شهید بیژن شفیعی یکی از پنج شهید شناسایی شده قله شنام است که پیکر مطهرش پس از ۳۳ سال دوری از خانواده سه روز دیگر به اسدآباد و منزلگاه خویش باز میگردد.
مقام معظم رهبری در سخنانی در باب شهدای جاویدالاثر میفرمایند: چقدر سخت است یک خانوادهای مفقودالاثر داشته باشد، خانوادهای که نمیدانند جوانشان زنده است یا نه هرلحظهای برای آنها مثل شب عملیات است، دائم در حال نگرانیاند آیا زنده است، آیا شهید شده، آیا زنده خواهند ماند، آیا او را خواهند دید؟
شنام نام قلهای در خاک عراق و در نزديکي مرز کردستان ايران با کردستان عراق است که بومیها آن را به نام شرام و فارسها آن را به نام شنام میشناسند.
در دامنه اين قله کوچک روستاهاي کوچکي قرارگرفتهاند و شنام مسلط بر دشت حلبچه است و از بلنداي آن شهر حلبچه عراق بهخوبی قابلرؤیت است اما امروز کسي به شنام رفتوآمد نمیکند چراکه سراسر آن در زمان جنگ مینگذاری شده است.
شهید حاج احمد متوسلیان برای اولین بار در تیرماه سال ۱۳۶۰ عملیات برونمرزی را در منطقه شنام انجام داد که در این عملیات پنج تن از دانش آموزان شهرستان اسدآباد نیز حضور داشتند که به درجه رفیع شهادت نائل آمدند اما هیچوقت از اجساد این پنج دانشآموز شهید خبری نشد.
فاتحان شنام کسانی بودند که خاطرههایشان در آتش، ریشههایشان در خاکستر و تنهایی پژواک فریادشان در دل کوه بود چرا که شنام روایت دلدادگی یاران شهید حاج احمد متوسلیان و پنجتن از شهدای شهر اسدآباد است که شجاعانه جنگیدند.
سردار علیرضا خزایی پس از عملیات شنام و با خبر شدن از وقایع آن در پارک شهید رجایی لب به سخن گشود و گفت: من تنها برای بازگرداندن اجساد شهدای شنام میروم و یا اجساد آنها را میآورم یا خود نیز به آنها ملحق میشوم.
دو ماه بعد درست در یازدهم شهریورماه ۱۳۶۰ سردار علیرضا خزایی نیز به جمع دوستان شهیدش میپیوندد و با شهادت فرمانده وقت سپاه اسدآباد دیگر دسترسی به شنام قطع میشود و دشمن نیز در چند مرحله اقدام به مینگذاری شنام کرده بود.
محمدرضا فروتن، محمد ورمزیار، بیژن شفیعی، محمد همایی رشید و خسرو آذرمی پنج دانشآموزی بودند که در این عملیات مخلصانه در برابر دشمن و استکبار جهانی ایستادند و جان خویش را فدای امام و انقلاب کردند.
پس از ۳۳ سال انتظار خبری شهرستان اسدآباد را در برگرفته است که سقای لبتشنه شنام باز میگردد.مردم ولایت مدار دیار سید جمال این روزها منتظر حضور یکی از پنج حلقه گمشده شنام هستند و امیدوارند که پیکر سایر شهدای مفقودالاثر شهرستان و به خصوص شهدای شنام هرچه سریعتر پیدا شود.
آزاده سرافراز کیانوش گلزار راغب در بخشی از خاطرات خود آورده که دوره دوهفتهای آموزش نظامی در پادگان ابوذر همدان تمامشده بود و لحظه بیقراری موعود فرا رسیده بود که از جمع ۱۵۰ نفری اعزامی نیروهای استان همدان، گروهی ۳۰ نفره سهم شهر اسدآباد بود.
«بیژن شفیعی» که دانشآموز سوم دبیرستان بود این گروه را که شامل سه معلم، یک کاسب، یک شاگرد جوشکار، یک کمکآشپز و تعدادی دانشآموز بود، فرماندهی میکرد.
کیانوش گلزار راغب در بخشی دیگر از خاطرات خود تحت عنوان «حرفهای درگوشی پشت سنگر فرمانده» مینویسد: به چادر تدارکات رفتیم، من و «صوفی» و «باقری»، مقداری نان و کنسرو بادمجان گرفتیم و چندتکه نان را برای روز مبادا درون چفیهام گذاشتم و دور گردنم بستم. تشنگی آزارمان میداد و قمقمهها خالیشده بود، بیژن شفیعی از راه رسید قمقمهها را جمع کرد و توی کولهپشتیاش ریخت و به سمت رودخانه که چند کیلومتری با ما فاصله داشت و زیر دید و تسلط دشمن بود راهی شد.
ما که در نقطه مسلط به دشت هموار، سنگر گرفته بودیم، از دور شاهد رفتوآمد کامیونهای عراق بودیم که زیر قله شنام، نیرو پیاده میکردند، گردانهای متراکمی را برای پاتک به ما مهیا کرده و به سمت قله میفرستادند اما هرچه تیراندازی میکردیم، گلولهها به آنها نمیرسید و موضوع را به متوسلیان گزارش دادیم.
نمیدانم چقدر گذشته بود که شفیعی با قمقمههای پر از آب از راه رسید و از اینکه بعد از طی این مسافت طولانی، توانسته بود سالم برگردد، واقعاً خوشحال شدیم خصوصاً که با قمقمههای پر از آب برگشته بود، قمقمهها را تحویل داد و به شوخی گفت: بفرمایین! میل کنین و کیف کنین! بهسرعت دور شد تا به بقیه بچهها آب برساند.
خوشحالم پس از ۳۳ سال انتظار پیکر برادرم را در آغوش میگیرم
برادر شهید بیژن شفیعی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: ۳۳ سال انتظار خیلی سخت است و تنها کسانی درد من را میفهمند که گمشدهای داشته باشند اما بازهم خدا را شاکرم که پس از ۳۳ سال انتظار میتوانم پیکر برادر شهیدم را در آغوش بگیرم.
رضا شفیعی مشعوف در ادامه گفت: بیژن در آخرین روز تیرماه سال ۶۰ در عملیات شنام به فرماندهی شهید حاج احمد متوسلیان شرکت میکند که این عملیات نیز عملیات ۱۹ رمضان نامگذاری شد که در این عملیات برونمرزی پنج تن از فرزندان دیار شهید سید جمالالدین اسدآبادی برای همیشه جاودان شدند.
وی از تلاش خود برای تجسس پیکر برادر شهیدش گفت و عنوان کرد: همواره به دنبال این بودم تا بتوانم به قله شنام دسترسی پیدا کنم اما به علت اینکه منطقه مینگذاری بود عملاً نمیتوانستم کاری انجام دهم.
شفیعی مشعوف ابراز کرد: پس از پاکسازی منطقه با پیگیری کمیته تفحص ستاد کل نیروهای مسلح موفق شدیم در ۲۷ امین روز از مهرماه امسال پیکر شهید شفیعی را شناسایی کنیم و پیکر این شهید والامقام دوم بهمن وارد اسدآباد میشود.
وی از غم پدر و مادر خود گفت و عنوان کرد: پدر و مادرم سالها منتظر بازگشت پیکر فرزندشان بودند و آنها باغم از دست دادن پسرشان و ندیدن پیکر وی از دنیا رفتند.
برادر شهید با بیان اینکه در سومین روز از ماه محرم بود که با بنده تماس گرفتند و بر یافتههای ما مهر تائید زدند و گفتند آزمایشهای DNA نشان میدهد که استخوانهای پیداشده مربوط به برادر شما است، پس از این تماس شوق بزرگی در دلم ایجاد شد چرا که بعد از ۳۳ سال انتظار میتوانستم پیکر برادرم را در آغوش بگیرم و ناراحت هم بودم که پدر و مادرم با غم ندیدن بیژن از دنیا رفتند.
سایه شهید بیژن شفیعی را بر سر خانوادهام حس میکنم
همسر برادر شهید بیژن شفیعی گفت: ۱۳ سال است که با خانواده شهید شفیعی آشنا شدهام و هفت سال است که از نزدیک شاهد پیگیریها برای یافتن پیکر شهید هستم.
فاطمه جمور ابراز داشت: تابستان سال گذشته بود که برادر شهید شفیعی برای جستجو به قله شنام رفت از رفتنش دلگیر شدم چرا که کسی برای مواظبت از ما نبود.
وی افزود: نزدیک اذان صبح بود که چشمهایم سنگین شد و خوابم برد در خواب در اصلی منزل را باز کردم و خارج شدم اما دیدم یک سرباز که چفیه بر پیشانی خود بسته بود، مسیر منزل ما را قدم میزد.
همسر برادر شهید بیژن شفیعی گفت: در خواب به سمت سرباز رفتم و گفتم: با کسی کار دارید؟ او نیز جواب داد: من مأموریت دارم تا زمانی که هوا روشن میشود از این خانه مراقبت کنم.
وی گفت: درست است که آن شب از همسرم ناراحت شدم اما یقین دارم که خود شهید شفیعی تا صبح از منزل ما مراقبت کرد و همیشه سایه شهید بیژن را بر سر خانواده خود احساس میکنم.
جمور عنوان کرد: در زندگی هرجایی که به مشکل برخوردم از شهید شفیعی مدد خواستهام چرا که به این شهید ایمان قلبی دارم چرا که در برخی از مشکلات بهترین راهحلها را در مسیر خود و خانوادهام قرار داده است.
وی گفت: چند سال با مادر شهید بیژن زندگی کردم و می دانم که چگونه در فراغ نبود فرزند خود میسوخت و تنها آرزوی او دیدن پیکر فرزندش بود و همیشه میگفت سختترین کار دنیا انتظار و درد و دل با قبر خالی است.
خواهر شهید شفیعی در ادامه به مهر گفت: خوشحالم که پس از ۳۳ سال چشمانتظاری پیکر برادرم پیدا شد و دیگر میتوانیم کنار قبر برادرم بنشینیم و درد و دل کنیم.
فریبا شفیعی اظهار داشت: تنها از این ناراحتم که پدر و مادرم نیستند تا پیکر فرزند خود را در آغوش بگیرند چرا که تنها آرزوی آنها دیدن پیکر بیژن بود.
هر بار که شهید گمنامی بر روی دست مردم تشیع میشد از خود میپرسیدم خدایا یعنی این برادر من است
وی ادامه داد: هر بار که شهید گمنامی بر روی دست مردم تشیع میشد از خود میپرسیدم خدایا یعنی این برادر من است اگر نیست پس بیژن کی برمی گردد.
خواهر شهید شفیعی ابراز کرد: هر بار میشنیدم که شهیدی پیداشده و خانواده آن برایش سنگ تمام میگذاشتند و پیکر فرزندشان را به آغوش میکشیدند تنها آه میکشیدم و میگفتم: خدایا شیرینی این لحظه را به ما هم عطا کن چرا که انتظار آدم را نابود میکند.
همکلاسی و یار دیرین شهید شفیعی نیز در گفتگو با مهر گفت: با شهید شفیعی مدتها هممحلهای بودیم و در دوران تحصیل نیز همکلاس یکدیگر بودیم که با توجه به ایمان بالا و اعتقاد قوی بیژن کلاس درس را ترک کرد و راهی جبهه شد.
رحمتالله سلیمانی اعتقاد به ولایت و رهبری را اهم دلایل شهید شفیعی برای حضور در جبهههای جنگ عنوان کرد و افزود: شهادت حق بیژن بود که توانست به درجه رفیع شهادت نائل شود.
سلیمانی عنوان کرد: چون از خلقیات و روحیات بیژن و حب ولایت در خانوادهاش اطلاع داشتم یقین داشتم که بیژن در جبهه به شهادت میرسد.
وی شجاعت را از روحیات شهید شفیعی عنوان و بیان کرد: همینکه در کلاس اول دبیرستان درس را رها کنی و به جبهه و به جنگ علیه باطل بروی خود نشان از شجاعت است.
سلیمانی بابیان اینکه از شنیدن خبر بازگشت شهید شفیعی بسیار متاثر شدم ابراز کرد: امیدوارم مردم نیز در روز ورود این شهید والامقام به دیارش برایش سنگ تمام بگذارند.
پیکر شهید شفیعی سوم بهمن ماه در اسدآباد تشیع میشود
رئیس بنیاد شهید شهرستان اسدآباد نیز در گفتگو با مهر از تشییع پیکر مطهر شهید «بیژن شفیعی» جمعه، سوم بهمن در شهرستان اسدآباد خبر داد و افزود: در شب جمعه برنامه وداع با شهید و روز جمعه تشییع پیکر مطهر شهید به انجام خواهد رسید.
علی وفایی اظهار کرد: پس از ۳۳ سال انتظار پیکر مطهر شهید «بیژن شفیعی» جمعه، سوم بهمن در شهرستان اسدآباد تشییع و به آغوش خانواده بازمیگردد.
وی افزود: مراسم استقبال از این شهید والامقام در روز پنجشنبه دوم بهمنماه با حضور مسئولان، نهادها و ادارات و خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران برگزار خواهد شد و شب جمعه برنامه وداع با شهید و روز جمعه تشییع پیکر مطهر شهید به انجام خواهد رسید.
وفایی با اشاره به برنامههای شب وداع با این شهید در مسجد امام سجاد(ع) شهرستان اسدآباد بیان کرد: در این شب مراسم خاطره گویی توسط کیانوش گلزار نویسنده کتاب «شنام» و یکی از همزمان این شهید والا برگزار خواهد شد.
تمامی ظرفیتها برای استقبال از شهید شفیعی آماده است
فرماندار اسدآباد نیز در ادامه به مهر گفت: این شهید به نمایندگی از پنج شهید قله شنام به شهر و دیار خود باز میگردد و تمام ظرفیت و امکانات شهر برای استقبال بینظیر و باشکوه این شهید گرانقدر آماده است.
مسعود بکایی ابراز کرد: مراسم استقبال از شهید شفیعی صبح روز پنجشنبه دوم بهمن از مقابل دفتر فرمانداری با حضور پرشور مردم تا مسجد امام سجاد (ع) انجام می شود و مراسم وداع ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه در مسجد امام سجاد (ع) با سخنرانی، قرائت زیارت عاشورا و مداحی پایان میپذیرد.
دیدگاه شما