آخرین اخبار

30. آذر 1394 - 0:38   |   کد مطلب: 29680
«او» كه عصاره‌ي حداقل يكصدوبيست‌وچهارهزار پيامبر خاص و عامِ طول تاريخ خلقت آدميان است. «او» كه راز «گلستان‌شدن آتش بر ابراهيم (ع)» است. رمز زنده‌كردن مردگان توسط عيسي (ع) باشد و سرّ عمر نهصد ساله‌ي نوح نبی (ع) را آشكار می‌سازد. «او» كه موسي و يوسف و يعقوب و همه‌ي انبياء خصوصاً آخرين آنان صلوات‌الله‌عليهم اجمعين، آمدن مباركش را به طور قطع و يقين امضاء كرده‌اند.

به گزارش آوای سیدجمال به نقل از زادسرجیرفتی؛ در مقاله ای از ایشان در خصوص حضر ت صاحب ذالزمان می‌خوانیم: پروردگارا تو خود بر ذهن و فكر اين عبد سراپا تقصيرت وقوف داري و بر آنچه كه اينك در سويداي دل و عمق جان و نهان سينه‌اش مي‌گذرد عالم و آگاهي، زيرا تودانا به اسرار نهانی.

          خدايا تو خود عليم و بصيری كه اين بنده‌ی بی‌ مقدار و شرمسار، صادقانه، خاضعانه و خالصانه سپاسگزار است كه سرانجام اين لياقت را روزيش فرمودي كه دست به قلم شده و از باب تسلي دل كه نه، بل تسلی خاطر، از «او» عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشريف و ارواحنا لتراب مقدمه‌الفداء، بنگارد و ذهن، و مغز و عقل خود را به ياد و نامش، متبرك بسازد، اگر چه به ناتوانی و عدم صلاحيت خود ايمان دارد وليكن اين هم می‌خواهد همان نقش آن پيرزن نشسته در مسير عبور يوسف (ع) را بازی كند. از «او» بنويسد كه هميشه‌ي عمر بشر مايه‌ي حيات، موجب تلاش، باعث رستگاري و دليل عشق، عاطفه و محبت بوده و هست و خواهد بود.

نگارا جسمت از جان آفریدند

   ز كفر زلفت ایمان آفریدند

جمال یوسف مصری شنیدیم

   ترا خوبی دو چندان آفریدند

ز باغ عارضت یك گل بچیدند

   بهشت جاودان زآن آفریدند

غباری از سر كوی تو برخاست

   و زآن خاك آب حیوان آفریدند

سرا پایم فدایت باد و جان نیز

  كه سر تا پایت از جان آفریدند

كجاست او و كی خواهد آمد؟ : (آقا قربانت بگردم «تو» را منظور است).

          «او» كه عصاره‌ي حداقل يكصدوبيست‌وچهارهزار پيامبر خاص و عامِ طول تاريخ خلقت آدميان است. «او» كه راز «گلستان‌شدن آتش بر ابراهيم (ع)» است. رمز زنده‌كردن مردگان توسط عيسي (ع) باشد و سرّ عمر نهصد ساله‌ي نوح نبی (ع) را آشكار می‌سازد. «او» كه موسي و يوسف و يعقوب و همه‌ي انبياء خصوصاً آخرين آنان صلوات‌الله‌عليهم اجمعين، آمدن مباركش را به طور قطع و يقين امضاء كرده‌اند.

          «او» كه حتماً و قطعاً مجازات مي‌كند آن ملعون خبيث و پليدی را كه «پهلوي» مقدس والده‌ی بی‌نظير و عزيزش(س) را شكست. مكافات مي‌كند آن جنايتكار پست و كثيفي را كه با شمشير به زهر آغشته‌ی خود، محراب مسجد كوفه را با خون والد ماجد و مكرمش عليهما‌السلام، سرخ‌فام ساخت. «او» كه كيفر خواهد داد آن ناكسان پست‌تر از خوكان را كه در كمال شقاوت و دنائت، سفير امين و عزيز مولا و عشقش را در كوفه و طفلان معصوم و صغيرش را در كربلا وقيحانه، ظالمانه و خائنانه به شهادت رساندند.

 

 

          «او» قصاص خواهد كرد آن بی‌مروت‌های ستمگر و نادان و چركين دلان بی‌ رحم و شعوری را كه جگر مجتبايش را پاره پاره ساختند و آنان را كه ده‌ها تير تيز از كمان‌ها با هدف قرار دادن بدن مبارك و جنازه اطهر و اقدس آن مظلوم‌بن‌المظلوم عليهماالسلام، بدر كرده و انداختند.

          «او» كه آنچنان بلايي را بر سر آن لعين پسر آن ‌ملعون بياورد كه هنوز كسي تصور نكرده است و عالم نشنيده است. زيرا آن لعنت ‌شده‌ي از كربلا تا قيامت، جنايتي را مرتكب شده است كه اگر كل جنايات تمام جنايتكاران تاريخ را از قابيل، نمرود، فرعون گرفته و تا ابوسفيان و معاويه و حجاج، مأمون، رضاخان، هيتلر، چنگيز، فرمانده صرب‌هاي بوسني، ساواك شاه و سياي آمريكا، اينتليجنت سرويس انگليس، موساد رژيم صهيونيستي و ك‌-گ‌-ب شوروي سابق تا صدام و رايس و بوش و . و . . . ادامه داده، در يك كفه‌ي ترازو بگذارند و جنايت غيرقابل درك و توصيف آن اشقی‌الاشقيا را در كفه‌ي ديگر آن قرار بدهند، مطمئناً و بدون شك، وزن اين بزرگترين جنايت آن تبهكارترين و جنايتكارترين خون‌آشام تاريخ بشر، به مراتب سنگين‌تر است.

          «او» كه انتقام خون به‌ناحق ريخته در كربلا را از عمر‌بن‌سعد و شمر و خولي و امثالهم كه لعنت ابدی خدا و ملائكتةالله و مؤمنين بر آنان باد، خواهد گرفت.

          «او» كه با عدالت الهي خود و شمشير علوي و بران خود، با كساني كه عمه‌ی سلحشور و فداكار و بی‌بديلش سلام‌الله عليها را به همراه آقای سجده گزاران و زينت عبادت كنندگان عليه‌السلام، در كوچه‌ها و خيابان‌هاي كوفه و شام . . . ، آن كند كه خدا فرمان داده است.

          «او» كه منصور دوانيقي رذل، پليد و سفاك را به سزاي اعمالش خواهد رساند و هارون‌الرشيد پليد و مأمون خبيث را به عذاب دردناك‌تر و سخت‌تر، مبتلا خواهد ساخت.

          «او» كه دل همه‌ي انبياء، اوصياء، اولياء، علماء، شهداء، و عرفا را، با كشتن گردنكشان تاريخ و جباران روزگاران و ماربه‌دوشان خونخوار همه‌ی دوران‌ها، شاد و روانشان را مسرور می‌فرمايد.  خلاصه «او» كه جهان را پر از عدل و داد مي‌كند و مستضعفان را بر سرنوشت خويش حاكم مي‌گرداند و طعم عدالت را به همگان مي‌چشاند و مزه‌ي خوشِ انصاف، مروت، مساوات و برادري را در ذائقه‌ی بشريت مي‌چشاند و شهد شيرين‌تر از عسل حاكميت حق‌مدارانه‌ی الهي را در كام نوع انسان در سراسر گيتي فرو مي‌ريزد و دل ميلياردها آدم را با انواع رنگ‌ها و نژادها در اقصي نقاط جهان شادمان مي‌سازد.

          «او» كه از آدم و حوا گرفته تا آخرين بشري كه در همين لحظه بالغ مي‌شود، ذاتاً و فطرتاً منتظر آمدنش بودند و هستند و متأسفانه هنوز انتظارشان به سر نيامده است و كسی هم نمی‌داند كه چه وقت اين امتحان سخت و طولانی  پايان می‌پذيرد، و چشمان همگان به نور جمال الهی‌اش منور خواهد شد.

          «كسي» را مي‌گويم كه هر آن كس كه هر آنچه كه از آدم ابوالبشر تا زماننا هذا، از خدا گفته است، از عدالت نوشته است، از حاكميت خدا سروده است، از پيامبر خاتم (ص) توصيف كرده است، از علي مرتضي ترسيم نموده است، از سيدالشهداء صلوات‌الله‌عليهم اجمعين، تبيين كرده‌است و حتی ذره‌اي از حق آنان را نيز ادا نكرده‌اند، در حقيقت از «او» گفته‌اند، از «او» نوشته‌اند، از «او» سروده‌اند، از «او» توصيف كرده و از «او» ترسيم و تبيين فرموده‌اند. البته، با وجودی كه ميلياردها كلمه از «او» نوشتنه‌اند و ميليون‌ها كلام از «او» ساختنه‌اند و هزاران خطبه در شأن «او» ايراد كردند، مسلم است كه حق ذره‌اي از خورشيد فروزان و عالم‌تابش را به جاي نياورده‌اند و قطره‌ای از اقيانوس بی‌كرانش را حس و لمس نكرده‌اند.

 كس نيست كه او منتظر وصل شما نيست‏

   - جان نيست كه آن خاك ره آل عبا نيست‏

حق، معرفت مهر شما در دل ما كاشت‏-

 اين شدّت شوق و شعف از جانب ما نيست‏

كس نيست كه آنقدر شما را نشناسد -

در هيچ سرى نيست كه سِرّى ز خدا نيست‏

دل تيره شد از ظلمت شبهاى فراقت‏ -

 باز آى كه بى‏مهر رخت نور و ضياء نيست‏

باز آ كه نمانده است ز اسلام بجز نام‏ -

 در روى زمين بى‏تو بجز جور و جفا نيست‏

در صومعه و خانقه و خلوت و مسجد -

 جائى نتوان يافت كه دستى به دعا نيست

          بلي، خدا را شاكر و ممنون هستم كه سرانجام اين عبد گنه‌كار و روسياهش را كه به نااهلی خود اذعان دارد، عنايتي مرحمت فرمود تا مطالبي چند را در وسع اندك خويش درباره «او» فكر كند و راجع به «او» مطالعه نمايد و از «او» بنويسد و خطاب به سماحت اقدس و انور «او» از قول منتظران واقعی‌اش عرضه بدارد كه :

 ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی -

 دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی

و حرف دل خود را به محضر مقدس و مباركش اين‌گونه اعلام بدارد كه :

          بلی، در اين فرصت الهي كه بسي مغتنم است و بسيار مسرت‌بخش، نكاتي را متذكر مي‌گردد.

          1- نقش مهدويت در تاريخ :

در اين رابطه اعاظم شيعه و كبار دين، صدها نكته و هزاران مطلب گفته و نوشته‌اند كه ماحصل و عصاره‌ي آن‌ها اجمالاً اين است كه نوع بشر اعتقاد به آمدن منجي آخرالزمان و آمدن كسي كه همه را از يوغ انواع اسارت‌ها، ستم‌ها، تبعيض‌ها، پستي‌ها، پلشتي‌ها و . و . . . نجات خواهد بخشيد و بشريت را از حصار تنگ دروغ‌ها، تهمت‌ها، نيرنگ‌ها، زيرآب‌زدن‌ها و.و. رها مي‌سازد، اعتقاد راسخ داشته و اكنون نيز قريب به هفت‌ميليارد انسان در حال نفس كشيدن بر روي كره‌ي خاكي، چنين باور قلبي و راسخي دارند، براي اين كه اين مهم در ذات و فطرت آن‌ها وجود داشته و دارد، وليكن جباران قرون و غداران اعصار گذشته و زمان ما، اين اعتقاد مبارك و مؤثر را توسط دانشمندنمايان حوزه‌ي حاكميت خويش كه همان علماي درباري بوده و هستند، به انحراف كشيده‌اند.

          2- دليل طول عمر شريف مهدي موعود عج :

اكنون با پيشرفت بشر در علم سلامت و بهداشت محيط زيست، به يقين رسيده است كه حداقل عمري كه بشر مي‌تواند داشته باشد پنج قرن است. مسلماً روزي خواهد آمد كه براي بشر مسجل خواهد شد كه اگر درست زندگي كند و قوانين طبيعت را بياموزد و مراعات نمايد، عمر طولاني و نهصدساله‌ي نوح پيامبر قابل درك و قبول خواهد شد و اطمينان پيدا می‌كند كه خودش هم می‌تواند صدها سال زندگی كند. علاوه بر اين آيا آن كسي كه به آتش فرمان داد كه حق نداري ابراهيم(ع) را آسيب برساني و نرساند و به عصاي موسي(ع) امر كرد كه به افعي و يا اژدها مبدل بشو و سحر ساحران را باطل كن و چنين شد و چنان كرد و يا عيسي(ع) را توان زنده‌ساختن مردگان را عنايت فرمود و يا مثل قرآن را نازل كرد كه هرگز بشر نتوانسته و نمي‌تواند كمترين دخل و تصرفي در محتواي آن انجام بدهد و هر روز نوتر و پرمعني‌تر از روز قبل رخ می‌نماياند، نمي‌تواند به طبيعت دستور بدهد كه آخرين حجت معصوم مرا كه درود خدا و ملائكة‌الله و خلق‌الله از جاندار و نبات و زمين و آسمان‌ها بر او باد، در موقعيت يك جوان توانمند، شاداب و پرانرژي محافظت كن و نگه بدار؟!، پاسخ روشن است.

          ضمن اينكه دلايل عقلي متعدد راز اين مهم را در معيت براهين نقلي فراوان و مساعت سبب‌های فلسفي بسيار توسط آنان كه اهليت داشته و بعد از اين نيز صلاحيت خواهند داشت، مكشوف شده و غيرقابل انكار می‌باشد كه در اين مجال نشايد و در صلاحيت چون منی نيست.

 

 

          3- چگونگي پرشدن ظلم و جور قبل از ظهور «او» عج :

راستش نگارنده‌ي اين سطور بارها و بارها در اوضاع ظلم و جور و فساد و فحشا تأمل كرده است و با اطلاعات بسيار اندك و كمتر از اندكي كه دارد، نتوانسته است بيش و بالاتر از آنچه كه اينك در جهان وجود دارد، تصوير و تصور كند.

پاره‌ای از ظلم‌ها و جورهايی كه اكنون در جهان مي‌گذرد عبارت است از :

كشتن هزاران و بلكه ده‌ها‌هزار و بيشتر از انسان‌هاي بي‌گناه و شكنجه‌ی غيرقابل تحمل آنان در سراسر جهان خصوصاً عراق، افغانستان، گرجستان و زندان‌هاي مخوف و متعفن «گوانتاناما»، «ابوغريب» و نسل‌كشي در بوسني و شرط‌بندي بر سر پسر و يا دختربودن حمل زنان باردار و دريدن شكم آن زنان بي‌گناه و بي‌پناه، قاچاق صدهاهزار و بلكه ده‌ها ميليون دختر و زنی كه داراي جمال جميل هستند كه از سراسر دنيا به مراكز بزرگ و بي‌رحم «سكس» و «فحشا» در برخي از كشورهاي مدعي «حقوق بشر» گسيل می‌شوند و  خريد و فروشي رسمي و علني آن زنان و دختركان بخت‌برگشته كه همان برده‌داري مدرن دنياي ديجيتال است. قانوني‌كردن جنايت قوم «لوط» (ع) كه باعث لرزش عرش الهي مي‌گردد. مجاز دانستن شريك زندگي شدن مرد با مرد و تلذذ زن از زن و دفاع شديد و غليظ از به اصطلاح حق و حقوق مورد ادعاي همجنس‌بازان و فمينيست‌ها.

به غير از تجاوز به عنف توسط متجاوزين به عرض و ناموس مردمان تحت عنوان «سكس» و درآمد ساليانه چندصدميلياردي از اين راه (سكس) توسط ماهواره‌ها و سايت‌ها و وبلاگ‌هاي مستهجن اينترنتي، و سی‌دی‌های قاچاق، در كمال تأسف، تأثر و شرمندگي بايد گفت كه اينك بسيارند زنان و مرداني كه تجاوز به حريم حيوانات يعني اسبان و خران و سگان و خوكان را حق خود دانسته و انواع فسادها را مرتكب مي‌شوند و بالاتر و شنيع‌تر از اين، آن كه بعضاً به محارم خود نيز رحم نمی‌كنند.

وجود صدها ميليون انسان گرسنه و بي‌لباس و بي‌مسكن، وجود ده‌ها و بلكه صدها ميليون بيكار و فقير، حضور صدها ميليون سارق با هزاران نوع سرقت، احداث هزاران مؤسسه براي تربيت بچه‌هاي خياباني در سراسر جهان، توليد انواع كرمِ‌هاي مختلف از جنين‌هاي سقط شده زنان اكثراً خلاف‌كار، بيماري وحشتناك و غيرقابل علاج «ايدز»، و ويراني كانون گرم خانوادگي جوامع غربي و حتي شرقي، حاصل ظلم و جور حاكمان ظالم و جائر بر جهان است.

استثمار مستضعفان با استعمار مستكبران و استحمار كم‌دانشان توسط صاحبان دانش‌های برتر و يا به اصطلاح «های تكنولوژي»، غارت منابع خداداد ملت‌ها توسط دولت‌هاي قداره‌بند و زورمدار. و ده‌ها و بلكه صدها و هزارها فساد، ظلم، جور، گناه و خيانتي كه هر روز و شب و صبح و شام در اين كره‌ی لايه لايه‌ای در حال وقوع است.

بلی قلدران و خائنانی كه جهان را در سيطره‌ی خود گرفته‌اند، گفته‌اند :

گفتند « استعمار » ( درخواست آباداني و عمران) و با نام استعمار اولاً « استحمار» كردند و ثانياً، « استثمار» و جهان سوم را خصوصا، غارت كردند.

گفتند « آزادي » و مردم را رها كردند تا برهنه بشوند و شمارگان زنازادگان را افزايش دادند.

انواع مشروبات الكلي را توليد كردند و مردم را تشويق به آشاميدن آن‌ها كردند تا مست و لايعقل شوند. هزاران نوع وسيله تحريك غرايز جنسي، جنس بشر را درست كردند و با ابزاري چون عكس، فيلم، سي‌ دي، ماهواره ، اينترنت، كتاب، مجله و ... ترويج كردند و راه پيشرف را غيرمستقيم در هم‌جنس‌بازي و حتي با حيوانات بازي، معرفي كردند، تا اكثريت مردم سر از كار شاهان و اشراف مدل قرن های بيستم و بست‌ويكم جديد درنياورند و متوجه نشوند كه چگونه شبكه‌هاي مختلف صوتي و تصويري به جاي آنان تصميم مي‌گيرند، و ...

گفتند « جامعه مدني » و نظم نوين جهاني را تعريف دل خواسته كردند و همه‌ي جهان را مجبور به تمكين قوانين آن كه متضمن حاكميت چند نفر معدود است، ساختند و قاطعانه و علني گفتند؛ هر كس فرمان را اطاعت نكند، عليه ما و دشمن ما خواهد بود و حامي‌ تروريست است و اصلا خودش تروريست است و تروريست‌ها را بايد كشت. آن هم تحت لواي جامعه مدني.

گفتند « مردم سالاري » و هر كس نامردم‌تر و فرومايه‌تر بود و هست ، مسلط بر امور مردم جهان و ايران زمان شاه ساختند .

گفتند « شايسته سالاري » و امثال سلمان رشدي ملعون، را رشد دادند و برگزيدند.

گفتند « صلح » و جنگ‌هاي صليبي و شبه آن‌ها را به راه انداخته و مي‌اندازند.

گفتند « حقوق بشر » و مثل صدام پليد را مجهز به انواع سلاح‌های هسته‌اي ساختند .

گفتند « مبارزه با اعتياد و مواد افيوني» و خودشان باندهاي بزرگ قاچاق انواع ترياك، حشيش،  هروئين، بنگ، شيشه و . و . . ، را تشكيل داده و در جهان ميلون‌ها نفر را بيچاره و معتاد ساختند .

و صدها شاهد مثال ديگر كه از حوصله‌ي گوينده و خواننده خارج است .

بالاتر از اين‌ها كه مورد اشارت قرار گرفت چه ظلم و جوري قابل تصور است؟، به جز سلاح‌هاي هسته‌اي و اتمي كه ظرف چندين ثانيه و دقيقه ده‌ها و صدها ميليون انسان را به صورت جمعي و يكجا به ديار باقی می‌فرستند و كم‌كم زورگويان مسلط بر جهان معاصر خود را آماده مي‌كنند تا دست‌های ناپاك خود را به چنين جنايت هولناكي آلوده سازند و برخي از آنان كه حاكمان پنهان جهان هستند به صورت تلويحي اين ابرجنايت تاريخ را به رخ كشيد و گوشزد مي‌كنند، خصوصاً كثافت‌هاي تشنه‌ی خونی چون صهيونيست‌های بين‌المللی، زيرا هنوز مزه غالب شدن ظاهری آنان در جريان «هيروشيما» و «ناكازاكي» در دهان پرعفن و پرلجن آن‌ها مانده است. و شايد كه اين بدترين و بزرگ‌ترين ظلم و جور را در تاريخ بشريت نيز مرتكب بشوند. اين قلم قادر نيست بالاتر از نمونه‌ی آنچه را كه برشمرد، در عالم خيال بپروراند.

4- كيفيت ظهور «او» چگونه خواهد بود :

بزرگان دين مبين اسلام يعني اوصياي عظيم‌الشأن صلوات‌الله‌عليهم‌اجمعين به طرق مختلف و متناسب با مقتضيات زمان خويش فرموده‌اند : مكان ظهور مبارك «او» سرزمين مقدس وحي يعني «حجاز» است و در مكه از جمال جميل و اجمل و الهي خود نقاب برمي‌گيرد و چهره مي‌گشايد و نور حضرتش چشمان مردم سراسر عالم را خيره و منور مي‌سازد و بعد از (احتمالاً) مناسك حج، بر كعبه تكيه مي‌زند و حجرالاسود مقدس، مبارك و بهشتي را استلام فرموده و آنگاه لب به سخن مي‌گشايد و در همان لحظه چهره ماه عالمتاب «او» در كل جهان ديده مي‌شود و صداي ملكوتي او در اقطاب عالم طنين‌انداز مي‌گردد و لحن دلنشين كلام «او» و «تن» صوت گوش‌نواز «او»،  تمام مردمان ساكن كل جهان را متلذذ می‌گرداند.

 

 

 آيا رؤيت جمال آن ماه دل‌آراي آسمان خداوندی و آن خورشيد فروزان محمدي (ص)، براي جهانيان و استماع سخنان درربار و گهربارش، به صورت زنده و لحظه‌اي و به قول فرنگي‌مآب‌ها «آن‌لاين» امكان دارد؟.

البته و صد البته كه اين مهم شدنی است، چرا؟، زيرا تا قبل از پيدايش ماهواره‌ها و اينترنت، برخي‌ها مي‌گفتند اين امر انجام می‌شود ولي «خرق عادت» است، و به حكم خداوند محقق می‌شود، آن‌گونه كه عيسي مرده زنده مي‌كرده و بدون پدر متولد شد، اما اكنون هر انسان عاقلي در هر گوشه‌ای از اين عالم، اين اتفاق مهم را به راحتي مي‌پذيرد، زيرا در لحظه ترسيم اين خطوط و نوشتن اين كلمات صدهاميليون و بلكه بيش از يك‌ميليارد و چندصدميليون انسان در سراسر جهان به صورت زنده و لحظه‌اي بازيكنان المپيك را در چين با همين چشم سر و عادی مي‌بينند و گفت‌وگو و فرياد و غوغاي آنان را مي‌شنوند. و اي بسا كه حتي قبل از ظهور «او» كار عالم بشر به جايي برسد كه سخن من و تو هم در هر كجا كه باشيم، آحاد بشر در هر كجا كه باشند، بشنوند و قد و قيافه و قامتمان را نيز ملاحظه كنند. بنابراين تصور زيارت جمال «او» و استماع كلام «او» به صورت زنده و لحظه‌اي براي نوع بشر بسيار بديهي است و هيچ نيازي حتي به «خرق عادت» هم نباشد.

 5- چگونه فرمانروايي «او» بر تمام جهان هستي قطعي و حتمي است :

پرواضح است كه ايده‌ي معروف و مطرح «مارشال مك‌لوهان» كانادايي مبني بر تأسيس «دهكده‌ي جهاني» كه حدود نيم‌قرن پيش مطرح ساخت، الساعه بيش از 70 الي 80 درصد آن محقق شده و جهان به صورت يك دهكده كوچك درآمده است و مردم جهان معاصر يكديگر را هر لحظه كه بخواهند مي‌بينند (ماهواره)، و هر وقت كه اراده كنند با هم صحبت مي‌كنند (چت)، و نامه‌ها و پيام‌هاي خود را ظرف چند ثانيه براي هم ارسال مي‌كنند (ميل)، و همزمان كه صحبت مي‌كنند، يكديگر را مي‌بينند، صداي خودشان را ضبط مي‌كنند، از همديگر عكس مي‌گيرند، همان لحظه ظاهر مي‌كنند و به طرف مقابل مكان خود را نشان مي‌دهند، و .و . . . . (تلفن همراه)، حالا شما تصور كنيد چنانچه همه آنچه كه برشمرديم تحت مديريت «او» قرار بگيرد چه اتفاقي مي‌افتد، كوچكترين اتفاق اين خواهد بود كه «او» مي‌شود «كدخداي» قدر قدرت اين دهكده‌ي جهاني.

آری آنگاه، ساكنين اين دهكده، سخني را مي‌شنوند كه «او» مي‌خواهد، مطلبي را مي‌نويسند كه «او» را خوش بيايد، راهي را مي‌روند كه «او» راهبرش باشد، كاري را مي‌كنند كه «او» فرمان داده باشد.

علاوه بر همه اين‌ها، به قول رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظله‌العالی، كه نايب شايسته «او» مي‌باشد كه مي‌فرمود : (نقل به مضمون)

راجع به 313 صحابي پا در ركاب «او» فرموده‌اند «نجباء» يعني برگزيدگان، يعني كه يكي از آنان مثل امام خميني قدس‌سره، است، ببينيد در گوشه‌اي از جهان قيام كرد و چطوری معادلات سياسي، فرهنگي، نظامي و اقتصادي جهان را به هم ريخت و حكومت تا بن دندان مسلح 2500 ساله‌ی شاهان ظالم را در شكست. حالا تصور بكنيد 313 نفر مانند امام خميني را در كل جهان چه خواهند كرد؟. پس فرمانروايي مطلق و كامل حضرت بر كل جهان كاملا قابل درك و فهم است. حضرت آيت‌الله مشكيني (ره) در يكی از درس‌های اخلاق خود كه نگارنده شرف حضور داشت، ‌فرمود : احتمال دارد كه در وقت ظهور «او» ديناميت خاصيت انفجاري خود را از دست بدهد، البته «خرق عادت» و شايد هم بدون نياز به «خرق عادت»، و اگر چنين بشود همين بسيجي‌ها و پاسدارهای منتظر «او» در تهران و ايران، جهان را ظرف مدت زمان كوتاهي تسخير كرده و در اختيار «او» قرار خواهند گرفت.

  6- وظيفه‌ي ما مدعيان انتظار ظهور «او» چيست؟ :

اولين و كمترين وظيفه‌ي ما رو راست ‌بودن با «او» است، «او» مي‌داند كه آيا به راستي كه ما طالب ظهورش هستيم و يا به اسم «او» و تمسك به انتظارش دنبال كار و كاسبي خودمان هستيم.

الآن تصور بفرماييد كه منتظر آمدن يك حاجي از سفر مكه چه مي‌كند؟، يك شوهرِ منتظر وضع حمل همسر خود چه حالي دارد؟، انتظار ابلاغ حكم آزادي يك زنداني برای او چگونه انتظاري است و . و . ، و انتظار گل‌زدن فوتباليست‌ها در مسابقات براي طرفداران دو تيم چه حال و هوايي به وجود می‌آورد و . و. حالا ما با خودمان راست و حسيني باشيم و خداوكيلي ببينيم منتظر آمدن «او» هستيم يا خير. اگر منتظر تشريف‌فرمايي «او» و تشرف به محضر انور و اقدسش باشيم، به خدا قسم كه دروغ نمي‌گوييم، حرام‌خواري نمي‌كنيم، سر يكديگر كلاه نمي‌گذاريم، رشوه نمي‌گيريم و نمي‌دهيم، دوبه‌هم‌زني نخواهيم كرد، بيت‌المال را سفره‌ي شخصي نمي‌دانيم، كم‌كاري، تقلب، ريا، حقد، حسد، كينه و . و . . . نخواهيم داشت.

 ان‌شاءالله كه شما منتظر به معني واقعي كلمه هستيد، من خودم را مي‌گويم كه مريضم و گرفتار، بدبخت و گنه‌كار، كه ان‌شاءالله خداوند با دعاي خير شما مرا نيز ببخشد.اين  بنده‌ی روسياه و عذرخواه، مشمول ابياتی هست كه تقديم می‌گردد :

خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم -

دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم

ما کشتۀ نفسیم و بس آوخ که بر آید -

 از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم

افسوس بر این عمر گرانمایه که بگذشت -

 ما از سر تقصیر و خطا در نگذشتیم

پیری و جوانی چو شب و روز بر آید -

ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم

  7- ديانت، سياست، اقتصاد، معيشت، اخلاق و.و. در دولت مهدويت چگونه است؟.

آنچه مسلم است «او» احكام خدا را كه از وقت خلقت آدم تا زمان «ظهور» «او» كه معطل مانده‌اند، اجرا خواهد كرد و از تمام منهيات پروردگار كه اهل منكر انجام مي‌دهند، ممانعت می‌نمايد و آرزوي همه انبياء را در دين‌داري انسان‌ها، تمناي همه‌ي اوصياء را راجع به سياست الهي و اسلامي، اجرايي خواهد كرد و ميل جمله‌ي اولياء و شهداء را پيرامون اخلاق اسلامي و خلق و خوی محمدي (ص) برآورده خواهد ساخت. تقاضاي انبياء، اوصياء، اولياء، شهدا، علما، صلحا و حاكمان عدالت‌گستر را مبني بر رفاه و راحت بندگان خدا و زندگاني آبرومندانه همه اهل زمين و معيشت سالم و عالی آنان را اجابت خواهد كرد.

در پايان اين نوشتار ذكر اين نكته را مفيد می‌داند كه علاوه بر آن  هفت نكته‌ای كه تقديم شد، قصد بر آن بود كه به ياد خاتم‌الاوصياء و چهاردهمين معصوم جهان اسلام عج، پنج و يا هفت(7) نكته‌ی ديگر را متذكر گردد كه به جهت اجتناب از تطويل بيشتر، بيش از اين تصديع را صلاح نمی‌داند كه ممكن است از حوصله ی  خوانندگان عزيز خارج شود. نكاتی همانند : 1- ديانت، 2- اخلاق، 3- احكام، 4 - سياست، 5 - اقتصاد، 6- بازار و 7 -  اداره (وزارت، صدارت، وكالت و ازاين قبيل)، در دولت «او»عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشريف و ارواحنا لتراب مقدمه‌الفداء، و مكتب مهدويت، مطالب بسيار بود تا دولتي‌ها، قاضي‌ها و مجلسي‌ها كه خود از آنان بوده‌ام،  بدانند و بدانيم كه فاصله‌ی ما و آنان با منتظران راستين امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشريف، از كجا تا به كجاست . . ..

از خداوند سبحان مسألت دارد تا فرصتی ديگر را در اختيار اين كمترين بنده‌ی درگاهش قرار بدهد تا مجدداً ذهن، فكر، قلم و دست خود را با از «او» عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشريف و ارواحنا لتراب مقدمه‌الفداء،گفتن و نوشتن متبرك و متمين بسازد.

بدان اميد كه به زودی مصداق ابيات ذيل بگرديم كه :

 ای خوشا مستانه سر در پای دلبر داشتن -

 دل تهی از خوب و زشت چرخ اخضر داشتن

نزد شاهین محبت بی پر و بال آمدن -

 پیش باز عشق آیین کبوتر داشتن

سوختن بگداختن چون شمع و بزم افروختن

- تن بیاد روی جانان اندر آذر داشتن.

دیدگاه شما

نقشه ماهواره ای اسدآباد
پیش بینی وضعیت هوای اسدآباد
بانک ملت
https://telegram.me/Avaseyedjamal