حالا نوبت بسیجیان است تا با پیاده روی در حدود دو کیلومتر خود را به محل اسکان برسانند؛ نواهای حماسی که در طول راه پخش می شود، سر پر شور بسیجیان برای مبارزه با صهیونیست ها و آزادسازی قدس  حال و هوای جبهه های دفاع مقدس را زنده کرده است.

 

با گذر از ستون های بسیجیان به محل استقرار گردان های بیت المقدس می رسیم؛ منطقه ای گسترده با چادرهای برپا شده و منظم. در ستون حرکت بسیجیان چهره آفتاب خورده یک پیرمرد نظرم را جلب می کند؛ نامش حبیب الله عزیزی است و عضو یکی از گردان های بیت المقدس استان مرکزی است. از او پرسیدم حاج آقا با این سن و سال و وضعیت آب و هوایی چرا شما خود را به زحمت انداخته اید؟ با یک لبخند سرشار از عشق گفت: جوان می خواهی به من بگویی که راه را اشتباه آمده ام؟ این بسیجی پیشکسوت در حالی که لبخند از روی لبانش محو شد گفت: از زمان جنگ که به عنوان یک بسیجی عازم جبهه های جنگ شدم تا به امروز اسلحه را زمین نگذاشته ام چون مولا و رهبرم بارها فرموده است که جنگ هنوز ادامه دارد؛ آقا هیچوقت حرفی از بازنشستگی انقلابی ها و بسیجی ها نزدند و این یعنی تا لحظه ای که جان در بدن داریم باید بجنگیم، حالا یک زمانی جنگیدن با اسلحه است و زمانی با سلاح علم و دانش؛ اما من مطمئن هستم که راهی که آمده ام راه سعادت است. پیرمرد که این حرف ها را می زند از سوال خود خجالت کشیدم و گوش هایم قرمز شد. وقتی حرف های پیرمرد تمام شد دوباره لبخند زیبایش نمایان شد و مشتی کشمش از جیبش به دستم ریخت و با خدا قوتی به راه خود ادامه داد.

 

 

پاسداران سپاه اسلام در گوشه گوشه منطقه عملیاتی  کنترل های لازم را برای اجرای هر چه بهتر انجام این رزمایش بزرگ ضد استکباری انجام می دهند.

بنا به گفته فرماندهان حاضر در رزمایش نیروهای بسیجی گردان های بیت المقدس، بعد از ظهر امروز را با کلاس ها و کارگاه های نظامی و عقیدتی پشت سر می گذارند.

 

انتهای پیام/ن