آخرین اخبار

25. آذر 1399 - 9:39   |   کد مطلب: 37658
مصادف شدن "روز پرستار" با "جشن شب یلدا" که یک دورهمی بزرگتری در خانواده‌های ایرانی رقم می‌خورد، به سراغ چند تن از پرستاران بخش کرونا رفتیم و آنان به جای خرسندی از رسیدن روز پرستار از دغدغه‌هایشان گفتند.

به گزارش آوای سیدجمال، این روزها که کرونا به عنوان دشمنی ناخوانده و خطرآفرین میهمان جهان و جهانیان شده، شاید زحمت و خدمت پرستاران و پزشکان در جامعه بیشتر از گذشته احساس و دیده شده باشد.

 

اما امسال که پنجم جمادی‌الاول سالروز تولد حضرت زینب(س) بانوی اسوه صبر و استقامت به نام روز "پرستار" نامگذاری شده، به موضوعی مهم پرداخته ایم که شاید دغدغه و نگرانی این روزهای پرستاران باشد.

با دورهمی خود روز پرستار را تلخ نکنید!

 

به گفته‌ی مسئولین وزارت بهداشت دورهمی‌ها یکی از دلایل افزایش آمار کروناست، حال می‌توان گفت که مصادف شدن روز پرستار با شب جشن یلدا که یک دورهمی دیگری در بسیاری از خانواده ها رقم می‌خورد، ممکن است با بی توجهی مردم شبی پر از حادثه تلخ و البته دغدغه مندی برای پرستاران و پزشکان باشد.

 

حال در آستانه این روز با چند تن از پرستارانی که به صورت مستقیم با ویروس ناخوانده و بیماران بد حال کرونایی در بخش کرونای بیمارستان حضرت قائم(عج) درگیر هستند، به گفت‌وگو نشستیم.

 

عاشق نباشی، نمی توانی پرستار باشی، پرستاری یعنی ترسیم عشق بر رنج بیماری

آوای سیدجمال: خودتان را معرفی کنید و بفرمایید چند سال سابقه کار دارید؟

زهرا نجفی هستم، کارشناس پرستاری حدود 20 سال سابقه کار دارم.

آوای سیدجمال: شغل پرستاری چطور انتخاب کردید؟

واقعیت این است که شناخت کافی نسبت به شغل پرستاری نداشتم و بیشتر اطرافیان بنده را به این سمت سوق دادند.

 

آوای سیدجمال: از نگاه شما پرستاری چگونه شغلی است؟

آن زمان که بنده مشغول خدمت در لباس پرستاری شدم، این شغل چندان جایگاه اجتماعی در جامعه نداشت و مورد پذیرش بسیاری از خانواده‌ها نبود، دید مثبتی نسبت به این شغل وجود نداشت اما اگر امروز پرستاری را بخواهم تعریف کنم یعنی عشق، اگر عاشق نباشی نمی‌توانی پرستار باشی پرستاری یعنی ترسیم عشق بر رنج و بوم بیماران؛ پرستار است که با تمام وجودش در کنار بیمار می ایستد و شب را روز و روز را شب می کند.

 

آوای سیدجمال:آیا ازدواج کرده اید؟ فرزند دارید ؟ چندتا؟

بله ازدواج کردم صاحب دو فرزند دختر و پسر هستم.

 

آوای سیدجمال: از روزهای کرونایی بگویید چطور می‌گذرد؟

روزهایی کرونایی روزهای بود که تمام شهر در بیم و هراس بود،

 گرچه این شهر هراسان شده از بیماری

من پرستارم وعمری است خطر کرده دلم

 

واقعیت این بود همه در التهاب و استرس و تنش بودند اما همکاران من در بیمارستان به دل آتش زده بودند و خطر کردند خط مقدم را حفظ کردند اجازه ندادند لحظه ای عزیزان شما در بستر بیماری تنها باشند، روزهای خیلی سختی بود و هست استرس و نگرانی همکاران من بیشتر ابتلا خانواده هایشان به این ویروس بود نه شخص خودشان و از ما درخواست کردند که خوابگاهی داشته باشند که به منازل نروند ما بیشتر اوقات تماس تلفن با خانواده برقرار میکردیم

 

آوای سیدجمال: در روزهای کرونایی آیا همسر و فرزندانتان را دیده اید؟

روزهای ابتدایی کرونا حدود یک ماه الی 40 روز از فرزندانم دور بودم، می‌ترسیدیم که ناقل باشم و آنها در منزل پدری من بودندو از طریق فضای مجازی با آنها تماس تصویری برقرار می کردم و یک بار هم از پشت پنجره پدر و مادرم و همسر و فرزندانم را دیدم.

 

آوای سیدجمال: آیا شده به خاطر ترس از ابتلا به کرونا از بیماری فاصله بگیرید؟

روزهای اول شیوع کرونا ترس از ابتلا به این ویروس در وجود تک تک افراد جامعه بود، ما پرستاران هم انسانیم بودیم و فرقی با دیگران نداریم اما این ترس از ابتلا باعث نشد که دل به دریای خطر نزنیم و ارائه خدمات کوتاهی کنیم. ما در اسرع وقت بهترین خدمات را به بیماران کرونایی داشتیم.

 

آوای سیدجمال: از حال بیماران چه خبر؟ نمی‌ترسید کرونا بگیرید؟ استرس ندارید؟

روزهای اول کرونا استرس‌ها زیاد بود اما وقتی همسر، فرزندانم و خودم مبتلا به کرونا شدیم و این دورن را گذراندیم شاید استرس از آن کمتر شده باشد اما روزهای سختی برای تک تک عزیزان کرونایی بود.

 

آوای سیدجمال: در طی این 9 ماه آیا مرخصی رفته اید ؟

همان طور که خیلی از هموطنان ما مسافرت‌ها را بخاطر سلامتی خود و عزیزانشان کنسل کردند، همکاران من هم به مرخصی نمی‌رفتند و حتی دو شبانه روز کار می‌کردند ما با کمبود نیرو مواجه بودیم اما این مشکل موجب نشد که ما در خدمت رسانی به بیماران کوتاهی داشته باشیم.

 

آوای سیدجمال: باتوجه به شرایط کرونا آیا میزان ساعت کاریتان تغییری کرده؟ راستی حقوق تان چقدر است؟

علی رغم بسیاری از ادارت دور کاری داشتند اما همکاران ما در بیمارستان در تمام ساعت‌ها و بیشتر از ایام غیر کرونایی در محل حضور داشتند متأسفانه بارها شاهد بودیم که در فضای مجازی اعلام می‌کردند حقوق و مزایای پرستاران افزایش پیدا می‌کند و مزایای زیادی برای آنان درنظر گرفتند و حتی حق کرونا می‌گیرند که تا به امروز حق کرونا محقق نشده و قولی را مرداد ماه دادند اما تاکنون که محقق نشده است. حق کرونا ناچیز است مثلا برای پرستاری که یک ماه در بخش کرونا بوده 200 الی 300 هزار تومان در نظر گرفتند کار کردن در لباس هاو کاورها واقعا سخت است به خصوص در ایام تابستان با آن گرما  و حتی ماه رمضان که روزه هم می‌گرفتند. آب بدنشان گرفته می‌شد.

 

آوای سیدجمال : در این شرایط انتظارتان از مردم چیست؟

انتظار ما از مردم به ویژه در روزهایی که به شب یلدا نزدیک می‌شویم این است که اگر به دنبال شکست کرونا هستیم و می خواهیم بر آن غلبه کنیم، دورهمی ها را مجازی برگزار کنیم تا ان شالله در ایام نوروز دورهمی شلوغ داشته باشیم.

 

آوای سیدجمال: می‌دونید شب یلدا با روز پرستار پیوند خورده؟ هدیه ای که از مردم می‌خواهید در این روز بگیرید؟

بهترین هدیه به ما پرستاران، کم کردن دورهمی ها است، البته آن هدیه هم نه بخاطر ما بلکه به بخاطرحفظ سلامتی خودشان چراکه فشار کاری بر ما یک طرف است و از دست دادن هر عزیزی یک طرف و این تلخ ترین لحظه برای ماست. دیدن آن تنگی نفس‌ها و درد و رنج بیمار که یک فشار روانی مضاعف را بر ما تحمیل می‌کند.  

آوای سیدجمال شیرین اتفاقی که در ایام کرونا برایتان رخ داد؟

علیرغم اینکه دوران کرونا دورای سخت  و طاقت فرساست و امیدواریم بزودی با دعای مردم ریشه کن شود، اما نمی‌شود از تجارب ارزنده ای که برای ما داشته غافل شویم، آنجا که یک ویروس ریز یک جهان را بهم بریزد عظمت خداوند را نشان می‌دهد و اینکه خداوند اگر بخواهد می‌تواند بر تمام علم و پیشرفت غلبه کند. با کرونا قدر خیلی از چیزا را فهمیدیم مثلا" اکسیژنی که خیلی راحت تنفس می‌کردیم الان برای ما سخت شده استفاده از ماسک متداول شده و ما مجبور هستیم در تمام لحظات از ماسک استفاده کنیم درحالی که قبلا" قدر این هوا و اکسیژن را بیشتر می‌دانیم و چقدر اکسیژن برای ما ارزان بود اینکه درکنار عزیزانمان باشیم و دورهمی ساده قدر لحظات را بیشتر می‌دانیم و بعداز پایان کرونا بهبودی بیماران و ترخیص لبخند رضایت است و خستگی را از تنشان در می آورد.

 

بی تعارف پرستاران با مردم؛

آوای سیدجمال: اگر یک جمله بی تعارف با مردم بخواهید بگویید؟

نگذارید به جایی برسد این بحران

 که شود مقبره یک روز سراسر ایران

 

خدای نکره یک روز برسد که متوفیان ناشی از کرونا افزایش یابد ما بسیاری از پزشکان و پرستاران را در این بحران از دست دادیم که برای ساختن آنها باید سالیان سال تلاش کرد تا بار دیگر افراد همچون آنها را به جامعه عظا کرد.بخاطر سلامتی خود و عزیزانتان پروتکل های بهداشتی را رعایت کنید دورهمی را کم کنید ماسک بزنید تا بهاری زیبا را در کنار تک تک عزیزان جشن بگیریم.

 

جشن شب یلدا را به سال آینده موکول کنید

آوای سیدجمال:  خودتان را معرفی کنید و بفرمایید چند سال سابقه کار دارید؟

راحله سبزه‌ای هستم، پرستار بخش کرونا،  البته 12 سال سابقه کار دارم که 9ماهه است در این بخش فعلیت دارم.

آوای سیدجمال: شغل پرستاری چطور انتخاب کردید؟ از نگاه شما پرستاری چگونه شغلی است؟

علاقه یکی از راه‌های قرب به خدا و کمال انسانی باشد و نگرش زیادی را در بین پرستاران می‌تواند ایجاد کند، پرستار می‌تواند با مهارت خوب ، صبوری و فشار کاری را دلسوز مهربان باشد

 

آوای سیدجمال:  آیا ازدواج کرده اید؟ فرزند دارید ؟ چندتا؟

بله دارای دو فرزند دختر و پسر هستم.

 

آوای سیدجمال: از روزهای کرونایی بگویید چطور می‌گذرد؟ در این روزهای آیا همسر و فرزندانتان را دیده اید؟

روزهایی کرونایی از اول اسفند به جز بیمارستان جای دیگر نمی‌رفتم تمام دید و بازدید با اقوام و مسافرت‌ها را کنسل کردیم تحصیل فرزندان را برعهده خودم بود به صورت مجازی انها را اموزش می‌دادم، آنها در همدان در منزل پدری ام ساکن بودند حتی سختی و نبود انها را تحمل کردیم.

 

آوای سیدجمال: آیا شده به خاطر ترس از ابتلا به کرونا از بیماری فاصله بگیرید؟ از حال بیماران چه خبر؟ نمی‌ترسید کرونا بگیرید؟ استرس ندارید؟

اوایل این ویروس ترس بیشتر داشت. با اینکه خودم بیماری زمینه ای دارم و ترس از ابتلا را داشتم اما در حال حاضر ترس را از خود دور کردم اوایل نگران این بودم که این ویروس را به دیگران منتقل کنم ولی خوشبختانه مشکلی پیش نیامد، بهداشت فردی را رعایت کردم.

 

 

آوای سیدجمال: در طی این 9 ماه ایا مرخصی رفته اید ؟

در طی این 9 ماه نتوانستم مرخصی بروم باتوجه به کمبود نیرو فعالانه ایستادم.

 

 

آوای سیدجمال: باتوجه به شرایط کرونا آیا میزان ساعت کاریتان تغییری کرده؟ راستی حقوق تان چقدر است؟

ساعت کاری پرستاران نه تنها کم نشده بلکه بیشتر هم شده، 4 میلیون و ششصد دریافتی ماست

 

آوای سیدجمال: در این شرایط انتظارتان از مردم چیست؟

تصورها این بود که این بیماری در تابستان از بین می‌رود اما کماکان این ویروس شکل دیگری پیدا کرد و بدتر شد مردم باید رعایت کنند، جشن یلدا را به سال بعد موکل کنند.

 

 

آوای سیدجمال: شیرین اتفاقی که در ایام کرونا برایتان رخ داد؟

شیرینی روزهای کرونایی ما زمانی بود که بیمار کرونایی با بد حالی وارد بیمارستان می‌شد و با حال خوب مرخص می شد

 

 

آوای سیدجمال: می‌دونید شب یلدا با روز پرستار پیوند خورده؟ هدیه ای که از مردم می‌خواهید در این روز بگیرید؟

مردم به ما هدیه دوری از تجمعات، رعایت بهداشت و استفاده از ماسک را هدیه دهند.

 

 

آوای سیدجمال:اگر یک جمله بی تعارف با مردم بخواهید بگویید؟

از مردم می خواهم که برای حفظ جان خود و خانواده هایشان هم که شده، نهایت همکاری با عوامل بهداشت و درمان داشته باشند.

 

بارها شاهد مرگ بیماران کرونایی بودیم و اشک ریختیم

 

آوای سیدجمال:خودتان را معرفی کنید و بفرمایید چند سال سابقه کار دارید؟

زهرا قربانی عطایی هستم، با  2 سال و پنج ماه سابقه کار در بیمارستان.

 

آوای سیدجمال: شغل پرستاری چطور انتخاب کردید؟

بر اساس علاقه و توانایی فردی وارد این شغل شدم.

 

آوای سیدجمال: از نگاه شما پرستاری چگونه شغلی است؟

پرستار یکی از اعضاء کلیدی در گروه مراقبت های بهداشتی ودرمانی است و نقش ارزنده او در پذیرش، آماده سازی، مراقبتها و حمایت های جسمی و اجتماعی مورد قبول همه و بر هیچ کس پوشیده نیست.

 

آوای سیدجمال: آیا ازدواج کرده اید؟

 

خیر مجرد هستم

آوای سیدجمال: از روزهای کرونایی بگویید چطور می‌گذرد؟

از ساعت هفت صبح منزل را ترک کرده و از ساعت هفت ونیم صبح در بیمارستان با پوشیدن دستکش، ماسک، عینک و لباس مخصوصی که بعد از نیم ساعت تحمل گرمای ناشی از آن آزار دهنده می‌شود، تا ساعت 4 ظهر که شیفت را به همکاران دیگر تحویل دهم، از بیماران کرونایی پرستاری می‌کنم.

 

آوای سیدجمال: آیا شده به خاطر ترس از ابتلا به کرونا از بیماری فاصله بگیرید؟

مدتی پیش، وقتی برای رسیدگی به حال یکی از بیماران بالای سرش رفتم، این بیمار که فرد مسنی هم بود به من گفت که به دخترم زنگ بزنید در لحظات پایانی عمرم یکی از فر زندانم بالای سرم باشد، در حالی که از ماسک cpap اکسیژن دریافت میکرد و زجر تنفسی داشت، در ان لحظه با دختر او تماس گرفتم و با دخترش صحبت کرد و نتوانستم بغض خود را قورت بدهم و در هنگام دارو دهی به بیماران دیگر اشک جلوی چشمانم را گرفته بود، دو روز بعد که به شیفت بر گشتم متوجه شدم که بیمار فوت کرده  است و حالا یادآوری این صحنه برایم بسیار تلخ و ناراحت کننده است.

 

آوای سیدجمال: از حال بیماران چه خبر؟ نمی‌ترسید کرونا بگیرید؟ استرس ندارید؟

وقتی کرونا گرفتم به مدت یک هفته از بیماران کرونایی مراقبت میکردم و بعد از یک هفته جواب pcr بنده مثبت شد و در منزل به مدت دو هفته قرنطینه در یک اتاق جدا بودم و مادرم که پنجاه ساله است و بیماری دیابت دارد از من پرستاری می‌کرد و رفت و آمد به منزل ما به مدت سه هفته حتی بعد از استعلاجی بنده منع شده بود و وقتی حس بویایی و چشاییم را از دست دادم و حالت تهوع داشتم متوجه حال بیماران کرونایی شدم که نمی توانستند حتی سوپ بخورند و ما به آنها دارو میدادیم که زجر آنها چند برابر نشود.

 

آوای سیدجمال: در طی این 9 ماه آیا مرخصی رفته اید ؟

بنده از دوم اسفند ماه از بخش ایزوله تنفسی کار خود را برای مراقبت از بیماران کرونایی شروع کردم تا امروز که بیست و دوم آذر ماه است من و همکارانم علاوه بر موضفی ماهانه اضافه کار هم میاییم به علت اینکه همکاران دیگر مان به علت کرونا در دوران قرنطینه هستند و نسبت پرستاران به بیماران کم است.

 

آوای سیدجمال: در این شرایط انتظارتان از مردم چیست؟ می‌دونید شب یلدا با روز پرستار پیوند خورده؟ هدیه ای که از مردم می‌خواهید در این روز بگیرید؟

در این ایام کرونا انتظار داریم مردم به صورت مجازی این شب بلند را جشن بگیرند، بخاطر عزیزانشان و بخاطر  بزرگتر های فامیل که در سال هاپایانی زندگیشان غر یبانه جان خود را تسلیم این ویروس منحوس نکنند، این بهترین هدیه برای روز پرستار است.

 

لیلا نظری فرهودی

انتهای پیام/ن

 

دیدگاه شما

نقشه ماهواره ای اسدآباد
پیش بینی وضعیت هوای اسدآباد
بانک ملت
https://telegram.me/Avaseyedjamal