به گزارش آوای سیدجمال، به نقل از تبیان، همواره در شناخت شخصیت ها و وجوه ظاهری و باطنی شان، نیازمند معرفت مناسبی از تمام ابعاد آنان هستیم. در این بین مهمترین رکن اعتماد ساز و یقین آور در مورد افراد، چه در جامعه و جه در مطالعات تاریخی، داشتن تصویری روشن و شفاف از "پیشینه" شخصیت ها خواهد بود.
داشتن شناخت از پیشینه به معنای مجموعه ای از اطلاعات دریافتی درباره هویت یک فرد است. اینکه فرد اهل کجاست؟ پدر و مادرش چه کسانی بودند؟ از چه وجهه ای در جامعه برخوردار است؟ در کدام طبقه اجتماعی و اقتصادی قرار دارد؟ از چه منزلت و سطح فرهنگی و بینشی بهره می برد؟ همگی تصویری از یک شخصیت را برای ما می سازند.
یک کودک با همسالانش در رابطه است و البته می تواند حامل اطلاعات و معارفی برای دو سه نسل بعد باشد. مادر یک خانواده با جامعه زنان مواجه است و پدر با انواع نهادهای اجتماعی، صنفی، اعتقادی، حرفه ای و غیره به طور طبیعی درگیر خواهد بود.
بی شک یک پیشینه بی سامان و مخدوش و یا یک خانواده از هم گسیخته و نازل از حیث فرهنگی و بینشی، نمی تواند بستر مناسبی برای ظهور یک فرهیخته دینی و علمی باشد؛ و در مقابل بعید است از یک خانواده نبوی با آن سطح از علم انسانی و الهی و آن کارنامه درخشان اخلاقی و معرفتی، یعنی خانواده ای که پدرش علی علیه السلام و مادرش حضرت فاطمه زهرا سلام الله است، چهره هایی جز حسین بن علی (علیه السلام) و زینب کبری (سلام الله علیها) و شهدا و همراهان کربلا ظهور کنند.
امام حسین (علیه السلام) پیش از عزیمت به کربلا به خوبی می دانست که با یک فتنه تمام عیار و فضای کاملا پرهیاهو و غبارآلود مواجه خواهد بود که تشخیص حق و باطل در آن بسیار دشوار است. بی تردید افکار عمومی تا قبل از روز عاشورا تحت هجمه های سنگین تبلیغاتی و فریب اذهان توسط دستگاه اموی قرار داشت.
در چنین شرایطی آن حضرت تلاش می کند تا تمام علائم و کدهای شفاف ساز را برای تنویر حقیقت بکار گیرد و با معرفی آشکار خانواده خویش در نبرد کربلا سعی می کند تا به شایعه سازی های فتنه آلود حاکمیت فاسد آن زمان پاسخ دهد و بستر مناسبی را برای کشف حقیقت توسط مردم همان دوره و البته بیشتر برای ماندن در دالان طولانی تاریخ ایجاد نماید. از سوی دیگر در جبهه مقابل عمدتا هویت افراد در نگاه اول دارای تصویری مخدوش و پرابهام است که مطالعه آن را توسط منابع تاریخی نیز دشوار کرده؛ البته اگر محقق پیگیر پا به عرصه گذارد جز سیاهی و فسادهای ریز و درشت را در عقبه این خاندان لعن شده نخواهد یافت.
آن حضرت تلاش می کند تا تمام علائم و کدهای شفاف ساز را برای تنویر حقیقت بکار گیرد و با معرفی آشکار خانواده خویش در نبرد کربلا سعی می کند تا به شایعه سازی های فتنه آلود حاکمیت فاسد آن زمان پاسخ دهد
از سویی باید توجه داشت که نهاد خانواده متشکل از چند گروه سنی و چند قشر مختلف با مشترکات خونی و تربیتی است. هر یک از افراد خانواده در بیرون از این نهاد به جامعه ای متفاوت اتصال دارند. یک کودک با همسالانش در رابطه است و البته می تواند حامل اطلاعات و معارفی برای دو سه نسل بعد باشد.
مادر یک خانواده با جامعه زنان مواجه است و پدر با انواع نهادهای اجتماعی، صنفی، اعتقادی، حرفه ای و غیره به طور طبیعی درگیر خواهد بود. در واقع یکی از دلایل حضور مردان و زنان، کودکان و نوجوانان و بزرگسالان در کربلا را می توان در این ارتباط اجتماعی جستجو کرد. زنان کربلا بخصوص حضرت زینب(سلام الله علیها) برای بازگو کردن و تبیین و تبلیغ حقایق در جامعه آن برهه با تمرکز بیشتر بر بانوان زمان خود بسیار اثرگذار بودند. به همین منوال هر قشری پس از روز عاشورا به عنوان یک رسانه بیدار و آکنده از معرفت الهی و نبوی کار خود را برای ارسال پیام به فطرت های بیدار زمانه و آیندگان آغاز کردند.
در زمان فعلی هیچ یک از شخصیت ها و رویدادهای کربلا به اندازه حوادث مربوط به زینب کبری سلام الله علیها، برای دختران و زنان امروز جامعه ملموس و قابل بهره برداری های معنوی، تاریخی، اخلاقی و اجتماعی نیستند. زن در عاشورا با مردان رقابت نمی کند؛ برای فعالیت اجتماعی به سمت مشاغل، وظایف و نقش های مردانه نمی رود.
بلکه از عفاف، خصوصیات ذاتی و مختصات جنسیتی تعریف شد دینی به عنوان ابزاری برای ایفای نقش مناسب در پیشبرد اهداف عاشورایی کمک می گیرد. این نقش پذیری زنان به قدری بر فلسفه قیام اثرگذار بوده که برخی از تحلیل ها در تقسیم بندی هدف و مسیر افراد، همه حاضرین کربلا را به سه دسته "حسینی"، "زینبی" و "یزیدی" تقسیم می کنند.
بی شک وجود چنین الگوهایی در این رخداد عظیم بشری مرهون حضور و تشریک مساعی خانواده ها در کاروان امام حسین (ع) است.
انتهای پیام/ن
دیدگاه شما