آخرین اخبار

16. آذر 1397 - 9:17   |   کد مطلب: 31678
شاید جوانترها ندانند که شعاری مانند «مرگ بر آمریکا» انتخاب و ابداع عده‌ای رجل سیاسی نبوده بلکه در کوران مبارزات ملت ایران و توسط انبوه داغ‌دیدگان و زجرکشیدگان از ظلم مستکبران به منصه ظهور رسیده است.

به گزارش آوای سیدجمال،  16 آذر 1332 حدود چهار ماه پس از کودتای 28 مرداد که با هدف تحکیم قدرت محمدرضا شاه پهلوی و تحدید عناصر تکثربخش در قدرت با کمک سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه صورت پذیرفت، سه دانشجو به نام‌های مصطفی بزرگ‌نیا، احمد قندچی و مهدی شریعت‌رضوی هنگام اعتراض به دیدار رسمی ریچارد نیکسون معاون رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده آمریکا و همچنین از سرگیری روابط ایران با بریتانیا، در اعتراضات دانشگاه تهران به شهادت رسیدند و در جریان همان اعتراضات بود که برای نخستین بار شعار «مرگ بر آمریکا» در ایران فریاد زده شد.

طرفه اینکه جناب نیکسون که احساس می‌کرد عملیات آژاکس و کودتای 28 مرداد و تحکیم استبداد وابسته، به خوبی پیش رفته برای بازدید از حاصل کار و برداشت محصول به ایران آمد و در همان هنگام که خون دانشجویان از زمین دانشگاه تهران خشک نشده بود مدرک دکترای افتخاری را از دستان مسوولان وابسته به دربار دریافت کرد.

«مهدی آذر شریعت‌رضوی» یکی از این سه دانشجوی شهید برادری با نام علی‌اصغر شریعت رضوی داشت که در جریان دفاع از مرزهای ایران در مقابل ارتش شوروی در سال 1320 (علیرغم فروپاشی فرماندهی مرکزی) به همراه دیگر سربازان غیور وطن در برابر بیگانه مقاومت کرده و در این نبرد ناجوانمردانه جان باخته بود.

سه دانشجوی شهید استکبارستیزی که دکتر شریعتی آنها را «سه قطره خون» تازه و گرم بر چهره دانشگاه نام گذارد کسانی بودند که شناخته شدند در حالی که بسیاری از مردم عادی که با همراهی علما و روحانیت و بازاریان در جریان سفر نیکسون دست به اعتراض زدند و جان بر سر استکبارستیزی گذاشتند چندان نام و آوازه‌ای هم پیدا نکردند.

با این وصف 16 آذر یادبودی از هوشیاری «دانشجو» و راست‌قامتی جریانی است که وجه بارز آن تیزبینی و عمل انقلابی در زمان ضرورت بوده است.

به هر روی نگارنده گاهی با یادآوری حال و هوای دوران دانشجویی خود و آن شور و آرمانگرایی حاکم بر فضای دانشگاه آرزو می‌کند که جوانان فرصت تجربه «عمل سیاسی» را در محیطی سالم پیدا کنند و صدالبته از عوارض اعمال سیاسی ناپخته و هیجانی برکنار مانده ضمن پایبندی به چارچوب اصول دانشجویی، در ابتدا اصل را بر افزایش دانش و آگاهی و بصیرت قرار داده و با بهره‌مندی از هدایت‌های عالمان و بزرگان، مشارکت در سپهر سیاسی کشور را مدنظر قرار دهند.

از منظر جامعه‌شناختی «رفتار سیاسی» یکی از مظاهر بلوغ اجتماعی انسان است به شرطی که اولا کنشگر سیاسی تمام ابعاد و ساحات زندگی را در «سیاست» خلاصه نکرده و پرورش سایر ابعاد وجود را نیز وجهه همت قرار دهد و دیگر اینکه رفتار سیاسی از خِرد و دانستگی فرد حاصل شده تابعی از خواست‌ها و مطامع جریانات و احزاب رنگارنگ نباشد و در نهایت دانشجو را به پیاده‌نظام جریانات خارج از دانشگاه بدل نسازد.

به نظر می‌رسد پس از چند دهه فعالیت و حضور جریانات دانشجویی در ایران، پختگی لازم کم کم فراچنگ آمده و آفات و آسیب‌ها کمتر از قبل شده چنانکه زمانی در همین کشور جریانات دانشجویی پیش از انقلاب عکس «استالین» و دیگر سیاست‌پیشه‌گان خارجی را بر دست می‌گرفتند و دهه‌هایی بعدتر هم استناد به هابز و لاک و دوتوکویل و چماق کردن آنها بر سر یکدیگر مایه فخر و مباهات دانسته می‌شد یا حمله دون‌کیشوت‌وار و توهین و تخریب همه مظاهر باشندگی، نماد ساختارشکنی و پیشقراولی محسوب می‌گشت.

امروز اما انصافا بچه‌های دانشجو بسیار پخته‌تر از قبل هستند نگارنده در جلسات پرسش و پاسخ دانشجویان بسیجی به غایت از پرسش‌های دقیق و کارشناسی این جوانان حظ وافر برده و در موردی حتی فرد مدعو پس از جلسه پیرامون شیوه پرسشگری دانشجویان عنوان کرد که «دانشجوها حال آدم را جا می‌آورند» و این برای تقویت قوای دماغی و بازنگری حال و تعمیر قلب ضروریست.

با این وصف البته خوب است دانشجویان هم چنانکه در اصول پرسشگری عنوان می‌شود مرز بین محاکمه و مناظره را پاس داشته بر سیاق متفکرانه، خردورزانه و مطالبه‌گرانه حرکت کرده ضمن بهره‌مندی از نظرات بزرگان و رجال خارج از دانشگاه همواره استقلال رای خود را حفظ کنند.

مقام معظم رهبری در این مورد بیان می‌کنند: مشکل دیگر، مشکل آلت دست جریانات سیاسی شدن و سیاسی‌کاری در دانشگاه است، گاهی اوقات، دانشجو خودش هیچ ایده و انگیزه سیاسی خاصی ندارد اما آلت دست یک جریان و یک گروه سیاسی‌کار قرار می‌گیرد که آن ها از او چماق درست می‌کنند و به سر هر کسی که می‌خواهند می‌زنند که این هم یک مشکل بسیار بزرگ و حساس است.

عموما اما دانشجویان ما در بزنگاه‌های حساس، با هوشیاری و آگاهی نسبت به ترفندهای دشمنان و با داشتن روحیه مقاومت و صبوری توانسته‌اند به عنوان سربازان خط مقدم جنگ نرم نقش‌آفرینی کرده و با فصل‌الخطاب قرار دادن اصل وحدت در جاهایی که نیاز بوده با نقد منصفانه به رشد همه جانبه جامعه کمک کنند.

صدالبته چنانکه مقام معظم رهبری بارها تاکید کرده‌اند دانشجویان نباید از نقش اصلی خود در تولید علم، گفتمان‌سازی در راستای برخورداری از دانش پیشرفته بومی و کمک به دستیابی به ساختار تمدنی درخور ایران اسلامی غفلت بورزند.

عدالت‌خواهی اصل دیگر مهم در جریانات دانشجویی است و این که دانشجو احساس کند که باید فکر کرده و این فکر را مطرح و آن را مطالبه و پیگیری کند.

رهبر معظم انقلاب حتی پاره‌ای روحیات اعتراضی و احساسی را ذاتی جریانات دانشجویی دانسته و البته تاکید می‌کنند که برای حل برخی از این اعتراضات خود دانشجویان باید کمر همت ببندند، ایشان می‌فرمایند: تحقق آرزوهایی که از طرف جوانان پرشور به راحتی بیان می‌شوند، با در نظر گرفتن واقعیات به این سادگی‌ها امکانپذیر نیست بلکه نیازمند کار و تلاش و برخی مقدمات است و یکی از مقدمات لازم برای تحقق آرزوها، حضور جوانان پرشور و با انگیزه در صحنه و فکر و تلاش آنها برای برطرف کردن مشکلات است.

ایشان ضمن تحذیر در مورد افتادن به دام انحرافات فکری شرق و غرب و تمرکز بر نحله‌های فکری جاده صاف‌کن بیگانه بیان می‌کنند: « عزت ملی یکی‌ از آرمان‌های انقلاب است؛ این خیلی مهم است، عزت ملی یعنی احساس افتخار ملی که این احساسِ افتخار، ناشی از واقعیات باشد، ناشی از یک واقعیاتی در متن جامعه و بر روی زمین، و نه متکی بر توهمات و تصورات، عزت ملی یعنی احساس افتخار، متکی به واقعیت این خیلی مهم است، این عزت ملی از جمله‌ چیزهایی است که اگر چنانچه در یک کشوری از بین رفت و نابود شد، هویت آن ملت نابود می‌شود و دیگر هیچ‌چیز گیر آن ملت نخواهد آمد».
منبع:فارس
انتهای پیام/

دیدگاه شما

نقشه ماهواره ای اسدآباد
پیش بینی وضعیت هوای اسدآباد
بانک ملت
https://telegram.me/Avaseyedjamal