بارها و بارها پیش آمده که درباره موضوعی داد سخن داشته باشیم و از دریچه های متفاوت و تریبون های مختلف آن را مورد نقد و بررسی قرار دهیم .
چه بسیار بوده اند؛ موضوعاتی که برای جامعه اسلامی و اخلاق مدار ما با فرهنگ غنی ایرانی – اسلامی در برهه ای از زمان به عنوان چالش های فرهنگی،سیاسی یا اجتماعی و دینی مورد بررسی قرار گرفته اند و بعد از مدت معینی از سوی صاحبان فکر و قلم به دست فراموشی یا بی توجهی سپرده شده باشند .
اما مسئله ای که قصد پرداختن به آن را دارم، اگر چه در بطن و متن جامعه قرار دارد و هر روز نه بهتر است، بنویسم هرآن با آن دست و پنجه نرم می کنیم ولی در سبد روزمرگی ها و در کیسه اقلام دم دستی قرار نگرفته؛ حجاب است.
حجاب نه از دید جامعه ای که کمی بیش از خیلی! دست خوش ترویج فرهنگ های غیربومی و بی اصل و نسب شده است. بلکه منظور، حجاب کامل اسلامی و لزوم رعایت آن از سوی همه شهروندان بخصوص بانوان ایران اسلامی است.توجه به حجاب از منظر روانشناسی اسلامی و جامعه شناسی ایرانی مد نظرم است.
منیره غلامی توکلی - نویسنده و گزاشگر طنین یاس
این را هم بگویم«برخلاف بسیاری از کارشناسان و دغدغه مندان حجاب کامل اسلامی که تابستان ها بازار کارشان در بلند کردن صدا برای احقاق حق حجاب و فرزند خلف آن عفاف، بالا می رود و تب غیرتشان در گرمای تابستان به جوش می آید! چشم بی گناهشان را فقط لباس های خارج از عرف بانوان و مردان بد حجاب هنجارشکن در تابستان به زیر می افکند و زبانشان را به استغفرالله باز می کند و چرخش عقربه های ارزشمند ساعاتشان را به نصیحت جوانان می کشاند! و در آخر هم قاضی راضی به حکمشان می شوند؛ باید متذکر شوم حجاب کامل اسلامی نه تنها در تابستان که در بهار، پاییز و زمستان به اشکال مختلف از سوی خیلی ها متأسفانه حتی زنان و بانوان چادری به سخره گرفته می شود .
گویی فراموش کرده ایم که تشخص و حجاب بانوان ایرانی و غیرتمندی مردان این سرزمین برای خارج از مرز نشینان از دوستان گرفته تا دشمنان امت،شاخصه ای برای محک دینداری مردم ایران است. عنصر معنویی که برایش به پا خواستیم، جهاد کردیم، خون دادیم و تا امروز، وامدار آن هستیم و در صحنه های مختلف سربلندش کرده ایم.
اما در جنگ نرم در تهاجم فرهنگی که اکثرا از جایی بر ما صدمه وارد می شود که به آن کم توجه یا بی توجه ایم این مقوله مورد هدف قرار گرفته است. در این میان، وای به وقتی که پای نظریه پراکنی از همه داناتران و دلسوزتران!! برخی از تحصیل کرده های رشته های روانشناسی و جامعه شناسی مدیون غرب را می گویم به مسائل معنوی هم باز شود و حکم به این دهند که رعایت حجاب نه امری ایجابی بلکه نگرشی آزاد به انتخاب نوع پوشیدگی بدن است! در این زمان باید فاتحه بسیاری از مفاهیم مانند عفت و شرم و حیا و امنیت اجتماعی و استحکام خانواده و جایگاه والای انسانی زن و کرامت او را خواند.
البته نه با سرعت نور بلکه سر فرصت؛ با دیدن شکست فرهنگی مادرانی که اکنون خود چادر به سر دارند و در کنارشان دخترکی بزک کرده با پوششی مثلا خوب! قدم بر می دارد. به اندازه قد کشیدن آن دخترک که چند سالی بعد دختر جوان زیباتر و خوش پوش تر می شود و مادری فرزند دیگری را برعهده می گیرد. آن زمان کم کم دیگر خبری از حجاب واقعی، عفاف در معنای حقیقی کلمه، امنیت کامل اجتماعی، استحکام خانواده و کرامت زن نخواهد بود.شاید کمی غیر قابل باور باشد که در حادث شدن این اتفاق نامبارک عملکرد زنان خود مهم ترین عنصر باشد و ما زنان دشمنانی علیه خود را آغاز کرده باشیم!
تا حال هیچ فکر کرده ایم که حجاب کامل اسلامی از منظر قانون اساسی هم برای خود حرف هایی دارد و این هنجار شکنی از بعد قضایی و قانونی هم قابل بررسی است؟
اصلا فراموش کرده ایم که در کشوری اسلامی زندگی می کنیم. کشوری که قانون اساسی آن بر پایه دستورات دینی نوشته شده و لازم الاجرا است. قانون اساسی که در آن آمده است: جرم عدم رعایت حجاب شرعی از لحاظ حصول نتیجه مجرمانه یک "جرم مطلق" بوده و صرف تحقق رفتار مجرمانه و تشکیل عنصر مادی در آن؛ مرتکب را مستوجب مجازات قانونی می سازد.
در تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی؛ تشکیل دهنده جرم عدم رعایت حجاب شرعی است . به موجب این ماده " .....هرکس در صورتیکه مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نمی باشد ولی عفت عمومی را جریحه دار می نماید ، فقط به حبس از 10 روز تا دو ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد".
تبصره "زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از 10 روز تا دوماه یا از 50 هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد".
برخلاف گمان برخی از مردم به خصوص زنان و دختران، از دیدگاه قانون برهنه بودن چه تمام چه بخشی از موی سر و یا هر بخش دیگر از بدن بی حجابی محسوب می شود و ما عنوان مجرمانه ای تحت نام "بد حجابی " نداریم .
البته قبل وضع ماده 638 قانون مجازات اسلامی در سال 1375 ، ماده قانونی جرم عدم رعایت حجاب شرعی ماده چهار قانون " نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهائی که استفاده از آنها در ملاعام خلاف شرع است یا عفت عمومی را جریحه دار کند ـ مصوب 1365 " بود . برابر این ماده " کسانیکه در انظار عمومی وضع پوشیدن لباس و آرایش آنان خلاف شرع و یا موجب ترویج فساد و یا هتک عفت عمومی باشد توقیف و خارج از نوبت در دادگاه صالح محاکمه و حسب مورد به یکی از مجازات های مذکور در ماده 2 محکوم می گردند"
از سویی نیز به دلیل عدمی بودن رفتار مجرمانه جرم مذکور ، وسیله در تحقق آن « موضوعیت » ندارد. به بیان دیگر ظاهر شدن در هر وضعیتی که کفایت حجاب شرعی را نکند از مصادیق جرم عدم رعایت حجاب شرعی است . هویدا و نمایان بودن تمام یا بخشی از موی سر ، آشکار بودن گردن و سینه بواسطه نحوه بستن روسری ، استفاده از لباس های تنگ و بدن نما و آرایش صورت و دستها همگی از مصادیق جرم عدم رعایت حجاب شرعی است . تشخیص مصادیق بر عهده دادگاه است .
از طرف دیگر باز یادمان رفته است که برخی از مسائل صبغه اجتماعی دارد و ما باید صبغه اجتماعی خود دفاع کنیم و حجاب و عفاف از جمله آن است .
شاید اگر معنی واقعی حجاب و مولود مبارک آن عفاف را بدانیم کمتر با این دو مفهوم مترقی در بیافتیم و تحت هر شرایطی خواهان تغییر یا به اصطلاح بروز کردن آن مطابق زمانه !! نباشیم.
شاید اگر معنای واقعی حجاب را بدانیم ، کمتر میز گرد تشکیل دهیم و به فکر ابداع و ترویج انواع حجاب باشیم. حجاب هایی که ابتر هستند و صفت متعالی حجاب "کامل اسلامی" را به دنبال خود ندارند و اصلا عینتی از حجاب زن مسلمان را برای صاحبانشان به ارمغان نمی آورند.
چند سال است که انواع چادر های ملی، دانشجویی، عربی و آستین دار و ... برای راحتی بانوان چادری ابداع و به بازار روانه شده؟ حاصلش چه شد!؟ چادرهایی که سایز بندی دارند و سعی برخی از بانوان در آن است که چسبنده ترین آن را به عنوان پوشش انتخاب کنند تا در عین داشتن پوشش چادر از نمایش اندام خود عقب نیفتند یا شاید اصلا به این بخش کار توجهی نداشته باشند و یا برایشان حائز اهمیت نباشد، چرا که معنای حجاب را به درستی نفهمیده اند.
حاصلش چه شد ؟ چادرهایی که آستین دارند و خانم هایی که کیف های رنگارنگ و زیبا را روی دوش می اندازند و زلف بیرون گذاشته متناسب با رنگ شالشان آرایش کرده و اگر چادر زیپ یا دکمه ای داشته باشد نمی بندند! آن وقت مثل یک شنل آن را بر خود حمل می کنند و تازه حجابشان کامل است و اسلامی !! بدون هیچ گونه جلب توجه ای !! چادرهایی مزین شده با تور با آستین هایی کوتاه، منقش با انواع مروارید ها و.... ازدیگر اقلام اینگونه چادرها هستند!!
یکی نیست بگوید چه کسی فتوا داد: « چادر اصیل با شکل و شمایل شناخته شده است برای بانوان دست و پا گیر است » چه کسی به این نتیجه رسید که باید تنوع را راهکاری برای جلب جوانان به پوشش چادر در نظر گرفت؟ براستی! یکی پاسخ دهد: « این گونه اقدامات که کشیدن پنجه بر رخسار اصیل حجاب اسلامی بود ؛ چه میزان بر گرایش جوانان به چادر افزود ؟»
از این ها که بگذریم... تنوع رنگ چادر خود داستانی دیگر دارد. جنابان نظر دادند که رنگ مشکی چادر کراهت دارد. رنگ مشکی چادر افسردگی می آورد. رنگ مشکی چادر باعث دلزدگی جوانان به این نوع پوشش می شود. آنوقت آستین ها را بالا زدند و چادره ای قهوه ای و سرمه ای و زرشکی و بعد هم لابد آبی آسمانی و زرد و یاسی رنگ ... را وارد بازار کرده و می کنند و برخی هم که فقط تبلیغی کار می کنند با سر کردن این پوشش ؛ در مترو و مراکز عمومی و پارک ها راه افتاده و می افتند و متناسب با رنگ چادر شال سر می کنند و موهایشان را رنگ کرده و بزک کرده ، تنوعی بس عجیب را به منصه ظهور رسانیده و می رسانند !!
قلم را فقط علیه اینگونه پوشش نچرخانیم که مانتوهای عجیب و غریب نیز برای خود جایگاهی بزرگ و رفیع در هنجارشکنی دارند. مانتوهایی که کوتاهی، تنگی، رنگ جلف، برش های نشسته بر برجستگی های بدن با چاک هایی تا .. به لباس های مجلسی طعنه می زند .
شال هایی که با انواع اسم های دلنشین شال عشق، شال بهاری، شال با نقش و نگارهای طبیعت و شعرهای زیبای اساتید ادب و هنر ایران؛ دل را می برد و به قول مبلغان آنها با استفاده از زیباترین شال ها « جذاب تر به نظر بیایید ».
البته گروهای مختلف هم بی کار ننشسته اند و با ساخت و تهیه نرم افزارهای آموزشی بستن انواع شال؛ بستن شال با گوشواره !! بستن شال به روش عربی، آفریقایی، پروانه ای، روبانی و یاد دادن همگونی آرایش با رنگ شال و مقنعه به این زیبایی رونق دیگری می بخشند و چهره شهر را از حالت اصیل و اسلامی خود خارج می کنند. برای پی بردن به صدق گفتارم به اینترنت سری بزنید و تبلیغات این گونه مراکز را فقط ببینید.
پای صحبت برخی از این بانوان می نشینی آماج تیرهای ضد فرهنگی غرب نشسته برافکارشان می شوی! تیرهای که از جنس سرب نیست اما ناباورانه ، ریشه بر تیشه ایمان و فرهنگمان می زند . آن زمان که این بانوان ، چادر را مخصوص به شبه جزیره عربستان و زنان آنجا می دانند و از حجاب های زنان ایرانی با حرارت خاصی صحبت می کنند. من به راستی از این گروه می ترسم! اینها درست مصداق سخن بزرگی هستند که گفته :« از کسی که کتابخانه دارد و کتاب های بسیاری می خواند نباید ترسید/ از کسی باید ترسید که تنها یک کتاب دارد و بدون آنکه هرگز آن را خوانده باشد آن را مقدس می پندارد.
لغاتی که در دهان این گروه می چرخد حول محوریت ادعاهای پوشالی کسانی است به ضدیت دینی و فرهنگی شناخته شده اند و در رسانه های آنچنانی ماهواره سخن پراکنی می کنند و بعد هم مرزی برای جلوگیری از اشاعه ادعایشان نبوده و نیست .
اما در پاسخ به این ادعاهای پوشالی باید گفت: پوشش دینی بانوان ، از اختراعات آیین اسلام نیست بلکه ریشه در تاریخ دارد. بنابر گفته های متقن ترین کتاب آسمانی، قرآن و دیگر کتب مقدس، تاریخ رویکرد آدیمان به پوشش از نخستین انسان ها یعنی حضرت آدم و حوا آغاز شده و در طول رسالت رسولان تکامل یافته است. به گفته ویل دورانت «قوم یهود و ایرانیان قدیم، حجاب را برای بانوان یک نوع کرامت و شرافت و از واجبات دینی می دانستند»
بی تردید مبنای حجاب در شریعت یهود، آیات تورات بوده که بر حجاب تأکید می کرده در تورات شباهت لباس زنان و مردان را نهی شده: در قسمتی از تورات می خوانیم: (متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد زیرا هر که این کند مکروه یهوه خدای تو است) در آیاتی دیگر بی حجابی یا رعایت نکردن کامل حجاب سبب نزول شده و آمده است:(از این جهت که دختران صیهون متکرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه می روند وبه نازمی خرامند و به پاهای خویش خلخال ها را به صدا در می آورند؛ بنا براین خداوند فرق سر دختران یهود را کل خواهد ساخت و خداوند عورت آنها را برهنه خواهد نمودو....)
بعد هم مسیحیت حجاب کامل تری را ترویج می کند، مسیحیت برای از بین بردن زمینه هر گونه تحریک و تهییج، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هرگونه آرایش و تزیین فراخواند.در قسمتی از کتاب مقدس درباره لزوم آراستگی به حیا و کنار نهادن آرایش ظاهری، آمده است که؛ همچنین زنان، خویشتن را بیارایند به لباس مزین به حیا و پرهیز ؛ نه به زلف ها و طلا ومروارید و رخت گران بها. افزون بر این ها عهد جدید نیز بر لزوم پوشاندن موی سر، به ویژه در مراسم عبادی و وقار و امین بودن زن و دوری از نگاه نامحرم و نگاه ناپاک تأکید می کند.
وی درنهایت شریعت مبین اسلام که حجاب از مسائل مهم و ضروریات آن محسوب می شود در قرآن کریم بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد و در تمامی موارد به معنای پرده و مانع است.
این پیشرفت و تکامل به حدی شگفت انگیز است که برای زنان انواع حجاب را در نظر گرفته شده است؛ حجاب چشم قلْ للْموْمنين يغضوا منْ ابْصارهمْ« ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند ـ حجاب در گفتار فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ « پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید ؛ مبادا آن که دلش بیمار است به طمع افتد» ـ حجاب رفتاری ولا یضربن بأرجلهن لیعلم ما یحفین من زینتهن « و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهاشان معلوم شود.»
در واقع اسلام پوشش و حجابی را به ارمغان آورد که اصل آن مربوط به احکام ویژه بانوان و اتکای آن، بر تفاوت های طبیعی و ساختاری زن و مرد استوار است. اسلام وجوب پوشش زنان را با تعدیل و نظم مناسب و به دور از افراط و تفریط ، سهل انگاری مضر یا سختگیری بی مورد به جامعه بشری ارزانی داشته است.
غربی ها به دلیل این که اصل عدم توجه به جنسیت در تقسیم کار را محور تمدن و عامل پیشرفت دانسته اند، تحلیل درستی از حجاب و فرهنگ آن ندار
دیدگاه شما