به گزارش آوای سیدجمال، دیروز 17 مرداد، به بهانه سالروز شهادت شهید محمود صارمی نامی از "خبرنگار" در تقویم رقم خورده است تا به پاسداشت خون آن شهید خبرنگار زحمات کسانی که قلم به دست گرفتند و لحظات تلخ و شیرین تاریخ هر شهر و دیاری را به قلم و تصویر بکشند و به قول مسئولان چشم بیدار جامعه و صدای عدالتخواهانه مردم باشند.
امسال روز «خبرنگار» با واقعه «عاشورا» مصادف شد و مصادف شدن این ایام معنا و مفهومی خاص و پیامی مهم دارد که میتوان گفت اگر حضرت زینب(س) به عنوان بیان کننده تمام واقعه عاشورا به صورت فصیح و رسا و شیوا بعداز شهادت برادر و ۷۲ تن از یارانش در دشت کربلا نبود و آن رسالت عظیم روایتگری را با فصاحت و بلاغت و طلاقت انجام نمیداد، کربلا نمیماند. بنابراین ارزش و قداست کار خبرنگار و قلم و ابزار مهمی که او در اطلاعرسانی در دست دارد، خیلی بالاست و باید به احترامشان ایستاد و از آنان نه به حرف و بلکه به عمل قدردانی کرد.
این روزها اگرچه ارزش کار و زحمت خبرنگار در جامعه امروزی کمتر توجه میشود و تنها شاید یک روز به بهانه آن شهید عزیز خبرنگار که در تقویم به نام آنان ثبت شده، برای حفظ ظاهر هم به پیامک اکتفا میشود، اما در عمل وقتی خبرنگاری موضوعی را نقد میکند، مقابلش میایستند و نه تنها از اوحمایت نمیکنند بلکه سعی میکنند او را به حاشیه ببرند غافل از آنکه او با خدا معامله کرده و تنها نیست!
بعداز سالها فعالیت خبری در دیار مرد بیدارگر و عدالتخواهی که یک جهان تنها نامش را شناخت و نه عدلی که او میگفت، وقتی صدای عدالت میشویم و مطالبات مردم را در رسانه جاری میکنیم، آنان که تاب شنیدن مطالبه را ندارند، نه تنها تهدیدمان میکنند، بلکه تهمت و توهین روا کرده و مانع حضور خبرنگار در جلساتشان میشوند. اگر چه همانطور که بزرگمرد تاریخ شهرمان، سیدجمالالدین اسدآبادی گفت: صاحب قلم محتاج عصا نیست.
حال این روزها که به نام مقدس «خبرنگار» رقم خورده فرصتی مهیا شد تا از خبرنگار بگوییم و چند کلامی با مسئولان شهرمان... .
یک روی سخن با نماینده محترم مجلس است که با گرفتن رأی اعتماد از سرمایه مردمی و پیروزیاش در انتخابات سال 98، به قول خودش برای #خدمت_صادقانه ، #متواضعانه ، #خالصانه ، #بی_منت و #خستگی_ناپذیر با برنامه ریزی و مدیریت صحیح و اصولی و علمی و استفاده از همه فرصت ها و ظرفیت های ملی و منطقه ای و بکار گیری همه نیروهای #مومن ، #معتقد ، #دلسوز و #انقلابی در جهت رفع مشکلات جامعه آمده است؛ نماینده ای که خبرنگاران را افسران میدان آگاهی بخشی و بصیرتافزایی و چشمان بیداری میدانست که با تمام قناعت بر حقوق مردم پای میفشارند. آنان را منعکسکننده مشکلات و پیشرفتها دانسته و مطالبهگری آنان را در درک مشکلات جامعه و حل آنها مؤثر میخواند.
حال بعداز گذشت نزدیک به سه سال از خدمت آقای سرمدی در حوزه نمایندگی مجلس، چندین ماه است خبرنگار ما را که یک رسانه رسمی، انقلابی، مردممحور و عدالتخواه است، تحریم تلفنی کرده!
تحریم تلفنی خبرنگار رسانه انقلابی و مطالبهگر از سوی نماینده مجلس طی چندین ماه، موضوعی است که ما را بر آن داشت تا با مخاطبان و مردم مطرح کنیم که مبادا تصور کنند رسانه پیگیر مطالباتشان از نماینده شان نیست!
قطعا آقای سرمدی نماینده محترم اسدآباد در خاطرش هست و فراموش نخواهند کرد که از آغاز دوره نمایندگی این رسانه در کنار انعکاس مطالبات مردمی، خدمات و اقدامات وی را نیز پوشش خبری داده و امروز هم به خاطر مردم درخواست میکنیم با اصلاح وضع موجود برای پاسخگویی به خبرنگار ما که تنها مطالبات مردم را پیگیر است، تحریمهای تلفنی را تا زمانی که بر صندلی سبز مجلس نشسته اید، رفع کنید و پاسخگوی مطالبات مردم به رسانه باشد.
و اما روی دیگر سخن با جناب حسینعلی شرکایی، فرماندار محترم شهرستان اسدآباد است که حدود ۶ ماه از خدمتش در این شهر میگذرد و هنوز با این رسانه بیگانه است!
آقای شرکایی فرماندار محترم همانگونه که شما در جلسهای بالاترین خبرنگار را حضرت زینب(س) عنوان کردید، ایشان الگویی بیمانند برای حقگویی در مقابل ظلم و جور و شقاوت است و اگر فصاحت و بلاغت و طلاقت ایشان در روایتگری حادثه کربلا نبود، کربلا در کربلا میماند.قطع به یقین رسالت ما خبرنگاران هم با گرفتن الگو از کریمه اهل بیت(ع) و بر این امر استوار و پایدار است.
6 ماه از خدمتتان در دیار سیدجمال میگذرد و روزهای نخستین امسال در سؤتفاهمی که شاید بانی آن کج سلیقگی و عملکرد غیر حرفه ای افراد موسوم به روابط عمومیتان است! ارتباط شما با تنها رسانه رسمی این شهر که مورد اعتماد عمومی است، قطع کرده و شاید همین باعث شده که حتی خدمات دولت انقلابی هم به سمع و نظر مردم نرسد.
و این برای دولتی که رئیساش به اثرگذاری و نقش رسانهها در افزایش اعتماد عمومی ایمان دارد، و نقدها را خوب میشوند و از انتقاد نمیرنجد خوب نیست که نماینده اش در شهر اسدآباد در نقد و مطالبهگری یک خبرنگار و رسانه ای انقلابی بر نتابد و او را بایکوت خبری کند. اینگونه عدم پاسخ به خبرنگار پاسخگویی به مطالبات مردم بی پاسخ میماند. بنابراین به این کج سلیقگیها پایان دهید.
این سؤالات گاهی در ذهن ما به عنوان خبرنگار مطالبهگر تداعی میشود که
آیا مطالبهگری کار درستی نیست؟!
آیا خبرنگار مطالبهگر نماینده مردم در رسانه نیست؟!
آیا نباید خبرنگاران مطالبات مردم را از مسئولان بخواهند؟!
آیا وقتی خبرنگاری مطالبه مردم را از مسئولی میپرسد باید مورد بی احترامی، بیتوجهی قرار گیرد؟!
آیا این همان تأکید رهبری ماست که مطالبهگر باشید ؟! بعد اینگونه بیاحترام شوند؟!
شاید تصورها بر این باشد که خبرنگاران تنها خبر مینویسند و خبر میگویند و به همین بسنده میکنند! درحالی که چنین نیست، او با شعور درک میکند و میفهمد و با چشمانش میبیند که ذرهذره وجودش را برای خبر میگذارد گویی دیگر او تنها نگارنده و نویسنده خبر نیست، بلکه دغدغهمند خبرهاست.
برای انعکاس خبر و لحظات تلخ و شیرین وقت و بیوقت نمیشناسد، کارش تعطیلی ندارد؛ بارها توهین و حتی تهمت را می شوند و اما گذشت را پیشه کارش کرده است. و اینها چه دلیلی جز علاقه و معامله با خدا !میتواند داشته باشد که اینچنین او را مجاب به کاری طاقتفرسا و سخت کند؛ درحالیکه در ترازوی انصاف معایب آن بر مزیتهایش سنگینی میکند!
امید است ضمن ارزش حداقلی برای خبرنگار، نگاه به قلم نقدانه و مطالبهگرانه او به گونه ای باشد که مسئولان آنان را در کنار خود ببینند نه مقابل خود!
انتهای پیام/ن
دیدگاه شما