به گزارش آوای سیدجمال، پس از عملیات غرورانگیز طوفانالاقصی توسط نیروهای مقاومت فلسطین، طرف اسرائیلی برای جبران شکست فضاحتبار خود در اقدامی تلافیجویانه با قطع آب و برق غزه از یکسو و بمباران هوایی خانههای ساکنان این شهر از سوی دیگر، همۀ خطوط قرمز مربوط به جنگ و حقوق بشر را پشت سر گذاشت. اما آنچه بیش از همه، جهان را در شوکی بزرگ فرو برده است، حملۀ جنونآمیز این رژیم منحوس به بیمارستان المعمدانی غزه طی هفتۀ گذشته و کشتار بیش از هزار زن و کودک مظلوم و بیدفاع فلسطینی است.
طبق اسناد رسمی سازمان ملل، کشتار غیرنظامیان در جنگها ممنوع است با این حال، این قانون معمولا در بیشتر مخاصمات نادیده گرفته میشود اما آنچه تازگی دارد هدفِ بمباران قرار دادن بیمارستان به عنوان تنها نقطۀ امن بیمارانی است که برای تسکین آلام خود به آن پناه آوردهاند.
از قضا این اتفاق تلخ، نقطۀ عطفی در نبرد میان نیروهای مقاومت و نظامیان صهیونیست به شمار میرود که میتواند موازنۀ جنگ را به نفع جبهۀ مقاومت تغییر دهد. چطور؟
تا پیش از این، اگر تا حدودی رژیم اشغالگر قدس توانسته بود با اتکاء به هژمونی رسانهای خود مظلومنمایی کند و افکار عمومی جهانیان را تحت تاثیر قرار دهد، بعد از این حمله اما نقاب از چهرۀ واقعی این رژیم سفاک کنار رفت و دروغسازیهای آنها برملا شد. حالا نه تنها انگلیس که با تشکیل کمیتۀ حقیقتیاب خواستار بررسیهای بیشتر شده، حتی همپیمان بزرگ اسرائیل، آمریکا هم با این جملۀ بایدن: «به نظر میرسد حمله به این بیمارستان کار نیروهای حماس باشد»، نتوانستهاند تردید خود را نسبت به این اتهام، پنهان کنند.
یکی از دلایلی که باعث شده حامیان بزرگ اسرائیل بر خلاف روزهای نخست، نتوانند قاطعانه از مشروعیت حملات اسرائیل سخن بگویند، بیاعتمادی افکار عمومی نسبت به اخبار رسمی و انعکاس صحیح و میدانی واقعیات جنگ توسط مردم عادی غزه و بلاگرهای حامی فلسطین در بیرون از غزه است که توانسته بر روایت رسمی غلبه کند.
فلسطینیان سالهاست که به نقش مهم افکار جهانی در سرنوشت منازعات پی بردهاند و به همین دلیل همزمان با شروع عملیات 15 مهر، با وجود قطعی برق، از تمام ظرفیتهای محدود خود برای انعکاس اخبار درست جنگ بهره بردند.
حالا نتیجۀ این تلاشها به ثمر رسیده و در نقاط مختلف جهان، مردم به صحنه آمدهاند و با تظاهرات علنی خواستار توقف فوری جنگ و محاکمۀ رژیم کودککش قدس شدهاند. اما شاید گستردهتر از تظاهرات مردمی در خیابانها، پویش بینالمللی «سلام یا مهدی» است که به صورت خودجوش توسط بلاگرها، اینفلوئنسرها و کاربران عادی شبکههای اجتماعی تیکتاک و اینستاگرام در راستای همبستگی با مردم غزه به راه افتاده و مانند طوفانی است که هر لحظه بر حجم و سرعت آن افزوده میشود.
کاربران در این پویش با استفاده از افزونههای هوشمند تیکتاک و اینستاگرام، ماسکی طراحیشده از پرچم فلسطین بر روی دهان خود نصب میکنند و همزمان بخشی از سرود «سلام یا مهدی»، که نسخۀ لبنانی «سلام یا فرمانده» است، را زمزمه میکنند و با احترام نظامی به مصلح آخر الزمان، از او میخواهند که به قتل عام وحشیانۀ مردم فلسطین پایان دهد.
نکتۀ عجیب ماجرا پیوستن کاربران، فارغ از مرز ملیت و مذهب، از کشورهای آمریکا، روسیه، فرانسه، سوییس، کرهجنوبی، انگلیس، ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان و کشورهای اسلامی به این پویش است که به این حرکت خودجوش جهانی، هویت واحد آئینی بخشیده است.
راز این همگرایی جهانی را باید در این جملۀ رهبر فرزانۀ انقلاب جستجو کرد که فرمودند: «قضیه فلسطین کلید رمزآلود گشوده شدن درهای فرج به روی امت اسلام است».
در یک تحلیل سریع و اجمالی میتوان گفت وقتی جنایتی در این ابعاد فجیع در جلوی چشم جهانیان رخ میدهد و مردم آزادۀ جهان میبینند که سازمانهای مدعی حقوق بشر، ارادهای جدی برای مقابله با عامل این جنایات ندارد و کشورهای متبوع آنها نیز به خاطر زیادهخواهی و مقاصد اقتصادی و سیاسی نظامهای امپریالیستی، چارهای جز سکوت و تماشا ندارند، در چنین شرایطی، وجدان فطری آنها بیدار میشود و تنها گزینۀ پیش روی خود را استغاثه به درگاه الهی برای تعجیل در فرج موعود آخرالزمان میبینند؛ عقیدهای که فصل مشترک همۀ ادیان است و در اعماق فطرتها ریشه دوانده است.
از طرفی، مسالۀ منجی آخرالزمان نیز مثل همۀ امورات عالم که به واسطۀ اسباب و سنن طبیعی تدبیر میشود، نیاز به مقدمهسازی دارد چرا که لازمۀ پیوستن احرار و ظلمستیزان جهان به قیام حضرت، آشنایی با مصلح موعود است. رویدادهای فرهنگی کلانی مثل پیادهروی اربعین و چالش «سلام یا مهدی» در واقع، حکم همان مقدمۀ واجب ظهور منجی در آخرالزمان را دارد که دست تدبیر الهی آن را رقم زده است.
دیدگاه شما