به گزارش آوای سیدجمال، با این حال، رویدادهای اخیر نشان دهنده یک تغییر تاریخی است، دولت تحت رهبری انصارالله برای اولین بار و به طور مستقیم اسرائیل را از خاک یمن هدف قرار میدهد. برد بلندی که موشکها و پهپادهای یمن در سفر بیش از 2 هزار کیلومتری که به سمت رژیم اسرائیل طی میکنند به عنوان مهر ابطالی بر تلاشهای ایالات متحده برای جلوگیری از گسترش جبهههای جنگ در منطقه غرب آسیا محسوب میشود. اگر قبلاً در مورد نقش برجسته صنعا در محور مقاومت تردید وجود داشت، اکنون به جرات میتوان گفت که انصارالله به مهرهای تاثیرگذار در تحولات منطقه تبدیل شده است.
پاسخهای انصارالله
اقدامات یمن با یک اعلامیه رسمی آغاز شد و با وجود حمایتهای قاطعانه آمریکا از رژیم صهیونیستی به سرعت عملیاتی شد. طبق اعلام رسمی انصارالله در 19 نوامبر، این عملیات نظامی تا پرتاب موشکها و پهپادها به سمت شهر ایلات در فلسطین اشغالی و به دنبال آن یک تغییر استراتژیک به سمت عملیات دریایی علیه کشتیهای مرتبط با اسرائیل پیش رفت. شایان ذکر است، این اقدامات نظامی در اولین اقدام خود یک کشتی نظامی ایالات متحده را هدف قرار دادند.
از زمان هشدار عبدالمالک الحوثی رهبر انصارالله به آمریکا، فعالیتهای مقاومت یمن تشدید شده و از ایلات تا دریای سرخ، تنگه باب المندب و خلیج عدن را در بر میگیرد. این بُعد جدید اقدامات انصارالله منجر به سردرگمی منطقهای ارتش ایالات متحده شده، ارتشی که علناً از حمله اسرائیل به غزه حمایت و در واقع شریک جرم اصلی قتلعام مردم فلسطین است و برای پنهان کردن این فاجعه انسانی تمام تلاش خود را به کار گرفته است .
این پیامدها در محاسبات سیاسی و امنیتی ایالات متحده در سراسر منطقه بازتاب یافته است. شاید یکی از مهمترین آنها این باشد که رژیم اسرائیل مجبور شده تا خسارات اقتصادی و هزینههای جنگ طولانی مدت خود را ارزیابی کند و خبر از کسری بودجه هنگفت و بحرانهای اقتصادی پیشروی خود بدهد. این اقدامات، رژیم اشغالگر را وادار کرده است که خسارات اقتصادی و هزینههای جنگ طولانیمدت خود را ارزیابی کند.
آخرین پیامد اقتصادی این رژیم یک حادثهای مربوط به کشتی کانتینری زیم اروپا است که توسط شرکت حمل و نقل اسرائیلی زیم اداره میشود. این کشتی که نگران تهدیدات یمن علیه کشتیهای مرتبط با اسرائیل بود، مجبور شد مسیر خود را تغییر دهد و از مسیر برنامه ریزی شده خود در کانال سوئز - باب المندب منحرف شود.
در عوض، کشتی زیم اروپا یک سفر دریایی را آغاز کرد که مسیر آن 56 درصدی طولانیتر را مسیر ابتدایی بود و در آن آفریقا را از طریق اقیانوس اطلس و دماغه امید دور زد، این وضعیت نشاندهنده موانع اقتصادی و لجستیکی است که اکنون شرکتهای کشتیرانی رژیم صهیونیستی با آن مواجه هستند.
همزمان، فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) گزارش داد که «دو موشک بالستیک از مناطق تحت کنترل حوثیها در یمن به سمت ناو یواساس میسون و کشتی سنترال پارک شلیک شدند. این حادثه که در خلیج عدن به وقوع پیوست باعث شد که یک کمپانی به نام Zodiac Marine برای نجات کشتی باری خود که متعلق به یک میلیاردر اسرائیلی به نام «ایال اوفر» است وارد عمل شود.
اما این تمام ماجرا نیست و اقدامات یمن پیامدهای گستردهتری در ابعاد منطقهای و جهانی در پی دارد
تهدید تجارت جهانی
انصارالله با سلسله اقدامات خود نشان داد که حمله به محور مقاومت نه تنها بی هزینه نیست بلکه میتواند تبعات منطقهای و بینالمللی زیادی را به دنبال خود داشته باشد. همچنین باید گفت که موضعگیری هوشمندانه این گروه هم از عواملی است که توازن قوا در جنگ را عوض کرده است که به پیامدهای آن اشاره میکنیم:
اول، انصارالله یمن خود را به طور کامل خارج از جریان آتش بس قرار داده است. این اقدام منجر به باز بودن دست این گروه شده و میتواند به مثابه اهرم فشاری بر علیه تشدید جنایات علیه رژیم صهیونیستی به کار گرفته شود، کما اینکه تا کنون همینطور بوده است.
دوم، در صورت صحت گزارشهای سنتکام، این حادثه اولین درگیری قابل توجه بین نیروهای یمنی در صنعا و نیروهای آمریکایی است. حملهای که با تشدید تجاوزات اسرائیل به غزه شدت گرفت و منجر به سرنگونی پهپاد آمریکایی MQ9-Reaper در 8 نوامبر در آبهای سرزمینی یمن شد.
سوم، هزینه جنگ برای اسرائیل به طرز چشمگیری در حال افزایش است. یک محاسبه خوش بینانه در اوایل نوامبر این بود که یک جنگ یک ساله در محدوده غزه بیش از 50 میلیارد دلار یا 10 درصد از تولید ناخالص داخلی اسرائیل هزینه خواهد داشت. با توجه به اینکه اسرائیل در حال حاضر در مرز شمالی خود با مقاومت لبنان درگیر است و به طور قابل توجهی دامنه نظامی خود را در کرانه باختری اشغالی افزایش داده است، این رقم بسیار بیش از این ارقام برآورد میشود.
مضافا در این برآورد خسارت، هزینههای سنگین مرتبط با اختلال در تجارت اسرائیل در نظر گرفته نشده است. دولت اشغالگر نزدیک به 99 درصد کالاهای خود را از طریق مسیرهای آبی و بوسیله کشتی وارد و صادر میکند. این واردات شامل بخش عمده ای از مواد غذایی است که امکان تولید در سرزمینهای اشغالی را ندارد.
طبق گزارش مجله فارین پالیسی، «بعد از بنادر روسیه و اوکراین در دریای سیاه، بندر اشدود اولین بندری است که در خطر یک جنگ گسترده قرار دارد.» و اگر درگیری اسرائیل با حزب الله تشدید شود، بندر حیفا نیز مانند سال 2006 مورد حمله قرار خواهد گرفت.
تمام این وقایع بازتابهای بینالمللی گستردهای نیز به همراه خواهد داشت. اختلال در ترافیک تجاری بین کانال سوئز و باب المندب تنها بر اسرائیل فشار نمیآورد: تقریباً 12 درصد تجارت جهانی سالانه شامل حدود 21000 کشتی و 6 میلیون بشکه نفت در روز (9 درصد از کل حمل و نقل دریایی نفت بر این مسیر متکی است.
باب المندب یک حلقه حیاتی در تجارت بین شرق و غرب آسیا و اروپا است. بندر ایلات که از نظر موقعیت در دریای سرخ قرار دارد، نقشی کلیدی در این جریان تجاری ایفا میکند و اسرائیل را به بازارهای شرق آسیا متصل میکند.
نقش این بندر پس از امضای توافقنامه عادی سازی سه سال پیش که با میانجیگری آمریکا با امارات و بحرین تقویت شد از اهمیت بسزایی برخوردار گشت چرا که قرار بود مسیر ارسال محمولههای نفت خام امارات به بندر ایلات از طریق باشد(مسیری از دریای سرخ تا دریای مدیترانه)
حملات موشکی و پهپادی اخیر به ایلات نه تنها امنیت اسرائیل، بلکه جاه طلبیهای اقتصادی آن، از جمله ترافیک حیاتی گردشگری را که به میزان قابل توجهی به درآمد اسرائیل کمک میکند، تضعیف کرده است چرا که تنها شلیک یک موشک به یک شهر در عرض 1 ثانیه درآمدزایی توریستی آن را تعطیل میکند. گذشته از این مطلب موضع تلآویو همچنان در مقابل یمن و اقدامات آن مبهم است چرا که احتمالا در صورت واکنش نامناسب منجر به اعتراف ناخودآگاه نسبت به دست برتر استراتژیک یمن میشود و به دنبال آن کارنامه شکست او را تکمیلتر میکند.
در حال حاضر تأثیرگذاری حمله یمن بر تجارت دریایی اسرائیل در افزایش سریع هزینههای حمل و نقل کاملا مشهود است. کشتیهای اسرائیلی ممکن است نیاز داشته باشند که از دریای سرخ و باب المندب به طور کلی اجتناب کنند و مسیرهای طولانیتری را در اطراف آفریقا انتخاب کنند یا به حملونقل هوایی با هزینه بالاتر متوسل شوند. هزینه شرکتهای بیمه، بهویژه برای کشتیهای اسرائیلی یا آنهایی که کالاهای مورد نظر را برای این رژیم اشغالگر را حمل میکنند، احتمالاً همچنان افزایش خواهد یافت.
فاجعه اقتصادی در اسرائیل
این چالشهای اقتصادی، با در نظر گرفتن اظهارات وزارت امور اقتصادی اسرائیل که هزینه جنگ را بیش از ۲۷۰ میلیون دلار در روز اعلام کرده است، ابعاد جدیدی به خود میگیرد، با توجه به قرائن و شواهد انتظار میرود که اسرائیل بخشی قابل توجهی از این هزینه را از جیب خود تامین کند نه مالیتدهندگان آمریکایی!
ناپایداریهای سیاسی و اجتماعی پیشین اسرائیل، به همراه کاهش اندک انبوه ارزشهای خارجی، افزایش وامگیری و کمبود اقتصادی، ممکن است به طور قابل توجهی به اقتصاد این رژیم آسیب بزند. بانک جهانی تخمین میزند که ۳۴.۶ درصد از تولید ناخالص داخلی اسرائیل به تجارت کالا اختصاص دارد و ادامه جنگ به طور قطع آسیب سنگینی موضوع میزند و تجارت صدها میلیارد دلاری اسرائیل با آسیاییها در معرض خطر قرار دارند.
این عدم اطمینان و ثبات اقتصادی پیامدهای دیگری هم به دنبال دارد که از بین آنها میتوان به عقبنشینی سرمایهگذاران اشاره کرد که در اکتبر گذشته حدود 70 درصد کاهش داشت. مسئله دیگر مهارجت معکوس صهیونیستها است، چرا که بسیاری از آنها صرفا به خاطر پول به سرزمینهای اشغالی آمدهاند و به محض اینکه جان خود را در خطر ببیند عرصه را خالی میکنند و به اقامتگاه قبلی خود باز میگردند، اقدامی که علیرغم تمام تلاشهای رژیم صهیونیستی برای پنهانکردن آن از ابتدای عملیات حماس دیده شد.
نهایتا باید گفت امروز منطقه در شرایطی به سر میبرد که هر اقدام عجولانهای از جانب آمریکا ممکن است به افزایش حملات انصارالله منجر شود که این مسئله اصلا به نفع آمریکا و شرکای منطقهای آن مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیست. با این اوصاف میتوان گفت که امروز ابتکار عمل در دستان حوثیها است و آمریکا و متحدانش در شرایطی ناپایدار به سر میبرند و محور مقاومت میتواند به صورت موثر در زمینه سیاسی، نظامی و اقتصادی با آنها مقابله کند.
دیدگاه شما