به گزارش آوای سیدجمال، احمدی نژاد در کلیپ جدیدی که از او منتشر شده است، نشان میدهد که برای بازگشت به قدرت نیاز به آرای مردمی دارد، و اما بخش قابل توجهی از همان مردم او را به ضد ولایی بودن متهم کرده اند، پس چاره ای نمی بیند تا اینکه دست به تفسیر و تبدیل حقایق بزند تا بلکه موفق بشود تا واقعیت را دور بزند.
به همین دلیل او ابتدا با حذف ولی امر حاضر و ناظر بر اعمال مسئولین، که بخشی از حقایق قانون اساسی ملت ایران است، مستقیما اعمال و رفتار را متصل به خداوند مینماید؛ همان حرکتی که در گام های نخست انحرافی اش برای کاهش قدرت ولایت امر، مبحث اتصال بدون واسطه با امام زمان عج را مطرح ساخت، این بار امام زمان عج را نیز حذف کرده و به خداوند ارجاع میدهد!
و از سمت دیگر نیز تلاش و مجاهدتی که بایستی فی سبیل الله و خالصا مخلصا لوجه الله باشد را در رضایت جامعه متمرکز و متوقف میسازد!
گویی او سالکی است که سیر اربعه را در دو سیر الی الله و الی خلق الله خلاصه ساخته و موتور پیشران این حرکت هم تلاش و تلاش و تلاش است برای خلق!
و هیچ کسی حق نظارت و ابراز نظر در صحت و سلامت این تلاشها را هم ندارد و از آنجایی که ما انسانها دسترسی به خود خدا را نداریم تا از رضایت الله آگاه گردیم، پس تنها ملاک قضاوت، همان خشنودی خلق است و بس.
با این منطق گفتاری، نه تنها تمامی ابزارها و ساختارهای حقوقی نظارتی، از سر راه این تفکر برداشته میشود، بلکه عملا رهبری نظام اسلامی نیز کارکرد در نظر گرفته شده در قانون اساسی، و محقق شده در جریان اجتماعی بعد از انقلاب را نخواهد داشت.
این تفکر جدای از آنکه در مسیر اشاعه نئوفراماسونری است، در تاریخ اندیشه سیاسی اسلامی نیز نزدیکی هایی با تفکرات خوارج صدر اسلام دارد زیرا آنها نیز برای بی اثر کردن نقش و جایگاه امام جامعه اسلامی، شعار لا حکم الا لله را دادند! و بقول امیرالمومنین ع کلام حقی را بیان کردند اما اراده ی باطلی را جستجو مینمودند.
این نوع نعل وارونه زدن در تاریخ سیاسی اجتماعی معاصر اسران بی سابقه نیست.
در حال حاضر جماعت بهاری بمانند میرزا ملکم خان که تفکرات ماسونی را در لایه هایی از الفاظ دینی قریب به ذهن جامعه شیعی آنروز ایران می پیچید تا از مانعهای مقاومت فکری اندیشمندان بپرد و آن قالبهای فکری ماسونی را بخورد توده بدهد، احمدی نژاد و دیگر بهاری ها هم، تفکرات نئوفراماسونری خود را در قالب الفاظی مانند، الله و تلاش در راه خلق الله، تئوریزه کرده اند که از روی موانع حاضر بپرند تا با این وسیله قدرت را بدست آورده و با بدست آوردن قدرت که تریبونهای کاملتری همراه با سرمایه های بیشتر در اختیارشان قرار خواهد داد، ایران اسلامی را که با اندیشه های اسلام ناب محمدی و پشتوانه تئوریک فقه پویای سیاسی شیعه، میرود تا هم بازنگری اساسی ای در باورهای دینی جهان اسلام داشته باشد و نسخه قابل قبولی از اسلام اصیل را به جهانیان معرفی کند و هم اینکه پایه گذار تمدن نوین ایرانی اسلامی گردد را مبدل به خاستگاه فراماسونری جهانی سازند.
یعنی همانگونه که آتش نشانها آتش را از کانون و کالبد خاموش میکنند، فلسفه ی حضور بهاری ها تبدیل و تحول کارکردی انقلاب اسلامی از خیزش نوین اسلامی برای بسترسازی ظهور دولت جهانی امام زمان عج به بسترسازی ایجاد جهان وطنی مورد نظر ماسونها خواهد بود.
شک نکنید که این کلمات را خود شیطان در زبان این افراد القاء میکند و از ذهن آنها میگذراند.
هوشنگ نادری
انتهای پیام/ن
دیدگاه شما