آخرین اخبار

20. تير 1391 - 3:26   |   کد مطلب: 1178

حمله سردي از جنس فركانس ها

اين روزها بحث پرونده هسته اي ايران ومسائل مربوط به آن يكي از مهم ترين خبرهايي بوده است كه تمام رسانه هاي دنيا از جمله شبكه هاي غربي فارسي زبان به آن مي پردازند. آن چنان كه بخش قابل توجهي از خبرهاي هر روزه بي بي سي و صداي آمريكا در بخش فارسي را خبرهاي مربوط به اين موضوع تشكيل مي دهد.
با نگاهي به تمركزعميق اين شبكه هاي خبري روي اين موضوع سوالي كه به ذهن متبادر مي شود اين است كه آيا به واقع اين رسانه ها براساس عرف هاي خبري حرفه اي به اين موضوع مي پردازند و يا در پس داغ كردن اين مسئله و تمركز قابل توجه برآن معيارهاي ديگري از جمله اغراض سياسي پنهان است؟
براي پاسخ به اين پرسش بايد به اين مسئله توجه كرد كه يكي از ابتدايي ترين عرف ها در هر رسانه اي بحث بي طرف بودن ومستقل برخورد كردن آن به خصوص درباره چنين مسائلي است. چرا كه به طور معقول در عصر رسانه ها كه تعدد مجاري رسانه اي وجود دارد، مخاطبان انتظار دارند كه اين مجاري وشبكه ها و تراست ها در يك چهارچوب خبري صادقانه و حداقل شفاف به اطلاع رساني بپردازند. چرا كه در غير اين صورت مخاطب به دليل افزايش شعور رسانه اي خود مغرض بودن ومسائل پنهان در پس خط ومشي آن بنگاه خبري را خواهد فهميد.
مي توان ارتباط اين
چهارچوب بندي در اين زمينه را با نوع اطلاع رساني بنگاه هاي خبري فارسي زبان غربي درباره موضوع هسته اي ايران بررسي كرد.
بازي با تيترها؛ گام اول جنگ رواني
به طور مثال بي بي سي فارسي از همان لحظه اي كه دور جديد مذاكرات در استانبول آغاز شد دائما با تيترهاي خبري منفي سعي در القاي ناموفق بودن اين مذاكرات در ذهن مخاطب خود را داشت. آن چنان كه مي توان در اين زمينه به برخي تيترهاي بي بي سي كه در بخش هاي خبري خود در اين باره چندين بار تكرار كرد توجه داشت.
تيترهايي مانند :
-برخي كارشناسان نسبت به نتيجه بخش بودن مذاكرات از همين ابتداي كار ابراز نااميدي مي كنند.
-ايران هم چنان برمواضع خود علي رغم ميل 1+5براي مذاكره پافشاري مي كند.
-آيا مسكو پاياني براي حل مشكل ايران از راه ديپلماتيك است؟
علاوه بر چنين تيترهايي كه نمونه كوچكي از جامعه آماري بزرگ سرتيترهاي خبري بي بي سي درباره مذاكرات ايران با 1+5 بوده است ،به واقع خط مشي كلي اين شبكه خبري دراين راستا قرار گرفته كه مذاكرات را در ذهن مخاطب خود بي اهميت و بدون نتيجه جلوه دهد.به گونه اي كه مجري اين شبكه در بخش هاي تحليلي همچون صفحه دو،سعي مي كرد كه بحث تحليلي ميان كارشناسان را به سمتي سوق دهد كه در پايان بحث بدون نتيجه پايان يابد. نكته جالب اينجاست كه در پس اين تلاش براي بي نتيجه بودن بحث، اين مسئله به طور پنهان نهفته است كه همان طور اين بحث بدون نتيجه پايان مي يابد مذاكرات ايران هم بدون هيچ نتيجه اي پايان خواهد پذيرفت .اين مسئله از لحاظ جنگ رواني در پي اهداف خاصي است.مسائلي همچون:
1-اين گونه نتيجه گيري از چنين بحثي درواقع بيننده داخل ايران را در يك ياس وتعليق فكري فرو مي برد كه باعث نگراني بيشتر او مي شود.
2-اين نوع رفتار حساب شده رسانه اي به بينندگان ايراني خارج از كشور اين گونه القا مي كند كه ايران بي حساب و كتاب و بدون توجه به عرف ها عمل مي كند تا در نهايت مخاطب خارج از كشور به اين مسئله راضي شود كه همه ماجرا به گردن ايران است نه قانون شكني طرف هاي غربي!
3-ارائه تحليل هاي ياس آور و بي نتيجه اين مسئله را در ذهن بيننده ايراني جاي مي دهد كه مذاكرات به دليل اصرارهاي ايران پاياني ندارد كه در پي اين مسئله از بين بردن حمايت ايراني از روند ديپلماتيك دستگاه سياسي نهفته است.
گزارش هاي لحظه اي براي كنترل افكار عمومي
اين سه موضوع در حالي در تاكتيك هاي رواني بي بي سي فارسي در چند ماه اخير قرار گرفته كه اين شبكه به همراه صداي آمريكا پس از مذاكرات مسكو تلاش ويژه اي براي شفاف نشان دادن عملكرد 1+5 و در مقابل گنگ بودن مواضع ايران به بيننده خود به كار بستند.آن چنان كه بي بي سي فارسي در زمان برگزاري مذاكرات بغداد به طور دائم و يك ساعت يك بار با گزارشگر ارشد خود،كسري ناجي،ارتباط برقرار مي كرد.اين در حالي بود كه ناجي هم با گزارش هاي پياپي با محتواي شكست مذاكرات و نااميد بودن ديپلمات اروپايي درباره نتيجه مذاكرات سيگنال هاي منفي شديدي را روي ذهن مخاطب خود مي فرستاد.
اين اتفاق در حالي رخ داد كه پس از فروكش كردن تب خبري مذاكرات ، مشخص شد كه اين گزارش هاي بي بي سي با اغراق هاي منفي بسيار زيادي همراه بود كه بي بي سي با در نظر گرفتن همين موج منفي به بازتاب دلخواه اين واقعه پرداخت.
در واقع درباره مذاكرات بي بي سي فارسي سعي كرد تا همزمان با انجام مذاكرات وبه طور همزمان وقبل از پايان اين مذاكرات دو روزه به شكل خاصي نتيجه گيري كند.نتيجه اي كه از نگاه اين شبكه خبري منفي بود واين شبكه سعي كرد كه همين موضوع را به خورد مخاطب خود قبل از پايان مذاكرات بدهد.
علاوه بر اين، صداي آمريكا هم مابين هر جلسه از مذاكرات در راستاي چهارچوب مشخص وبا اهدافي معلوم و سياسي گام برمي داشت. محور رفتارهاي اين بنگاه خبري آمريكا در راستاي يك عمليات رواني گسترده بود كه سعي مي كرد با ارائه تحليل هاي گوناگون در قالب گفتمان هاي متفاوت وتحليل هاي چند بعدي مخاطب ايراني را نگران نتيجه مذاكرات كند تا به اين وسيله شهروندان داخل ايران را به فشار عليه دولت وا دارد. درواقع جنگ رواني اين شبكه خبري وابسته به شوراي«بي بي جي» بيشتر خط ومشي تخريبي داشت كه سعي مي كرد با ايجاد سيگنال هاي خبري متمركز روي ذهن بيننده، او را به واكنشي منفي نسبت به ساختار حكومتي خود وادارد.يعني به تعبيري مشخص تر صداي آمريكا درميان مذاكرات ونشست ها نقش يك ابزار سياسي را ايفا مي كرد كه در دستان دولتمردان آمريكاست.
آن چنان كه با توجه به عملكرد اين رسانه به جرات مي توان به اين موضوع اشاره كرد كه صداي آمريكا كه هميشه يك بنگاه خبري سياسي بوده تا حرفه اي،در چندماه اخير به شدت به ورطه ابزارگي افتاده كه اين مسئله در استقبال مخاطبانش تاثير منفي داشته است.
چراكه در چندماه اخير مخاطب اين موضوع را كاملا حس مي كند كه صداي آمريكا هر اتفاقي در پرونده هسته اي را سعي دارد در نهايت به يك جا وبه يك نتيجه منتهي بداند.اين جنگ رواني تخريبي از سوي اين شبكه خبري آمريكا در پي چند اتفاق است:
1-مشروع نشان دادن تصميمات غير ديپلماتيك اتحاديه اروپا در اعمال تحريم ها عليه ايران.
2-القاي اين موضوع به مخاطبان كه ايران بر عكس 1+5 به دنبال نتيجه گرفتن از مذاكرات نيست.
3-ايجاد آشفتگي در ذهن مخاطب ايراني والقاي اينكه مسئولان ايراني در مقابل فشارها برايران بي تفاوت هستند.
تمركز ويژه براي صيد هدفي رواني-سياسي
اما در كنار اين موضوع پس از انجام مذاكرات مسكو و فرارسيدن روز وضع تحريم ها عليه ايران،اين دوشبكه خبري با تمركز معني داري از همان صبح 11تير خبرهاي مختلفي درباره تبعات تحريم ها روي افكار عمومي فرستادند.تمركزي كه در همان مرحله اول سعي داشت در پيش چشم مخاطب ايراني،كشور را در آستانه يك فاجعه به نمايش بكشاند.
براي ايجاد چنين شرايطي راديو بي بي سي از صبح روز 11تير خبرهاي خود را با شروع تحريم هاي جديد عليه ايران آغاز كرد و از همان ابتداي كار، با كارشناساني صحبت كرد كه اين كارشناسان قبل از اينكه تحليلي مشخصي ارائه دهند بر شكست ايران همزمان با شروع تحريم ها اشاره مي كردند و دائما تاكيد ويژه اي روي اين مسئله داشتند.
اين در حالي بود كه خط بعدي دراين مورد را تا بعد از ظهر كه شبكه هاي خبري بي بي سي و صداي آمريكا شروع به پخش برنامه مي كنند، راديو فردا برعهده گرفت وتا عصر هنگام ،بخش هاي مختلفي به بررسي اين موضوع با رويكردهاي كاملا منفي نسبت به ايران اختصاص داد.
اما هنگامي كه بي بي سي فارسي شروع به پخش برنامه هاي خود كرد تمام توان خبري اش را به كار گرفت تا با تحليل هاي پياپي و گزارش هاي مستقيم وغير مستقيم وديگر مسائل مانند گفت وگوهاي خبري اذهان را از همه مسائل از جمله بحران مالي در غرب منحرف وبه سمت تحريم هاي ايران جلب كند.دراين چند روز اخير هم اين شبكه به صورت كاملا واضح وآشكاري به طور تقريبي نيمي از برنامه هاي روزانه خود را به مسئله تحريم هاي ايران اختصاص داده است.
دراين ميان نكته مهمي كه با توجه به تمام اين مسائل به ذهن متبادر مي شود اين است كه بدون ترديد درپس اين موج هاي خبري بي بي سي و در كنار آن صداي آمريكا،مسائلي نهفته شده كه بيشترين هدف آنها مخاطبان داخل ايران هستند. به ويژه كه اين بنگاه هاي خبري در چند روز اخير با دنبال كردن دو موضوع سياه نمايي خبري و تمركز عصبي كننده روي تبعات تحريم ها، تلاش ويژه اي براي به وجود آرودن فضاي آشفته در بين شهروندان ايراني كرده اند. چرا كه آنان از يك سو سعي مي كنند تا با سياه نمايي ها درباره تبعات تحريم هاي نفتي عليه ايران،به مخاطب اين موضوع را القا كنند كه ايران درآستانه يك بحران اقتصادي تمام عيار است و دراين راه آن قدر اين موضوع را به شيوه هاي گوناگون تكرار مي كنند تا مخاطب به طور كاذب در فضاي اين چنين آشفته اي قرار گيرد وتمام رفتارهاي خود را تابعي از اين فضاي نااميدي كه اين شبكه ها براي او ايجاد مي كنند قرار دهد.
از سوي ديگر شبكه هاي خبري غربي فارسي زبان،سعي مي كنند تا با تمركز و تكرار دائم خبر تحريم ها وتاكيد چندگانه و چندباره خود روي تحريم وبازي با واژه تحريم مخاطب را زير فشار اين بازي قرار دهند تا او نتواند به پس پرده ماجراي اين موج زني هاي خبري بينديشد و به تدريج تسليم اين فضاسازي شود.چرا كه به طور معمول در يك اصل روانشناختي مشخص تكرار همراه با تاكيد يك موضوع به صورت شبانه روزي در نهايت ذهن را خسته و ناچار به پذيرش خواهد كرد. به هر ترتيب آن چه از بررسي تحليلي اين شبكه ها به دست مي آيد اين است كه تراست هاي خبري وابسته به نظام سرمايه داري در دنياي غرب درباره پرونده هسته اي ايران و رويه پيش روي آن مانند دولت هاي غربي به گونه اي كاملا سياسي وهدفمند رفتار مي كنند وكاملا آشكار است كه آنها در يك برنامه ريزي مشخص اهداف خاصي را در جهتي مشخص دنبال مي كنند.
یادداشت /رضا فرخي

دیدگاه شما

نقشه ماهواره ای اسدآباد
پیش بینی وضعیت هوای اسدآباد
بانک ملت
https://telegram.me/Avaseyedjamal