می گوید ازقافله دوستانش جا مانده است.همیشه با یادگاری های جنگ دردودل می کند؛معتقداست آرمانهای جنگ در روزمرگی جامعه گم شده است.دکترامیرحمزه عسگری وش از یادگاران جنگ است.رزمنده دیروز و پزشک امروز دلتنگ آن روزهاست.

گفتگو با اینگونه افراد نیاز به مقدمه زیادی ندارد.

-چطور شد که به جبهه رفتید؟

زمان جنگ16سال بیشتر نداشتم.فکرمیکردم درجنگ نیستم،چیزی را کم دارم.

بعد از خداحافظی با خانواده به جبهه ها رفتم وبه ندای امام خمینی(ره)لبیک گفتم.13ماه بصورت داوطلب در مناطق شلمچه و فاو حضور داشتم و در عملیاتهای والفجر8وکربلای4و5  در کنار رزمندگان بودم.

-علت رفتن شما به جنگ چه بود؟

کسب رضای خدا از مهمترین دلایل من برای رفتن به جنگ بود و حفظ وحراست از دین و شرف نیز تاثیر زیادی در اعزام من به جبهه های جنگ داشت.

-اگر الان جنگ شود بازهم به جبهه می روید؟

صدردصد.هرلحظه این آمادگی را دارم که در رکاب ولایت به جنگ با دشمن بروم و شهادت را برای خود سعادت بزرگی می دانم.

-چگونه جانباز شدید؟

در عملیات والفجر8در مسیر برگشت ترکش خمپاره ای به پایم اصابت کرد و  پس از خارج شدن،قسمتی از آن در پای من باقی ماند.

بعد ازآن مجبور شدم3تا4کیلومتر پیاده روی کنم تا به بیمارستان صحرایی برسم وبعد ازاعزام به بیمارستان بقایی اهواز  و سپس به بیمارستان اراک در حین واردشدن به اتاق عمل به طرز معجزه آسایی نجات پیدا کردم و آن ترکش به طور عجیبی از پای من درآمد،ولی یادگاری این ترکش یرای همیشه در پای من وجود دارد.

-چطور شد در ادامه پزشک شدید؟

در اثر علاقه ای که از دوران بچگی به حرفه پزشکی داشتم پس از جنگ تحمیلی و در سن27سالگی به عنوان یک دانشجوی پزشکی پذیرفته شدم.

-به عنوان یک پزشک چه تعریفی از مرگ دارید؟

مرگ یک نشانه از قدرت خداوند متعال است که هیچ علمی نمی تواند جلوی آن را بگیرد و نیز میتوان آن را شروع یک دوره جدید در زندگی دانست.

-اگر با شهدا روبرو شوید چه چیزی به آنها خواهیدگفت؟

خواهم گفت شرمنده ایم که نتوانستیم راه شما را ادامه بدهیم.

-آیا اهداف پیش بینی شده جنگ محقق شده است؟

از نظر نظامی همه اهداف مثل حفظ تمامیت ارضی واستقلال محقق شده است اما ازنظر معارف جنگ آنگونه که باید در اجرای اهداف موفق نبوده ایم.

-توصیه شما به جوانان چیست؟

سعی کنند به ریشه خودشان برگردند وبدانند اسلام تنها راه سعادت ماست.تبلیغات دنیای غرب واهی است وچیزی جز اسارت وبندگی به دنبال نخواهد داشت.

-آیا بارفقای قدیمی در ارتباط هستید؟

همه دوستان قدیمی در گرفتاری های خود گم شده اند ومشکلات زندگی باعث شده ما ازیکدیگر دور باشیم.

-یک خاطره از جبهه های جنگ بگویید.

دو مرحله از عملیات کربلای 5گذشته بود وبسیاری از نیروها خسته شده بودند طوری که بعضی ها چند روز پوتین خود را از پا در نیاورده بودند فرمانده از بچه ها درخواست حمله مجدد کرده بود ولی کسی نای حمله کردن نداشت،تا اینکه فرمانده اعلام کرد امام دستور داده بسیجیان باید مقاومت کنند و در جبهه های جنگ باقی بمانند پس از این حرف فرمانده بود که با یک تکبیر حماسی از سوی بسیجیان روحیه تازه ای گرفتیم و با طرح یک حمله به مواضع دشمن هجوم بردیم و موفقیت های زیادی را در قالب عملیات کربلای5بدست آوردیم.

-به عنوان سوال پایانی اگر مطلب خاصی وجود دارد را بیان کنید.

باید بدانیم همه مشکلات دنیوی حل می شود نکته ای که باید مدنظر داشته باشیم اقتدای به ولایت ورهبری برای عبور کشور از گردنه های کنونی است.

-از دکترعسگری وش به خاطر حضور در این مصاحبه تشکر می کنیم و برای ایشان آرزوی وفقیت می کنیم.

تصویری از دکتر عسگری وش در جبهه های جنگ