به گزارش آوای سیدجمال، روزها و سالهای زیادی از دوران دفاع مقدس میگذرد و رشادت، ایثار و فداکاری رزمندگان در آن دوران بر کسی پوشیده نیست و البته فراموش نشدنی است چراکه آنان چون نمیخواستند یک وجب از خاکشان به تصرف دشمن بعثی درآید، به فرمان امام(ره) لبیک گفتند و از جان و مال و زندگی خود گذشتند و راهی جبهههای جنگ شدند.
از دیار سیدجمالالدین اسدآبادی که مهد پرورش شهیدانی گلگونکفن و ایثارگرانی از خودگذشته از دیرباز تاکنون است، حدود ۴۰۲ رزمنده شهید و هزار جانباز و بیش از هزاران ایثارگر در جنگ تحمیلی هشت ساله در مقابل دشمن در خط مقدم و پشت خاکریزها و سنگرهای جبهه جنگیدند و نقش ایفا کردند.
و اما اینکه رزمندگان در آن دوران از هر قشری به فرمان امام(ره) لبیک گفتند و به جنگ حق علیه باطل به پاخواستند، نکته قابل ملاحظهای است که این مهم نشان میدهد، ایران و انقلاب برای همه اقشار جامعه ایرانی مهم بوده است.
از بین اقشار جامعه رزمنده، یک قشر از نوجوانان و جوانان که لباس رزم پوشیدند و راهی جبهه جنگ شدند، کسانی بودند که درحال تحصیل در مدرسه بودند و با فرمان امام(ره) و لبیک به فرمان ایشان، درس و مدرسه را رها و به سمت سنگر دفاع حرکت کردند.
از شهرستان اسدآباد بسیاری از دانشآموزان مکتب درس و تحصیل را رها و رهسپار جبهههای جنگ شدند تا از میهن خود دفاع کنند تا جایی که 67 نفر از آن دانشآموزان رزمنده شهید شدند و بسیاری هم جانباز و ایثارگر باقی ماندند.
در این گزارش به سراغ یکی دیگر از ایثارگران شهرستان رفتیم و به گفتگو نشستیم، او در دوران جنگ تحمیلی محصل بوده و با داشتن مهارت امدادگری حضور در جبهه و کمک به نیروهای رزمنده را ترجیح داد.
-آوای سیدجمال: سلام، بفرمایید خودتان را معرفی کنید؟
رزمنده ایثارگر اسدآبادی: امیرحمزه امینی هستم، ساکن محله مزرعبید شهر پالیز.
-آوای سیدجمال: چند ماه در جبهه های جنگ بودید؟
رزمنده ایثارگر اسدآبادی: بنده افتخار این را داشتم که در دوران مدرسه که 15 سال داشتم، به عنوان داوطلب بسیجی حدود 8 ماه در مناطق جنگی حضور داشته باشم که 6 ماه از مدارک آن موجود است.
-آوای سیدجمال: چطور و چگونه آن زمان که در حال تحصیل بودید این مسیر را در زندگی انتخاب کردید؟
رزمنده ایثارگر اسدآبادی: بنده در یک خانوادهای به دنیا آمدم که اعتقادش بر این است که وظیفه هر مسلمانی دفاع از میهن بوده، بنابراین وظیفه خود دانستم که در سن 15 سالگی برای دفاع از میهن اسلامی گوش به فرمان رهبر عزیزم امام خمینی(ره) عازم جبههها شوم.
-آوای سیدجمال:از چه طریق در جبهه های جنگ حضور یافتید؟
رزمنده ایثارگر اسدآبادی: به صورت داوطلبانه از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جبهه حاضر شدم.
-آوای سیدجمال:از آن روزها برایمان بگویید، چه حال و هوایی رزمندگان برای دفاع از میهن و خاک داشتند؟
رزمنده ایثارگر اسدآبادی: آن روزها با عشق و علاقه و صمیمیتی که بین آنها وجود داشت، باعث میشد همه یکدل و یک رنگ باشند. عشق به مولایمان امام حسین(ع) سرور و سالار شهیدان ایثار و فداکاری را در بین آنها که شوق شهادت داشتند مثل عسل در کام آنها شیرین کرده بود و رزمندگان اسلام با خلوص نیت منتظر شبهای عملیات بودند و برای آن روز شماری میکردند.
-آوای سیدجمال:در چه عملیاتهای شرکت کردید؟
رزمنده ایثارگر اسدآبادی: در اولین نوبت که در 12 آبان 1365 به جبهه اعزام شدم، در دو عملیات شرکت کردم، اولین عملیات در کربلای 4 اروند رود خرمشهر و دومین عملیات در کربلای 5 شلمچه دریاچه ماهی بود. نوبت دوم که به جبهه اعزام شدم در 27 مهر 1366 در غرب کشور در عملیات نصر 8 و بیت المقدس دو شرکت کردم. در نوبت سوم هم در سالِ 67 برای مقابله با منافقین کوردل در منطقه چهارزبر تنگه مرصاد کرمانشاه در عملیات مرصاد شرکت کردم.
-آوای سیدجمال: ازایثار و فداکاری رزمندگان بگویید چه هدفی را دنبال میکردند؟
رزمنده ایثارگر اسدآبادی: تمام هدف رزمندگان بیرون راندنِ دشمن متجاوز از خاک کشور عزیزمان ایران بود و با شور و شوق فراوان برای دفاع از آب و خاک و ناموس و میهنمان با اراده آهنین به صف دشمن یورش میبردند چون به قول سردار عزیزمان حاج قاسم سلیمانی ما ملت شهادتیم ما ملت امام حسینیم هیچ ترسی در وجود ما نیست.
-آوای سیدجمال: اگر امروز هم مانند دیروز برای این انقلاب و نظام مسئله پیش بیاید آیا دفاع از آن را انتخاب میکنید یا...؟
رزمنده ایثارگر اسدآبادی: اگر خدایی نکرده روزی مسئله ای برای کشور اسلامی ایران پیش بیاید من با همه توانم جانم را در کف اخلاص نهاده و از آرمانهای جمهوری اسلامی دفاع خواهم کرد و هیچگاه پشت رهبرم سیدزمانم را خالی نمیکنم چون امام خمینی(ره) فرمودند پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد پس تا زندهام رزمنده ام و مطیع امر رهبرم.
-آوای سیدجمال: امروز به چه کاری مشغولید چنددرصد جانبازی دارید؟
رزمنده ایثارگر اسدآبادی: شغلم آزاد، راننده بیابانم و در عملیات کربلای 5 دچار عارضه شیمیایی شدم، چون نوجوان بودم زیاد اهمیت نمیدادم ولی امروز که سنم بالا رفته از طرف سپاه امام حسن مجتبی(ع) برای کمسیون و درمان به بیمارستان بقیة الله معرفی شدهام.
-آوای سیدجمال: حقوقتان چقدر است ایا حقوقتان با کاری که کردید برابری میکند؟
رزمنده ایثارگر اسدآبادی: هیچگونه حقوقی دریافت نمیکنم و چون من به صورت داوطلبانه به عنوان بسیجی و بدون چشم داشت در جبههها حضور پیدا کردم، و اگر امروز پیگیر پرونده جانبازیم شدهام به خاطر کسالت و از کار افتادگیام است.
-آوای سیدجمال: از وصیت شهدا بگویید و چه وظیفه ای بر عهده جامعه است؟
رزمنده ایثارگر اسدآبادی: شهدا چون شمعی بودند که راه روشن را به ما نشان میدادند مظلومانه رفتند تا مردم ایران و عزیزانشان در آسایش و آرامش باشند. عزیزان مبادا روزی بخاطر سختیهای زندگی و معیشت خونِ این دلاور مردان که با هزاران آرزو به شهادت رسیدند را پایمال کنید و وصیت شهدا این بود که امام را تنها نگذارید و سفارش ما به خواهرانمان این است که حجاب را رعایت کنند.
-آوای سیدجمال:به عنوان حرف آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید.
رزمنده ایثارگر اسدآبادی: به عنوان یک ایرانی میهن دوست این است که پشتیبان ولایت باشیم و جوانان عزیزمان این سرمایههای کشور اسلامی ما همیشه باید در برابر توطئههای دشمن هوشیار باشند.
-آوای سیدجمال:ضمن قدردانی از رشادت شما به عنوان نماینده مردم در رسانه، سلامتی روزافزون برایتان خواستاریم.
رزمنده ایثارگر اسدآبادی: بنده هم از شما و حماتتان که یادآور جبهه و دوران دفاع مقدس و خاطرات آن دوران شدید، تشکر میکنم.
انتهای پیام/ن
دیدگاه شما