به گزارش آوای سیدجمال، ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی در آسمان تهران و مشخص شدن دلیل حادثه که شلیک پدافند هوایی تهران گزارش شد نکات قابل توجهی دارد که نباید از آنها غفلت کرد.
رسانه ها و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران از ساعات اولیه حادثه به واسطه حملات رسانه های ضد انقلاب و ماهیت دروغ پراکن آنها تصمیم گرفتند که در برابر فضاسازی آنها روشنگری کنند. این قصور در اطلاع به رسانه ها درباره ادامه داشتن مراحل بررسی حادثه قابل کتمان نیست. اما بعد از روشن شدن دلایل حادثه باید به نکات زیر در تحلیل ها و اظهار نظر ها توجه کرد:
1. فراخوان های ضد انقلاب برای تجمع و اغتشاش نشان می دهد که برآورد رسانه های داخلی در مواجهه با موضع آنها در قبال سقوط هواپیما پر بیراه هم نبوده و آنها بیشتر از آنکه به فکر جان مردم باشند به دنبال کاسبی با آن هستند.
2. موارد مشابه در دنیا را بررسی کنید: سقوط هواپیمای مالزیایی که از اوکراین به سمت روسیه در حرکت بود و گفتند که با موشک روسی هدف قرار گرفته، یا سقوط هواپیمای لوفت هانزا در قلب اروپا در جریان رقابت های ورزشی که معلوم شد خلبان آن به خاطر قهر با نامزدش درب کابین را بسته و هواپیما را به کوه می کوبد! هیچگاه بعد از گذشت ماه ها و سالها کشورهای درگیر موضوع حاضر نشدند که دلیل حادثه را بیان کنند... اما در مورد هواپیمای اوکراینی در تهران ظرف مدت کمتر از 48 ساعت و بعد از پایان بررسی ها شجاعانه و صادقانه و البته دردمندانه مسیولیت حادثه پذیرفته می شود.
3. علی رغم مانور جریانهای خارج نشین بررسی 48 ساعته موضوع نه تنها زمان زیادی نیست بلکه سرعت قابل ملاحظه ای در بررسی و یافتن دلایل و مسایل پیرامون حادثه است.
4. سخنان فرمانده هوا و فضای سپاه را مرور کنید. مسیولیت حادثه را می پذیرد، هیچ کسی را برای شریک مسیولیت متهم نمی کند و علی رغم اینکه سالها برای حفظ امنیت مردم مو سپید کرده اما حتی گناه اوپراتور پدافند را نیز متوجه خود می داند. آرزوی مرگ می کند و گردنش را از مو باریک تر برای مجازات اعلام می کند. این سطح از پذیرش مسیولیت آنهم برای چنین حادثه ناگواری قابل توجه است.
5. در شرایطی که پذیرش مسیولیت برای کشور تبعات دارد و قطعا دشمن برای زیر سوال بردن و به حاشیه بردن دستاوردهای وحدت بخش اخیر از آن استفاده می کند اما نیروهای مسلح تصمیم به پذیرش مسیولیت می گیرد و سردار حاجی زاده اعلام می کند که برای این تصمیم آبرویمان را با خدا معامله کردیم.
6. قطعا برخورد با خاطیان باید در دستور کار باشد. از کسانی که باید دستور پرواز ممنوع می دادند تا اپوراتوری که شلیک کرده. قطعا باید برخی اختلالات ارتباطی در دستگاه های پدافندی هم از بابا جنگ سایبری دشمن و بررسی ابعاد آن در دستور کار باشد.
7. قطعا باید حقوق انسانی خانواده های داغ دیده در بالاترین سطح پیگیری شود. گرچه هیچ چیز جای جان عزیزان هموطن و غیر هم وطن را نمی گیرد اما باید هر آنچکه برای کاهش دردهای آنها ضروری است در دستور کار باشد.
8. موضع وزیر خارجه کشورمان در این رابطه قابل تامل است. آقای ظریف می نویسد: این حادثه در بحرانی اتفاق افتاده که نتیجه ماجراجویی ایالات متحده است. نقش آمریکا در تحمیل این حوادث نباید از اذهان دور بماند.
9. نظام اندرونی و بیرونی ندارد و مردم را محرم می داند. رسانه های خارجی باید بدانند که دلیل باورناپذیری شایعات آنها برای مردم چیست. برای این است که اگر موضوعی برای بیان کردن باشد ارکان حاکمیتی کشور آن را از مردم پنهان نخواهند کرد حتی اگر تبعات این صداقت برای مسیولین کشور سنگین باشد.
10. نمونه های متعددی از جریان لیبرال در کشور وجود دارد که بعد از حوادثی که عامل اصلی آنها خطای انسانی بوده با مردم با ادبیات زننده ای گفتگو شده است. مثلا گفته اند که نگران نباشید همه قربانیان بیمه هستند! و یا اینکه مسیول مستقیم یک حادثه اعلام کرده که من هم خبرنداشتم و صبح روز فلان با خبر شدم. رفتار مسیولین پدافنی و هوا فضای سپاه در این شرایط دشوار هم باید الگویی برای سایر ارکان حاکمیت باشد.
11. اندوه تراژدی از دست دادن هموطنان ما در این حادثه سنگین است. همانطور که اندوه هتک اعتبار مدافعان امنیت آسمان کشور دردآور است. یک خطای انسانی فاجعه بار نباید امنیت آسمان کشور را با خدشه مواجه کند.
دیدگاه شما