خالی در انتظار انجام سومین عمل خود برای ادامه زندگی است.

به گزارش آوای سیدجمال به نقل از کلاله خبر، پریا(دنیا) برزین دختری از روستای گرکزشهرستان کلاله است که با سه خواهر و یک برادر سال های اولیه زندگی خود را در روستا سپری کرد و برادرش برای تامین هزینه های خانواده خود و پدر و مادرش به کرج رفت و نگهبان یک بخش خصوصی شد.

پریا در گفتگو با خبرنگار سایت کلاله خبر ماجرای زندگی خود را اینگونه توصیف کرد و افزود: زندگی سخت من از سن 2 سالگی شروع شد و این به زمانی برمیگردد که به علت تب شدید، به بدن من آمپول تزریق کردند و این اشتباه باعث انحراف تدریجی ستون فقراتم شد.

وی ادامه داد: چون مادر و مادر بزرگم خیاط بودن، من نیز به این شغل علاقه مند شدم و در سن 14 سالگی با خرید یک دستگاه چرخ خیاطی(توسط پدرم)، بصورت جدی به این شغل روی اوردم و برای اینکه مشغله های فکری پدر 60 ساله ام را نسبت بخود کمتر کنم و برای اینکه روی پای خود بایستام،در سال 85 به کلاله اومدم تا از فنی حرفه ای مدرک خیاطی بگیرم پس از نزدیک به دو سال رفت و امد، خانه ای در کلاله اجاره کردم و مشغول خیاطی شدم.

برزین تاکید کرد: با پرداختن به خیاطی هزینه اجاره 200 هزار تومانی و گذران زندگی خود را در می اوردم تا اینکه در سال 93، با توصیه پزشک متخصص تهرانی مجبور به عمل شدم و از گردن تا لگن، ستون فقرات من با پلاتین پیچ و مهره شد.

پریا گفت: با توجه به اینکه تحت پوشش ...(تکراری است) نیز بودم و وضعیتی اورژانسی داشتم، مسئولین مربوطه پرداخت بخشی از این هزینه 30 میلیون تومانی را منوط به ارائه فاکتور می دانستند و این در صورتی بود که من اگر این پول را داشتم که پیگیر مساعدت نمی شدم.

با پیگیری هایی که توسط بیمارستان مربوطه و مددکارم در تهران شد، با فروش جواهراتم و کمک خیرین، اولین عمل خود را انجام دادم و در وهله اول به علت محدودیت سنی که برای پرداخت هزینه ها توسط بیمه وجود داشت، بیمه پرداخت هزینه ها را تقبل نکرد تا اینکه ماجرا به اخبار بیستو سی کشید و بخاطر وخامت حالم از اینکه بیمه مبلغی پرداخت کرد یا نه، خبر ندارم.

این دختر آسیب دیده که الان حدود 27 سال سن دارد، اذعان داشت: یک سال از عملم نگذشته بود که با افتادن بر روی زمین بخشی از پلاتین ستون فقراتم شکست و به اجبار و با کمک خیرین باز زیر تیغ عمل رفتم و قسمت هایی از پلاتین ترمییم شد.

اما چندی از این عمل نیز نگذشت که چند روز پیش صدای ترک خوردن پلاتین ستون فقراتم را شنیدم و با سختی خود را به مرکز درمانی جهت عکس گرفتن رساندم که با توجه به عکس متوجه شدم که پلاتین از چند قسمت شکسته است و در حال حاضر نمی توانم حرکت خاصی داشته باشم چرا که قسمت شکسته پلاتین با برخورد به استخوان ها باعث بروز درد شدید در کمرم می شود.

پریای معروف به دنیا از مشکل دیگری که برای خانواده اش پیش آمده بود نیز گفت و اظهار داشت: قبل از این اتفاق پدرم را به گرگان بردم و متوجه شدیم که پدرم نیز دچار سرطان خون از نوع خوشخیم شده است و این امر نیز بر دغدغه های فکری من افزود.

این دختر از پیگیری های خود از مسئولین و ادارت نیز گفت و تصریح کرد: در مرحله اول که پیگیری های مستمری داشتم، دلسرد شدم و در مرحله دوم نیز پیگیری خاصی نسبت به پرداخت بخشی از هزینه عمل خود از سوی مسئولین نشدم و خیرین به کمک من شتفاتند و الان نیز توکلم به خدا و بعد به خیرین است.

برزین یاداور شد: همانطور که گفتم، طی چند روز اخیر از ناحیه کمر با درد شدیدی روبرو شدم که با عکس گرفتن معلوم شد که در سه ناحیه از پلاتین شکستگی دارم، برای دکترم حسن قندهاری عکس های ستون فقراتم را ارسال کردم و دکتر تنها راه بهبود را عمل دوباره دانست و امکان دارد پلاتینی جدید در بدن من قرار دهند که این نیز هزینه ای بالا را در بر خواهد داشت.

وی به زندگی خانواده خود نیز اشاره کرد و گفت: پدرم یک و نیم هکتار زمین دارد که نیم هکتار آن شورایی هست و این را هم به مدت سه سال اجاره داد تا بتواند مخارج ازدواج 3 خواهرم را تامین کند و در حال حاضر خانواده من زندگی خود را با پولی که برادرم ارسال می کند و 2 گاو شیرده تامین می کند.

گفتنی است خیرین محترم جهت کمک به این خانم می توانند کمک های نقدی خود به شماره کارت 6273811048638115 به نام پریا برزین نزد شعبه بانک انصار واریز کنند.

انتهای پیام/ن

دیدگاه‌ها

با سلام خدمت همه خوانندگان این خبر با ارزش و مهم. در جامعه ما افراد بسیاری هستن که اوضاعشان از پریای این خبر بهتر بدتر است و نیازمند کمک و مساعدت دولت و ملتی هستن که بتوانند خودشان را حداقل با این امکانات موجود و حاضر کشور معالجه و درمان کنند. کشوری که مخارج حاصله از فروش نفتش که مال همین پریای این خبر و امثال این پریا خانم هست.چرا باید پول فروش نفت یک ملت رو چندین نفر با زدوبند و اختلاص به جیب بزنن و در اخر هم مجرمی در کار نباشد و امثال این افراد مریض محتاج کمک باشند انهم فقط برای معالجه نه برای خوش گذرونی و زندگی رویایی... واقعا متاسفم برای بیمه ای که حتی حق امثال این پریاها رو نمیدهد و به بهانه های واهی از پرداخت سر باز میزند.بیمه ای که مثلا انگار یکی از قدمهای مهم و مثبت دولت بود حالا که قرار است مخارج را پرداخت کند ماده و تبصره و بند تحویل مریض میدهد.پس انگار فقط شعار است و در ظاهر اسمش بیمه هست و گویا پول همین شعار رو هم از جیب ملت پرداخت میشود بعنوان بیمه شدن ولی در عمل انگار بیمه ای در کار نیست و بدهکار هم میشوی به این نهاد پر افتخار دولت.. پس کجاست این گفته سعدی که گفته: بنی ادم اعضای یکدیگرند...که در افرینش ز یک گوهرند... چو عضوی بدرد اورد روزگار...دگر عضوها را نماند قرار... انگار این هم فقط یک شعار است و از عمل خبری نیست.کشوری که بهترین امکانات و سرمایه ملت را در اختیار دارد حالا از خرج کردن پول حاصل از منابع همین کشور برای افرادی که مشکلات اینچنینی دارد هم سر باز میزند و با اینکه این خبر در اخبار هم پخش شد بعد از کمتر از ساعتی روی خبر سرپوش گذاشته شد و انگار نه انگار همچین خبری بوده و همه فراموش کردن.انگار گوششان مادزاد نمیشنیده.باید بترسیم از روزی که بخاطر این سهل انگاری و بهتر بگم منافع جیبمون بخواد به خدا جواب پس بدهیم.واقعا وای بر ما... ما ادمها تبدیل شده ایم به یک سنگ بی روح. شده ایم انسانهایی که از دیدن این افراد کوچکترین حس همدردی ای بسراغمان نمی اید و انگار همچین روزهایی یا بدتر از این برای ما پیش نمی اید.کشوری که بهترین متخصصان و جراحان مغز و اعصاب را دارد و با اینکه مقصر همین دکتر وکسی بوده که امپول را بدون تجربه از وضعیت بیمار تجویز و تزریق نموده حالا امثال همین پزشک که از این اشتباها حالا برای خودشان تخصص و فوق تخصص گرفته اند چشم دوخته اند به گرفتن هزینه ها و دستمزد های بالا و گرفتن زیر میزی میلیونی به بهانه عمل کردن بهتر و نتیجه امیدوار کننده تر. انگار نه انگار وظیفه ای هم در قبال این مسئولیت که همین مردم باعث شدن بدست بیاورند دارند... امیدوارم هر چه زودتر حال این پریا خانم و امثال او خوب شود و بتوانند یک زندگی ساده ولی گرم رو داشته باشند و این نیز نیازمند لطف و رحمت و بخشش خدا و همت کسانی هست که واقعا معنی انسانیت را فهمیده اند و انسانیت و رضایت خدا را به پول و مادیات نمیفروشند. چه خوبه همه ما باطنأ ادم باشیم نه در ظاهر و فقط اسم ادم رو یدک بکشیم و در باطن گرگ صفت و....باشیم. با کمک های خیلی کم شما انسانهای فهیم میشود دختری را از ویلچر نشستن رها کرد و نجات داد. پس چه خوبه انسان باشیم و برای رضای پروردگاری که نعمت سالم بود را بدون هیچ منتی و خواسته ای بما عطا نموده قدم کوچکی برداریم. در اخر هم تشکر ویژه ای میکنم از خبرنگار این خبرگذاری که یک خبر با ارزش رو تحلیل کرد و به گوش کسایی که گوشی برای شنیدن دارند رساند.موفق باشی

دیدگاه شما

نقشه ماهواره ای اسدآباد
پیش بینی وضعیت هوای اسدآباد
بانک ملت
https://telegram.me/Avaseyedjamal