آخرین اخبار

21. آذر 1394 - 11:36   |   کد مطلب: 29600
ای پست‌داران و تكیه‌زنندگان بر صندلی‌های سرخ ديروز و سبز امروز صدارت ، وكالت، مدیریت، استانداری، فرمانداری و . . .، به راستی چقدر شباهت به علی‌بن‌موسی‌الرضا‌المرتضی، علیه آلاف التحیه و الثناء، پیدا كرده‌اید و كرده‌ایم؟ در عدالت، سیاست، عبادت، سخاوت، شجاعت، قناعت و . و . . . ، چقدر شباهت عملی به امام رضا علیه‌السلام دارید و داریم؟، مردانه راستش را بگوییم، حداقل به خودمان دروغ نگوییم

به گزارش آوای سیدجمال به نقل از سایت زادسر؛

السلام علیك یا اباالحسن یا علی‌بن‌موسی‌الرضا‌المرتضی، علیك آلاف التحیه و السلام.

یا سیدنا و مولانا، انت حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا، جعلنا فداك یاین رسول‌الله یا حجه الله علی خلقه.

حاجیان مكه روند و فقرا سوی «تو» آیند

جان عالم به قربان «تو» «آقا» كه حج فقرایی

 

««آقا»» الهی پدر و مادرم به فدایت. ««آقا»» الهی جانم به قربانت. «تو» هنوز هم كه هنوز است، غریبی. آه كه چقدر تنهایی. نامت آشنای آحاد شیعیان ایران، عراق، لبنان و فلسطین و هر مكانی كه مسلمانی دارد، حتی غیر مسلمان، خصوصاً پیروان مسیح‌بن‌مریم علیهما‌السلام،كه احیای مردگان طایفه‌ی خویش را در كنار ضریح مقدست، بارها و بارها به تماشا نشسته و تجربه كرده‌اند. اما راهت از مدینه تا بصره، و از آن دیار نامهربان، تا خرمشهر و اهواز و اراك و ری و نیشابور و مرو و طوس، ناآشنا وكم مسافر، و صراط مستقیمت، به رغم پر فروغ و روشن بودنش، چه اندك رهرو دارد.

اماما، الهی جان به فدایت ««آقا»»، این قلم بر آن نیست تا از :

الف _ كنیه‌ات بنگارد كه بسیارند، از آن جمله ، ابوالحسن و ابوعلى .

ب _ القابت را كه متعدد است به تصویر بكشاند، القابی چون : «رضا» سراج الله، نورالهدى ، قرة عین المؤمنین، صابر، زكى ، ولى ، فاضل، وفى ، صدیق، رضى.

ج – از عظمت مام مكرم و مادر عظیم‌الشأن و جلیل‌القدرت كه برخی از نام‌ها و كنیه‌ها و لقب‌هاى آن بانوی سعادتمند و كم نظیر از این قرار است : ام البنین، نجمه، سكن، تكتم، خیزران، طاهره و شقرا، بنویسد كه بارها و بارها نوشته‌اند و گفته‌اند و شنیده‌ایم و خوانده‌ایم.

هـ - این قلم نمی‌خواهد از ولادت باسعادتت روایت كند كه اكثر كبار و اعاظم شیعه آن را یازدهم ذی‌القعده می‌دانند. از تاریخ شهادتت نوشتن را اراده نكرده است كه چه روزی و در كدام سال به وقوع پیوسته است و آن نانجیبی كه اشد نفاق را دارا بود، چگونه «تو» را مظلومانه كشت كه خدای عذابش را مضاعف گرداند.

این قلم نمی‌خواهد كه نمی‌تواند از «رضا» بگوید كه نه فقط خدا و پیامبر و آباء طاهرینش صلوات‌الله‌علیهم اجمعین، از او راضی هستند، كه اعداء و مخالفینش نیز از حلم و كرم و غفران و علم و عظمتش، راضی بودند و هستند. نه تنها آنان كه حتی مأمون ملعون نیز از حضرتش اظهار رضایت می‌داشت. به غیر از بنی‌آدم «حیوانات» نیز از كرم و لطف و عنایتش بهره‌مند می‌شدند كه به «یا ضامن آهو» معروف است.

این قلم بنا ندارد كه از سیاست علوی ««تو»» ای امام رضوی علیك‌السلام، جمله بسازد، زیرا هزاران هزار مطلب، خطبه، مقاله و كتاب راجع به:

_ رفتار خدایی‌ات كه ناشی از سیاست الهی‌ات بود، در مدینه و با شیعیان و از آن دیار تا مكه و منی، سعی و صفا، مرو و مروه، ری و طوس، وبالاخص نیشابور و حدیث معروف سلسله‌الذهب گفته‌اند و انشاء كرده‌اند و نوشته‌اند و تألیف فرموده‌اند، كه:

_ چگونه با جد مكرمت صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، خداحافظی فرموده‌اید و با چه جگر سوخته‌ای در حرم نبوی از جفای اشقیا شكوه كرده‌اید.

_ ماجرای فراخواندن خویشان و كسان و دوستانت را در مدینه، و بیان كیفیت سفر اجباریت را از مدینه به طوس، كم و بیش خواص گفته‌اند و عوام دانسته‌اند.

_ آن شرط پر راز و رمز و مهم و مقدس و درس‌آموزی را كه در نیشابور منعقد ساخته‌اید در حافظه‌ی اكثر پیروانت جا دارد، كه توحید بدون «تو» معنا ندارد.

_ قصه‌ی پرغصه‌ی ولایتعهدی اجباری «تو» را، ای حجت خدا بارها و بارها شنیده و خوانده‌ایم و اهداف شوم مأمون ملعون را دانسته‌ و نوشته‌ایم و فهرست كرده‌ایم كه آن خلیفه‌ی جائر عباسی لعنة‌الله علیه، می‌خواست:

1-اهل شیعه‌ی ناب را كه با عنوان «علویان» مطرح بودند و بغض اهل نفاق و خدعه را كه مشهور به «عباسیان» بودند، در دل داشتند،  به قبیله‌ی جاهل خود نزدیك كند و حمایت علویان را از آن خود نماید.

2- نهضت‌های «علویان» را كه همیشه‌ی تاریخ به رغم قلت عدد، قیام‌گران قیامت‌آفرین و تاریخ‌ساز، بوده و هستند، خاموش بگرداند.

3- ««تو»» را ای حبیب خدا و رضای پروردگار، تحت كنترل و نظارت مستقیم قرار بدهد، تا مبادا تاج و تختش را ویران ببیند.

4-«تو»» را ای زاهد مثال ‌زدنی تاریخ بشر، به دنیاخواهی و پست‌طلبی، متهم سازد و از قداست و عظمت و ابهتت، بكاهد.

5-خلافت نامشروع خودش را كه متزلزل می‌دید، مشروعیت ببخشد و مستحكم نماید.

6-خود را اهل زهد و علم و عدل و عمل قلمداد كند و شیعیان ناب و مخلص «تو» را ای عزیز زهراء، بفریبد.

7-چه زیبا و خدایی و تاریخی فرمودید كه ای «مأمون» اگر «تو» خلافت را حق خود می‌دانی، حق نداری به دیگری واگذار كنید.

8-در برابر اصرار و سماجت بی‌حد و حصرش، چه حكیمانه و پرپیام فرمودید، به شرطی می‌پذیرم كه هیچ عزل و نصبی را انجام ندهم، و بدین سان غاصب‌بودن آن ملعون خبیث را، برای دیگران تدريس فرموده‌ايد.

بلی، یابن‌رسول‌الله، این قلم بر آن نیست تا داستان عجیب و تاریخی نماز عید فطر ««تو»» را بازگو نماید كه جمله‌ی قیام‌كنندگان به سوی قبله، در اقطار عالم می‌دانند كه چرا ناتمام ماند و ««تو»» را برای چه از بین راه، با مركب تیز رو، برگردانيدند.

این قلم كه متخلق به اخلاق الهی‌ات نیست، صلاحیت ندارد تا بنویسد كه در حمام، چقدر باصفا و حلم و كرم، آن ناآشنای جسور را، نظافت فرمودید.

 این قلم كه صاحبش هیچ شباهتی به یاران راستین و عملی و واقعی ««تو»» ندارد، حق ندارد كه از یاران ایرانی‌ات و شیعیان قربانی‌ات بنگارد، فدائیان راست‌گفتار و درست‌كرداری همانند:

                    1- مولی همدانی (ابراهیم‌بن‌محمدهمدانی)،

 2- ابراهیم‌بن‌اشعری قمی،

 3- ابراهیم‌بن‌سلام نیشابوری (ابن سلامه)،

 4- ابراهیم‌بن‌ابی‌محمود خراسانی،

 5- ابوخالد سجستانی،

 6- ابوطاهربن‌حمزه‌بن‌الیسع قمی،

 7- احمد‌بن‌عامر،

8 - اسحاق‌بن‌آدم و.و. كه فراوانند.

این قلم كه بر انگشتان دست طلبه‌ای بسیجی كه بضاعتی مزجات دارد سوار است، در صلاحیت خود نمی‌بیند تا:

_ سخنان بزرگان را پیرامون «تو» ای امام همام ،

_ تعالیم طبی ««تو»» را ای طبیبی كه نسخه‌های حكیمانه‌ات بدون استثنا شفابخش بوده و هست.

_ حیات اجتماعی و آدم‌پرور و تاریخ ساز «تو» را.

_ دانش بی‌انتها و غیر قابل «تو»صیف آدم نواز «تو».

_ سیره‌ی عملی و منش و روش و خلق و خوی كریمانه و رضوی «تو» را.

_ مجالس مناظره‌ «تو» را ای دانشمند بی‌نظیر عصر خود، و ای معصوم دهمین آن چهرده نور واحد،  با انواع و اقسام دانشمندان ادیان مختلف .

_ تشریح دلایل «تو» را، مبنی بر پذیرش ولایتعهدی اجباری آن سلطان جائر ، بنویسد و به تصویر بكشاند و توصیف نماید.

این قلم آن لیاقت را در خود سراغ ندارد كه از مناقب، فضائل، كرامات و مقامات غیر قابل درك، بیان و تبیین ««تو»» ........

آری، این نویسنده به بهانه‌ ولادت باسعادتت كه بر همگان مبارك باد، قلم در دست گرفته‌ است تا فقط و فقط، یك پرسش را از خود بپرسد و با مقام‌داران كشور امام رضا علیه‌السلام، در میان بگذارد كه ای پست‌داران و تكیه‌زنندگان بر صندلی‌های سرخ ديروز و سبز امروز صدارت ، وكالت، مدیریت، استانداری، فرمانداری و . . .، به راستی چقدر شباهت به علی‌بن‌موسی‌الرضا‌المرتضی، علیه آلاف التحیه و الثناء، پیدا كرده‌اید و كرده‌ایم؟.

          1- اخلاق عملی شما و ما، با داستان آن حضرت در حمام، چه شباهتی دارد؟.

       2- آیا سیره‌ی عملی ما و شما در زهد از زخارف دنیا، با آن حضرت شباهت دارد یا ندارد، از ما كه ندارد كه ندارد؟.

          3- آن شرط اساسی را كه آن امام همام، در نیشابور مطرح فرمود، در توحید عملی و افعالی شما و ما، جا و مكانی دارد ؟.

         4- سخاوت و بخشش آن حضرت را كه بعضاً تمام دارائیش را یك جا به مستمندان آبرومند می‌بخشید، در من و «تو»، نشانی دارد؟.

       5- در عدالت، سیاست، عبادت، سخاوت، شجاعت، قناعت و . و . . . ، چقدر شباهت عملی به امام رضا علیه‌السلام دارید و داریم؟، مردانه راستش را بگوییم، حداقل به خودمان دروغ نگوییم!.

ولادتش مباركتان و مباركمان باد.

السلام علیك و علی آبائك الطیبین الطاهرین یا علی بن موسی الرضا المرتضی، علیك و علیهم آلاف التحیه و الثناء.

به قول آن شاعر جیرفتی :

خاك پای قد دلجوی «تو» را می‌بوسم

قامت سرو لب جوی «تو» را می‌بوسم

پای هر مقبره و پنجره‌ی پولادین

من ضریح خم ابروی «تو» را می‌بوسم

درود بر زائران ثامن‌الحجج در مشهدالرضا و سلام بر تمام شیعیانش در سراسر جهان هستی.

 

دیدگاه شما

نقشه ماهواره ای اسدآباد
پیش بینی وضعیت هوای اسدآباد
بانک ملت
https://telegram.me/Avaseyedjamal