به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «آوای سیدجمال»، به نقل از فارس
یک: کابینه دولت خاتمی، احمدینژاد، روحانی، رئیسی و اینک مسعود پزشکیان با یکدیگر تفاوتهای جدی به لحاظ ترکیب و سلیقه سیاسی و ایدههای حکمرانی دارد. بررسیهای اجمالی همنشان میدهد که کابینه هر دوره به سلیقه رئیسجمهور منتخب، شعارها و گفتمان سیاسی آن شبیه بوده است. همین گزاره ساده گویا هست که در هر دوره با یکشکل جدید و گاه کاملاً متناقض با دوره قبل روبهرو بودیم و اساساً نمیتواند از یک مرکزیت مشخص همه این کابینههای گاه متضاد چینش دستوری شده باشد.دو: باتوجهبه بند اول، پس نسبت رهبری با کابینههای پیشنهادی دولتهای مختلف چه بوده است؟ فهم این نکته مهم هست که با یک گزاره ثابت و مشخص از طرف رهبر انقلاب با کابینههای دولتهای مختلف روبهرو نبودیم. اما میتوان مجموع گزارههای را بیان کرد که تا حد زیادی به آنچه به واقعیت نزدیک بوده را توضیح بدهد. این گزارهها ترکیبی از توصیه، مشورت، راهنمایی، پیشنهادات کلی، ارائه ضوابط و مقتضیات دوران، کمککردن، حمایت، شاید موارد نادری مخالفتهای موردی و صدالبته عدم قطعی ورود به جزئیات و تعیین مصادیق بهصورت یکطرفه بوده است.
سه: نکته مهم برای فهم منطق رفتار رهبری این است که بدانیم گزارههای بالا در نسبت مشخص و دقیقی از طرف ایشان اعمال شده و حدود این گزارهها از دایره اختیارات قانونی اساسی و شرعی ولایتفقیه خارج نشده و یا متعرض دایره وظایف، مسئولیتهای قانونی و عرفی رئیسجمهور نبوده و حتی بهنوعی میتوان گفت که به رفتار و میزان خواستهها و مطالبات و سلایق رئیس جمهور منتخب وابسته بوده است. ضمن اینکه بسیار پذیرفته و قابلتحسین همگانی است که رئیسجمهور از بسیاری صاحبنظران برای ترکیب کابینه و مصادیق آن مشورت بگیرد و علاوه بر شخصیت باتجربه و قدرت کارشناسی کمنظیر رهبری، جایگاه قانونی و شرعی رهبری نیز بهگونهای است که کسب مشورت و راهنمایی از ایشان برای هر رئیسجمهوری غنیمت و کمک بزرگی بهحساب میآید.
چهار: باتوجهبه موارد بالا اینگونه میتوان توضیح داد که عموماً در هر دوره این رئیسجمهور منتخب بوده است که به میزان درخواست شخصی و ظرفیت شخصیتی خود از رهبر انقلاب انتظاراتی برای تشکیل کابینه جدید داشته و طبیعتاً رهبری نیز متناسب با آن عمل و کمک کردند. مثلاً ممکن است یک رئیسجمهور علاقهمند بوده که در انتخاب چند وزارتخانه بیشتر از بقیه وزارتخانهها دیدگاه و نظرات کلی رهبر انقلاب مطلع بشوند که رهبری نیز به صلاحدید خود نکات بیشتری را مطرح کرده باشند و یا حتی بالعکس رئیسجمهوری تلاش کرده که بخش مهمی از کابینه خود را مطابق باسلیقه سیاسی و انتخاباتی و گفتمانی خود انتخاب کند و رهبری نیز به او کمک کرده که این مسئله نهتنها اتفاق بیفتد بلکه حمایت هم کرده است و چهبسا آن سلیقه و نوع تفکر مدیریتی را کمتر قبول داشتند. ممکن هست - تأکید میشود ممکن است اتفاق افتاده باشد - گاهی یک رئیسجمهور برای یک وزارتخانه سه گزینه مدنظر داشته و نتوانسته و یا نخواسته جمعبندی نهایی کند و از رهبری برای گزینه مطلوبتر مشورت یا راهنمایی خواسته باشند و قاعدتاً رهبری به این مورد خاص بنا به تشخیص و یا شرایط، پاسخ مشخص و یا منوال قبل توصیههای کلی ابراز کرده باشند. ازایندست موارد میتوان متعدد دیگری را هم حدس و گمانهزنی کرد. اما مقصود این است که این امور طبیعی هست و به معنای هماهنگی کامل و تعیین تکتک وزیران کابینه با رهبری نیست و اساساً با موارد غلط مطرح شده در روزهای اخیر فاصله زیادی دارد.
پنج: همزمان ممکن است که مجلس نیز بنا به مقتضیات زمان هر دوره و در آستانه تشکیل کابینه جدید دولت انتظار داشته باشد که نظرات و توصیههای بهروزتر رهبری را مطلع بشود و بر اساس آن بخشی از تصمیمگیریهای قانونی خود را درباره کابینه بر اساس آن اعمال کند. کمااینکه رهبری برای کابینه دولت پزشکیان نیز توصیهها دوازدهگانهای را بهصورت علنی به دولت و مجلس بیان کردند. طبیعی است که انتظار میرود هم دولت و هم مجلس بهاندازه خود تلاش کرده باشند که به این موارد عمل شده باشد. اساساً آنها هستند که باید به جزئیات بیشتر و با حساسیت بالاتری از دیگران به این توصیهها ورود و از مرحله کلیات اولیه عبور کنند.
دیدگاه شما