آخرین اخبار

10. آذر 1394 - 18:06   |   کد مطلب: 29510
فارس گزارش می‌دهد:
صبوری مادرانه‌ای از جنس کوه
12 آذرماه روز جهانی معلول است روزی که شاید نام مادران افراد معلول باید پررنگ‌تر شود، مادرانی که کمر خود را برای رشد و بالندگی فرزندان معلول خود خم می‌کنند و دم نمی‌زنند.

به گزارش آوای سیدجمال به نقل از خبرگزاری فارس؛ وقتی از مادر سخن می‌گوییم یاد صبوری‌های او که در هر لحظه کنارمان است و ایثارش مثال‌زدنی است، می‌افتیم.

صدای نوزاد که در گوش مادر می‌پیچید، مهر مادری بر تمام وجودش غلبه کرده و ناز و نوازش مادرانه را بر هر چیزی ترجیح می‌دهد.

با تولد نوزاد شاید نخستین جمله‌ای که هرکسی در لحظات نخست به زبان بیاورد، دختر یا پسر بودن نوزاد است.

اما به واقع آنچه بزرگان به ما آموخته‌اند، سالم بودن نوزاد است که شاید نپرسیم و یا پس از مشخص شدن جنسیت اهمیت آن را دریابیم!

اما به راستی اگر نوزاد سالم نباشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟!

آری قصه معلولیت... معلولیتی که محدودیت نیست، اما خانواده و به ویژه مادر راه سخت و دشواری را برای حمایت از فرزند معلول خود خواهند داشت.

شاید در روزهای نخست همه یار و یاور مادر خانواده باشند اما کم‌کم همه به نوعی یا خسته شده و یا کارهای روزمره اجازه همراهی نمی‌دهد اما این مادر است که می‌سوزد و جگرگوشه خود را بدون چشمداشتی طی طریق می‌کند.

آری مادر، همان مادری که همان فرزند معلول نیز این نعمت الهی را بزرگترین حامی خود برای سختی‌هایی که متحمل می‌شود، دانسته و با زبان بی‌زبانی اشک شوق می‌ریزد و تشکر ...

هر مادری به محض بزرگ شدن فرزندان خود به دنبال این است که بتواند در فرصت‌های مقتضی به علایق خود نیز توجه کرده و در جامعه فعالیت کند.

اما مادری که فرزند معلول دارد روی همه علایق خود دست کشیده و باید تا سالیان سال خود را وقف فرزند خود کرده و هر لحظه چون لحظه تولد نگران فرزندش باشد.

12 آذرماه روز جهانی معلولان است که این روز فتح بابی شد تا با مادرانی که سال‌هاست مشقت و سختی این راه را می‌دانند و با جان و دل آن را تجربه کرده‌اند، هم‌صحبت شویم.

بر این اساس خبرگزاری فارس با دو نفر از مادران دارای فرزند معلول گفت‌گویی داشت که در زیر می‌خوانید.

مادر امیرعباس یکی از مادران دارای فرزند معلول در گفت‌وگوی صمیمی با خبرنگار فارس در همدان اظهار کرد: ما به امیرعباس به چشم یک بچه معمولی نگاه می‌کنیم و هیچگاه به او نگاه تحقیرانه نداشتیم.

مریم بازرگانی با بیان اینکه فرزند معلول داشتن سختی‌های خود را دارد، افزود: امیرعباس با زبان بی‌زبانی به ما می‌فهماند که ما را دوست دارد و شادی خود را ابراز می‌کند که این برای ما یک دنیا صفا دارد.

وی، داشتن چنینی فرزندی را خواست خدا دانست و گفت: توکل به خدا و عشق به امیرعباس باعث می‌شود جا نزنیم و روحیه خود را برای نگهداری‌اش حفظ کنیم.

*مهر مادری معلول و غیرمعلول نمی‌شناسد

این مادر با بیان اینکه به هیچ‌وجه حاضر به سپردن فرزندم به بهزیستی نیستم، تأکید کرد: هرکسی قبول نمی‌کند چنین فرزندی را که توان مراقبت از خود را ندارد به جای دیگری بسپرد و من نیز تاکنون به خیلی‌ها این موضوع را فهمانده‌ام.

وی تبیین کرد: اگر ایمان کسی محکم بوده و به حضور خدا اعتماد داشته باشد و بداند سرنوشت او را چه کسی رقم زده، هیچگاه از خداوند روی برنمی‌گردند.

بازرگانی بیان کرد: فردی که خدا را مدنظر داشته باشد، فقط و فقط به رضایت خدا می‌اندیشد و می‌داند که انگیزه‌ای از جنس خدا ما را به این سمت سوق می‌دهد.

وی با بیان اینکه اگر بگویم تاکنون خسته نشدم دروغ نگفته‌ام، افزود: در مواقعی ناراحتی‌ام تا سر زبان می‌آید اما این ناراحتی از ته دل نیست و قلب مادر هیچگاه بی‌مهر نمی‌شود.

مادر امیرعباس اضافه کرد: توصیه من به مادرانی که فرزندان معلول دارند، اینکه خدا را در نظر گرفته و بدانند اجر بزرگ کردن چنین فرزندانی با خداست و در آینده فرد نمود خواهد داشت.

وی با بیان اینکه تنها همین یک فرزند را دارم، افزود: امیرعباس با همین معلولیت عشق و محبت را به ما آموخته که بر این اساس تصمیم گرفتیم محبتمان را با فرزند دیگری تقسیم نکنیم.

بازرگانی تصریح کرد: از خودگذشتگی و ایثار، خصلت‌ همه مادران ایران زمین است، اما مادران دارای فرزند معلول صبر و گذشت بسیاری دارند.

* پیشنهاد واگذاری فرزندم به بهزیستی را رد کردم

یکی دیگر از مادران که فرزندش معلول ذهنی است و سال‌هاست حتی غذایش را از دستان مادرش می‌خورد، از وابستگی‌اش به فرزند خود گفت و افزود: از اوان کودکی پزشکان از معلولیت ذهنی محمد برایم گفتند اما هرچه کردم نتوانستم او را از خودم دور کنم.

وی با بیان اینکه بسیاری از همان ابتدا پیشنهاد واگذاری‌ فرزندم به بهزیستی را دادند، اما قبول نکردم، بیان کرد: با وجود اینکه تمکن مالی داشتم و می‌توانستم حتی پرستار برایش بگیرم اما ترجیح دادم، خودم پرستارش شوم.

این مادر با بیان اینکه در هنگام تولد محمد 30 سال بیشتر نداشتم، گفت: محمد از هرگونه قدرت بدنی محروم بوده و حتی توان جویدن غذا را نیز ندارد و حدود 11 سال است که از دستان خودم غذا تناول می‌کند.

وی از سختی‌ها و مشقت‌های داشتن چنین فرزندانی گفت و افزود: هر مادری چنان در قلب و جان همه مادران رخنه کرده که مگر می‌شود، لحظه‌ای ناشکری و یا خم به ابرو آورد.

وی با بیان اینکه به جز محمد یک پسر دیگر نیز دارم، افزود: در ابتدا فرزند دیگرم که سالم است، از چنین مسئله‌ای ناراحت بود اما اکنون او نیز با پدرش و بنده همراه شده و در نگهداری‌اش کمک می‌کند.

این مادر دارای فرزند معلول ذهنی یادآور شد: اکنون محمد 12 ساله است که با افزایش وزنش حمل و نقل او سخت شده و در نبود پدرش کارهای روزمره او بر عهده من است اما خداوند به قدری توان داده که اطرافیان نیز گاهی متعجب می‌شوند.

آری زندگی معلولی سخت است و سخت‌تر از آن برای اطرافیان خانواده‌هایی است که چنین فرزندانی دارند، اما مسئولان امر نیز با حمایت و یاری چنین خانواده‌هایی می‌توانند باری از دوش این راه سخت بردارند.

نقش سختی این بار در همه خانواده‌ها بر دوش مادری دلسوز است، مادری که نه تنها در دوران کودکی بلکه باید سالیان سال زحمات فرزندی را به دوش بکشد که شاید آن فرزند معلول حتی قادر به شناختن مادرش نیز نباشد.

انتهای پیام/

دیدگاه شما

نقشه ماهواره ای اسدآباد
پیش بینی وضعیت هوای اسدآباد
بانک ملت
https://telegram.me/Avaseyedjamal