به گزارش آوای سیدجمال به نقل از نافع،
تو از کجاوه ی بلند ماه ، والاتری
و از ترجمه ی عمیق عشق، برتر
با کدامین لغزش قلم می توان تفسیرت کرد ای بلندای نورانی
و ما غرق در دردهایی که همیشه می سوزاندمان
تو را در لحظه هایمان می کاویم
ای همیشه نام تو بر جهان تابان
صدای زنگ کاروان توست ، که می لرزاندمان
دست به استغاثه برداشته ایم و می شنویم
صدای گام های خودمانی تری را ، که از روحمان ، به خودمان ، آشناتر است
و" پرستار " همان ترجمه عشق ، هجای نور و تندیس الفت و انس
که روحی پرستاره دارد و دلی سر ریز از باران ستاره
همیشه با غربت و غریبی نا آشناست
چون همیشه زینب ( س) را دارد
و تو
همیشه بر پلکانی از نور
در فراسوی افق ، پرستار را نظاره می کنی . تا ابد
تا آنجا که همیشه نور است و روشنی
گاهِ کثرت برکت، در خانه است؛
همان خانه بی زوالی که ریشه در کوثر دارد
و بر ستون های کسا، تکیه داده است
شب تکثیر رحمت، در خانه ای است که
اهل آسمان برای ورود به آن، اذن می گیرند
شب لبخند فاطمه علیهاالسلام و علی علیه السلام است؛
شب تبسم خدا و جبرئیل.
ولی مردم چه می دانند، این قنداقه کوچک،
استقامت کوه ها را به سُخره خواهد گرفت
و ارتفاع شکیبایی را به زانو درخواهد آورد؟
مرم چه می فهمند که خدا،
کوثری از صبر را به اهل بیت عطا کرده است
تا بار دیگر، ابتریت شیطان را در زمین امضا کرده باشد
و معصومیت این خاندان را گواهی باشد!
دیدگاه شما