به گزارش آوای سیدجمال؛ دولت سازندگی در مجموع در دو سبک تلاش کرد تا مبانی ارزشی خود را معرفی کند؛ یکی مبانی گفتمان و دیگری مبانی عملکردی؛
در مبانی گفتمانی تلاش نمودند تا ادبیات سیاسی غربی را جایگزین ادبیات سیاسی تأسیسی حضرت امام(ر) سازند.
در مبحث عملکردی نیز با معیار قرار دادن نظام توسعه اقتصادی غربی و تولید طبقه تکنوکرات از اصول و ارزشهای اسلامی فاصله گرفتتد.
غلامحسین کرباسچی به عنوان شهردار تهران که خود را از حیطه نظارت دستگاههای ناظر آزاد و رها میدید با سرعت بیشتری در هر دو حوزه ترکتازی کرد.
او با استفاده از منابع و امکانات شهرداری تهران روزنامه همشهری را تأسیس کرد و با وام گرفتن از واژههایی مانند واژه شهروندی از ادبیات سیاسی غرب عملا به مخاطبان خاص این پیام را القا کرد که مبانی مورد نظر اردوگاه سیاسی او همان نظریات و اندیشه های حاکم و جاری در فرهنگ و تمدن غربی است و در ازای نظام امت امام به نظامی معتقد است که فرد و بویژه طبقه فن سالار قدرت حاکم است
همچنین بر همین اسای تلاش نمود تا ولایت فقیه را به عنوان وکالت فقیه معرفی نماید و همان سبک و سیاقی را در پیش میگرفت که در نظام مورد نظر او انسان منشأ قدرت محسوب میشد و فعال ما یشا بود.
از جانب دیگر همین فرد با اتخاذ سبک اشراف مدارانه فرصت بهره مندی های خاص را برای مدیران تحت امر خود و دیگر مدیرانی که به قدرتهای اجرایی یا سیاسی دسترسی داشتند فراهم نمود و با حاتم بخشیهای متعدد طبقه ای از مدیران وابسته را به وجود آورد که این بست در قدرت امکان استحکام انان در مصادر قدرت را فراهم میساخت و از حضور سایرین در این چرخه ممانعت بوجود میاورد و با این شیوه چرخش مدیران و شایسته سالاری و تکلیف محوری اسلامی انقلابی جای خود را به اربابان قدرت سنتی میداد
سبک و سلیقه او در دولت دوم خرداد استمرار پیدا کرد، اگر چه محکومیت او به کنایه از سوی رئیس دولت اصلاحات به عنوان عیدی قوه قضائیه به دولت محسوب شد ولیکن همین اشاره کافی بود تا رئیس دولت اصلاحات وابستگی دو جریان کارگزاران سازندگی(کرباسچی دبیرکلی حزب را در آن زمان بعهده داشت) و اصلاحات را علنی نماید.
در جریان فتنه 88 علی رغم آنکه در ابتدا غلامحسین کرباسچی رئیس ستاد مهدی کروبی بود و لیکن در روز رأی گیری نقاب از چهره برداشت و اعلام نمود که رأی او از آن میرحسین است و بار دیگر وابستگی خود به جریان اصلاحات را عیان ساخت.
باید از اصلاح طلبان که امروز که از همراهی کرباسچی نگران شده اند پرسید: کدام زمان کرباسچی از جریان شما جدا بوده که امروز بخواهید او را به عنوان مفسد اقتصادی از خود دور کنید؟
طی 18 سال گذشته بویژه بعداز آزادی از زندان او همواره در رأس بنگاههای اقتصادی بوده است که بدون اتصال به مراکز قدرت نمیتوانسته به این سبک عمل کند.
وی علیرغم داشتن سابقه محکومیت همواره مورد حمایت هاشمی و رئیس دولت اصلاحات بوده است، همنوایی او با صدای کروبی و میرحسین نیز که در سال 88 جریان اصلاحات و جناح چپ را رهبری میکردند، اظهرمن الشمس است.
به نظر من حضور کرباسچی در طیف تصمیم سازان اصلاحات با علم و اطلاع از وازدگیای که ممکن است در بخشی از همدلان این جریان فراهم کند، بیشتر به این نیت صورت میگیرد، تا با استفاده از رابطهای که با سران این جریان داشته و به نوعی وکالت گفتمانی و عملکردی آنها را در خود مستتر دارد، بتواند یکدستی، یکدلی و یکپارچگی را در این جریان به وجود آورد.
نه تنها او بلکه بزرگان جریان اصلاحات میدانند که روز کتمان و پنهان کاری نیست و در نقطه حساس "بودن یا نبودن" قرار گرفته اند و در نتیجه باید هر چه در ترکش دارند را رو کنند و کرباسچی نه تنها خود یکی از این داشته هاست که باید به خدمت گرفته شود بلکه او برای تحریک و تهییج نخبگان طیف اصلاحات با قبول نقش جدید پا به عرصه انتخاباتی گذاشته است.
یادداشتی ازهوشنگ نادری
انتهای پیام/ن
دیدگاه شما