آخرین اخبار

19. اسفند 1391 - 15:31   |   کد مطلب: 6078

 image002 copy

-دکترحسن رحیمی روشن*

به بهانه سالروز شهادت حضرت  حجت الاسلام المسلمین سید جمال الدین حسینی اسد آبادی، اولین شهید نهضت  اسلامی جهان اسلام در تاریخ معاصر

مصاحبه با نوه خواهری سید جمالدین اسد آبادی

سال 76 دا نشجوی دانشگاه شهید بهشتی بودم با همراهی هم ورودی ها نشریه ای دانشجویی را به نام(افق) راه انداخته بودیم در همان سال دانشجویان خارجی مشغول به تحصیل در دانشگاه شهید بهشتی نمایشگاهی از افتخارات کشور شان بر پا کرده بودند. از جمله دانشجو یان افغانی ،که ضمن کار خود عکسی از سید جمالدین اسد آبادی به دیوار نمایشگاه نصب کرده بودند که زیر آن عبارت «سید جمالدین افغانی» به چشم میخورد!. با دیدن آن تصویر مباحث داغ بین ما و دانشجویان افغانی به راه افتاد که هریک دلیل خودمان را داشتیم ما میگفتم سید جمال، ایرانی واهل اسد آباد همدان است . و  دوستان افغانی اصرار بر افغانی بودن سید داشتند. تا اینکه در نهایت گفتند ما این عکس را به عنوان یکی از مفاخر جهان اسلام نصب کرده ایم وافغانی بودن سید برای ما مهم نیست!از سوی دیگر یکی از نشریه های متعلق به یکی از گروههای جهادی افغانستان به نام« فریاد عاشورا» چاب مشهددر همان روزها به دستمان رسیدکه در یکی از صفحات آن عبارتی دیده می شد به این مضمون (سید جمال الدین افغانی آفتاب شرق) که  در آن مقاله با دلایل بسیار ضعیف سید را به عنوان یک افغانی معرفی کرده بود پس از بازگشت به شهرستان در هنگام تعطیلی دا نشگاه به این فکر افتادم که اگر سید ایرانی و اهل اسد آباد است، پس باید از بازماندگان ایشان در این شهرکسی باشد با همین دید گاه شروع به تحقیق نمودم تا این که متوجه شدم که سید خودش هیچگاه ازدواج نکرده و فرزندی از ایشان به جا نمانده است اما نواده های خواهر ایشان در اسد آباد حضور دارند. از جمله آقای «جلال جمالی» نوه خواهری سید که در آن زمان(سال 76) بیش از 70 سال سن داشت. از یکی از آشنایان خواستم که تر تیب ملاقات این جانب را با آقای جلال جمالی بدهد ایشان نیز تماس گرفت دقایقی بعد جناب آقای جلال جمالی با بز رگواری تمام  به مغازه هماهنگ کننده آمد و مصاحبه ای که در زیر میخوانید با آقای جلال جمالی انجام شد .ایشان با کمال متانت به سوالات گوش کرده وبا دلیل بر هان پاسخ میداد . حاصل آن مصاحبه در نشریه دانشجویی «افق» چاپ شد ومورد توجه اساتید دانشگاه شهید و دا نشجویان قرار گرفت . اکنون که به سالروز شهادت سید جمال نزدیک میشویم مناسب دیدم عین آن گفتگو را به نظر شما عزیزان برسانم ضمن اینکه برای مرحوم جمالی که چند سال پیش به دیار باقی شتافت علو در جات آرزو میکنیم.

(هویت سید جمال آفتاب شرق)

سوال: ضمن معرفی خودتان بفرمایید آیا از بازماندگان سید اکنون کسی در قید حیات است؟ 

به نام خدا؛ من جلال جمالی متولد 1297 هجری شمسی و دبیر بازنشسته از وزارت آموزش و پرورش هستم. از بازماندگان سید در درجه اول برادر زادگان، خواهر زادگان و پسر عموهایش و پسر عمه اش (البته با فاصله) در قید حیات هستند و می شود گفت به عبارتی کل اسدآباد بازماندگان سید هستند.

 از برادر زادگان ایشان سید محمود و سید احمد که دار فانی را وداع کرده اند اما فرزندان آنان هم اکنون در قید حیات می باشند. فرزندان سید احمد یکی سید فوأد و یکی سید فرید و دخترش سیده فریباست که اکنو در دانشگاه شیراز است. فرزند سید محمود سید علی است که اکنون مشغول تدریس است.

سوال: خود حضرتعالی چه نسبتی با سیدجمالدین اسد آبادی دارید؟

پدربزرگ من میرزا لطف الله است که خواهر زاده سیدجمالدین اسد آبادی است و عمویم میرزا صفات الله که کتابی نیز در شرح حال سید نگاشته است.ازاین رو بنده در واقع نوه خواهر سید میباشم

سوال: نام خانوادگی شما نشان میدهد که ازطایفه جمالی ها در اسدآباد میباشید لطفا بفر مایید این طایفه چه نسبتی با سید دارند؟

خواهرزادگان سید هستند، اصولاً بازماندگان سید را در اسدآباد اینگونه می شود بیان کرد.« سید صفدر» پدر سید جمال از است که غیر از او فرزند دیگری به نام سید مسیح داشته که زود از دنیا می رود و دارای فرزندی به نام سید کمال الدین بوده است و سید دارای خواهری بود به نام طیبه. فرزندان سید کمال عبارتند از سید محمود و سید احمد که که بازماندگان آنها هم  اکنون در قید  حیات هستند . حاج سید هادی پسر عمه سید بود که دارای فرزندی به نام سید موسی بوده که به شغل سر دفتری ازدواج و طلاق اشتغال داشت-ومسن های اسد آباد هنوزایشان را بیاد دارند -و فرزند او به نام سید ابوالقاسم روح القدس و شاعر بزرگوار معاصر هم اکنون در قید حیات است،ودارای چند دیوان اشعار نیز میباشد

حاج سید هادی -پسر عمه سید در واقع هم سن و هم بازی دوران کودکی سید جمال- از او می خواهد که ازدواج کند،سید در پاسخ می گوید:فضای به این بی کرانی برای من محدود است ،شما می خواهید مرا محدودتر کنید .

سوال: این مکان(شهر اسد آباد) به عنوان زادگاه سید معروف  است بفر مایید آیا واقعیت تاریخی دارد؟

بله کاملاً واقعیت دارد،در کتابی که در سال 1312 چاپ شده عمویم آقای صفات الله جمالی آن خانه را که روبروی امام زاده است نشان داده که خانه پدر سید بوده و سید در این خانه بدنیا آمده است.وهمانگونه گه گفتم طایفه جمالی ها شاهدان زنده از طرف سید میباشند.علاوه بر آن قبر اجداد سید تا چند نسل در اطراف امام زاده احمد محله سیدان اسد آباد و جود دارد.

سوال: به نظر شما چرا سید نام و نشان و ملیت خود را پنهان می کرده است؟

به نظر من سه عامل باعث شده که سید ملیت و مذهب خود را پنهان کند.می دانیم که سید اهداف والای جهانی داشت و ضمناً با مردم زمان خود اختلاف سطح داشت .دردها را می فهمید وبه فکر چاره جویی بود و برای این که بتواند به اهداف مورد نظر برسد مجبور بود  که ملیت و مذهب خود را پنهان کند. زیرا یکی از مخالفین سید عالم نماها و تعصبات بی مورد و اختلاف شدید بین شیعه و سنی بود و دیگر اینکه اگر سید خود را ایرانی معرفی می کرد از دست مأمورین رژیم قاجار در امان نبود و به علاوه خانواده او را در اسدآباد مورد آزار قرار می دادند به این دلایل سید خود را ایرانی استانبولی،المصری، السعد آبادی و الافغانی معرفی می کرده است.

سوال: چندی پیش شنیدیم که سنگ قبری از اجداد سید در اسدآباد پیدا شده در این باره توضیح دهید؟

قبلا هم اشاره کردم،این سنگ به نام سید عبد الله و از اجداد سید است شجره نامه سید را میرزا لطف الله تا هشت پشت از روی سنگ قبر های موجود در اطراف امامزاده واقع در محله سیدان اسدآباد پیدا کرده ودر کتاب شرح حال سید در سال 1304 نوشته.

سوال: قبر اصلی سید اکنون در کجا واقع است؟

مدفن اصلی سید در ترکیه است ،واقع در قبرستان معروف به (شیخ لر مزاری)در سال   1324دولت افغانستان برای انتقال بقایای بدن سید به افغانستان توانست موافقت مقامات ترک را جلب کرده  وبقایای پیکر سید جمال را به افغانستان انتقال دهد،در آن هنگام اسدآبادی ها،روزنامه نگاران و دولت ایران به این مسئله اعتراض کردند.آقای  مخبر فرهمند نماینده وقت همدان در مجلس شورای ملی (آن موقع اسدآباد نماینده مستقل نداشت)و یکی دیگر از وکلای مجلس -پسر شیخ احمد روحی از دوستان وهمرزمان سید- خواهان باز آوردن استخوانهای سید به ایران شدند.در دربار جلسه ای تشکیل شد برای اثبات ایرانی بودن سید.گروهی اظهار بی اطلاعی کردند،گروهی به بهانه اختلاف با افغانستان در موردآب هیرمند گفتند موضع گیری در این مورد به ضرر ایران خواهد بود در حالی که جمع آوری اسناد ادامه داشت،محموله به بندر بصره رسید و با زد و بند هایی که بین دولت افغان و دولت عراق انجام شد.جنازه سید از راه هوا به کابل منتقل شد. نامه های وزارت خارجه و آقای مخبر فرهمند در این مورد موجود است .علاوه بر آن پس از ترور ناصرالدین شاه دولت قاجار پرونده قطوری در خصوص اثبات ایرانی بودن سید ازجمله استشاهتی از مردم اسد آباد جمع آوری کرد و به دولت ترکیه برای باز گرداندن و اعدام سید به جرم دست داشتن در ترور شاه ارائه کرد اما قبل از به نتیجه رسیدن این اقدامات سید در ترکیه به احتمال بسیر قوی مسموم شده و به شهادت رسید . گفته میشوذ این اسناد و مدارک نیز در بایگانی وزارت خارجه ترکیه موجود است.

به بهانه سالروز شهادت حضرت  حجت الاسلام المسلمین سید جمالدین حسینی اسد آبادی، اولین شهید نهضت  اسلامی جهان اسلام در تاریخ معاصر

مصاحبه با نوه خواهری سید جمالدین اسد آبادی

سال 76 دا نشجوی دانشگاه شهید بهشتی بودم با همراهی هم ورودی ها نشریه ای دا نشجویی را به نام(افق) راه انداخته بودیم در همان سال دانشجویان خارجی مشغول به تحصیل در دانشگاه شهید بهشتی نمایشگاهی از افتخارات کشور شان بر پا کرده بودند. از جمله دانشجو یان افغانی ،که ضمن کار خود عکسی از سید جمالدین اسد آبادی به دیوار نمایشگاه نصب کرده بودند که زیر آن عبارت «سید جمالدین افغانی» به چشم میخورد!. با دیدن آن تصویر مباحث داغ بین ما و دانشجویان افغانی به راه افتاد که هریک دلیل خودمان را داشتیم ما میگفتم سید جمال، ایرانی واهل اسد آباد همدان است . و  دوستان افغانی اصرار بر افغانی بودن سید داشتند. تا اینکه در نهایت گفتند ما این عکس را به عنوان یکی از مفاخر جهان اسلام نصب کرده ایم وافغانی بودن سید برای ما مهم نیست!از سوی دیگر یکی از نشریه های متعلق به یکی از گروههای جهادی افغانستان به نام« فریاد عاشورا» چاب مشهددر همان روزها به دستمان رسیدکه در یکی از صفحات آن عبارتی دیده می شد به این مضمون (سید جمال الدین افغانی آفتاب شرق) که  در آن مقاله با دلایل بسیار ضعیف سید را به عنوان یک افغانی معرفی کرده بود پس از بازگشت به شهرستان در هنگام تعطیلی دا نشگاه به این فکر افتادم که اگر سید ایرانی و اهل اسد آباد است، پس باید از بازماندگان ایشان در این شهرکسی باشد با همین دید گاه شروع به تحقیق نمودم تا این که متوجه شدم که سید خودش هیچگاه ازدواج نکرده و فرزندی از ایشان به جا نمانده است اما نواده های خواهر ایشان در اسد آباد حضور دارند. از جمله آقای «جلال جمالی» نوه خواهری سید که در آن زمان(سال 76) بیش از 70 سال سن داشت. از یکی از آشنایان خواستم که تر تیب ملاقات این جانب را با آقای جلال جمالی بدهد ایشان نیز تماس گرفت دقایقی بعد جناب آقای جلال جمالی با بز رگواری تمام  به مغازه هماهنگ کننده آمد و مصاحبه ای که در زیر میخوانید با آقای جلال جمالی انجام شد .ایشان با کمال متانت به سوالات گوش کرده وبا دلیل بر هان پاسخ میداد . حاصل آن مصاحبه در نشریه دانشجویی «افق» چاپ شد ومورد توجه اساتید دانشگاه شهید و دا نشجویان قرار گرفت . اکنون که به سالروز شهادت سید جمال نزدیک میشویم مناسب دیدم عین آن گفتگو را به نظر شما عزیزان برسانم ضمن اینکه برای مرحوم جمالی که چند سال پیش به دیار باقی شتافت علو در جات آرزو میکنیم

(هویت سید جمال آفتاب شرق)

سوال: ضمن معرفی خودتان بفرمایید آیا از بازماندگان سید اکنون کسی در قید حیات

است؟ 

به نام خدا؛ من جلال جمالی متولد 1297 هجری شمسی و دبیر بازنشسته از وزارت آموزش و پرورش هستم. از بازماندگان سید در درجه اول برادر زادگان، خواهر زادگان و پسر عموهایش و پسر عمه اش (البته با فاصله) در قید حیات هستند و می شود گفت به عبارتی کل اسدآباد بازماندگان سید هستند.

 از برادر زادگان ایشان سید محمود و سید احمد که دار فانی را وداع کرده اند اما فرزندان آنان هم اکنون در قید حیات می باشند. فرزندان سید احمد یکی سید فوأد و یکی سید فرید و دخترش سیده فریباست که اکنو در دانشگاه شیراز است. فرزند سید محمود سید علی است که اکنون مشغول تدریس است.

سوال: خود حضرتعالی چه نسبتی با سیدجمالدین اسد آبادی دارید؟

پدربزرگ من میرزا لطف الله است که خواهر زاده سیدجمالدین اسد آبادی است و عمویم میرزا صفات الله که کتابی نیز در شرح حال سید نگاشته است.ازاین رو بنده در واقع نوه خواهر سید میباشم

سوال: نام خانوادگی شما نشان میدهد که ازطایفه جمالی ها در اسدآباد میباشید لطفا بفر مایید این طایفه چه نسبتی با سید دارند؟

خواهرزادگان سید هستند، اصولاً بازماندگان سید را در اسدآباد اینگونه می شود بیان کرد.« سید صفدر» پدر سید جمال از است که غیر از او فرزند دیگری به نام سید مسیح داشته که زود از دنیا می رود و دارای فرزندی به نام سید کمال الدین بوده است و سید دارای خواهری بود به نام طیبه. فرزندان سید کمال عبارتند از سید محمود و سید احمد که که بازماندگان آنها هم  اکنون در قید  حیات هستند . حاج سید هادی پسر عمه سید بود که دارای فرزندی به نام سید موسی بوده که به شغل سر دفتری ازدواج و طلاق اشتغال داشت-ومسن های اسد آباد هنوزایشان را بیاد دارند -و فرزند او به نام سید ابوالقاسم روح القدس و شاعر بزرگوار معاصر هم اکنون در قید حیات است،ودارای چند دیوان اشعار نیز میباشد

حاج سید هادی -پسر عمه سید در واقع هم سن و هم بازی دوران کودکی سید جمال- از او می خواهد که ازدواج کند،سید در پاسخ می گوید:فضای به این بی کرانی برای من محدود است ،شما می خواهید مرا محدودتر کنید .

سوال: این مکان(شهر اسد آباد) به عنوان زادگاه سید معروف  است بفر مایید آیا واقعیت تاریخی دارد؟

بله کاملاً واقعیت دارد،در کتابی که در سال 1312 چاپ شده عمویم آقای صفات الله جمالی آن خانه را که روبروی امام زاده است نشان داده که خانه پدر سید بوده و سید در این خانه بدنیا آمده است.وهمانگونه گه گفتم طایفه جمالی ها شاهدان زنده از طرف سید میباشند.علاوه بر آن قبر اجداد سید تا چند نسل در اطراف امام زاده احمد محله سیدان اسد آباد و جود دارد.

سوال: به نظر شما چرا سید نام و نشان و ملیت خود را پنهان می کرده است؟

به نظر من سه عامل باعث شده که سید ملیت و مذهب خود را پنهان کند.می دانیم که سید اهداف والای جهانی داشت و ضمناً با مردم زمان خود اختلاف سطح داشت .دردها را می فهمید وبه فکر چاره جویی بود و برای این که بتواند به اهداف مورد نظر برسد مجبور بود  که ملیت و مذهب خود را پنهان کند. زیرا یکی از مخالفین سید عالم نماها و تعصبات بی مورد و اختلاف شدید بین شیعه و سنی بود و دیگر اینکه اگر سید خود را ایرانی معرفی می کرد از دست مأمورین رژیم قاجار در امان نبود و به علاوه خانواده او را در اسدآباد مورد آزار قرار می دادند به این دلایل سید خود را ایرانی استانبولی،المصری، السعد آبادی و الافغانی معرفی می کرده است.

سوال: چندی پیش شنیدیم که سنگ قبری از اجداد سید در اسدآباد پیدا شده در این باره توضیح دهید؟

قبلا هم اشاره کردم،این سنگ به نام سید عبد الله و از اجداد سید است شجره نامه سید را میرزا لطف الله تا هشت پشت از روی سنگ قبر های موجود در اطراف امامزاده واقع در محله سیدان اسدآباد پیدا کرده ودر کتاب شرح حال سید در سال 1304 نوشته.

سوال: قبر اصلی سید اکنون در کجا واقع است؟

مدفن اصلی سید در ترکیه است ،واقع در قبرستان معروف به (شیخ لر مزاری)در سال   1324دولت افغانستان برای انتقال بقایای بدن سید به افغانستان توانست موافقت مقامات ترک را جلب کرده  وبقایای پیکر سید جمال را به افغانستان انتقال دهد،در آن هنگام اسدآبادی ها،روزنامه نگاران و دولت ایران به این مسئله اعتراض کردند.آقای  مخبر فرهمند نماینده وقت همدان در مجلس شورای ملی (آن موقع اسدآباد نماینده مستقل نداشت)و یکی دیگر از وکلای مجلس -پسر شیخ احمد روحی از دوستان وهمرزمان سید- خواهان باز آوردن استخوانهای سید به ایران شدند.در دربار جلسه ای تشکیل شد برای اثبات ایرانی بودن سید.گروهی اظهار بی اطلاعی کردند،گروهی به بهانه اختلاف با افغانستان در موردآب هیرمند گفتند موضع گیری در این مورد به ضرر ایران خواهد بود در حالی که جمع آوری اسناد ادامه داشت،محموله به بندر بصره رسید و با زد و بند هایی که بین دولت افغان و دولت عراق انجام شد.جنازه سید از راه هوا به کابل منتقل شد. نامه های وزارت خارجه و آقای مخبر فرهمند در این مورد موجود است .علاوه بر آن پس از ترور ناصرالدین شاه دولت قاجار پرونده قطوری در خصوص اثبات ایرانی بودن سید ازجمله استشاهتی از مردم اسد آباد جمع آوری کرد و به دولت ترکیه برای باز گرداندن و اعدام سید به جرم دست داشتن در ترور شاه ارائه کرد اما قبل از به نتیجه رسیدن این اقدامات سید در ترکیه به احتمال بسیر قوی مسموم شده و به شهادت رسید . گفته میشوذ این اسناد و مدارک نیز در بایگانی وزارت خارجه ترکیه موجود است.

 سوال: از تألیفات سید بگویید؟

یکی از تألیفات مهم ایشان «نیچریه»است که در هنگام اقامت در هندوستان نوشته شده  وموضوع دآن رد نظریات مادیگرایان است.کتاب دیگرتاریخ افغان است و همچنین ضیاء الخافقین و رساله قضا و قدر در مورد اشیاء. ذکر این نکته هم ضروری است که سید هیچگاه نتوانست آسوده خاطر در جایی ساکن شده و به تحقیق و تالیف بپردازد. بنا برایتن بیشتر دوران عمر او در مناظره و مذاکره وسفر و تبعید و زندان گذشت.

.میرزا لطف الله درکتاب شرح حال سید می گوید وقتی سید از اروپا به تهران آمد چند صندوق کتاب داشته و کتاب ها را به حاج محمد حسن امین الضرب می سپارد.استاد محیط طباطبائی از روی همین نشانه از پسرهای امین الضرب جویا می شود.دکتر مهدوی نوه حاج امین الضرب در انبار خانه خود جستجو می کند و صندوق ها را پیدا کرده که حاوی کتاب های سید و کیف دستی او بود  که تذکره سیاسی سید نیز در آن بود و کتاب ها به کتابخانه مجلس شورای ملی منتقل می شود.نکته دیگر در اثبات ایرانی بودن سید همین گذر نامه است که از طرف دولت ایران صادر شده.

در نامه ای که میرزا لطف الله به دایی خود(سید جمال) در پاریس می نویسد می گوید:برای دیدار شما  می خواهم به پاریس بیایم .سید در پاسخ می نویسد می گوید به ذات حق اگر هم بیایی مرا نتوانی دید.از نامه هایی که سید به خانواده و اقوام خود در اسدآباد نوشته که همه آنها موجود است متن نامه ها حاوی احوالپرسی  از کار و شغل دوستان و برادر زاده ها و خواهر زاده ها مشخص است که نامه ها کاملاً خانوادگی است با وجود این دلایل روشن هر ادعایی در مورد ایرانی نبودن سید باطل است .مثلاً حاج سید هادی پسر عمه سید در نامه ای که به او نوشته می گوید شما با این که کلاه بخارایی و لباده غیر ایرانی پوشیده اید در هر لباسی که باشید همان سید جمال خودمان هستید که در محله سیدان با هم بازی می کردیم.

سبک سید در نامه نگاری هم شیعه بودن و ایرانی بودن او را مشخص می کند و بیانش منطق شیعه را دارد .در نامه هایش به اقوام، در شرح حال مملکت سران استبداد را شمر ابن سعد و غیره... خطاب می کند و باید تکرار کنم شرح حالی که میرزا لطف الله نوشته قبل از پیدا شدن کتاب های سید در خانه امین الضرب است که پیدا شدن این اشیاء صحت مندرجات کتاب را تأیید می کند.

افق:از این که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید تشکر می کنیم .

من هم از شما متشکرم و آرزو دارم که خدمت گذار خوبی برای کشورمان ایران باشید.

یکی از تألیفات مهم ایشان «نیچریه»است که در هنگام اقامت در هندوستان نوشته شده  وموضوع دآن رد نظریات مادیگرایان است.کتاب دیگرتاریخ افغان است و همچنین ضیاء الخافقین و رساله قضا و قدر در مورد اشیاء. ذکر این نکته هم ضروری است که سید هیچگاه نتوانست آسوده خاطر در جایی ساکن شده و به تحقیق و تالیف بپردازد. بنا برایتن بیشتر دوران عمر او در مناظره و مذاکره وسفر و تبعید و زندان گذشت.

.میرزا لطف الله درکتاب شرح حال سید می گوید وقتی سید از اروپا به تهران آمد چند صندوق کتاب داشته و کتاب ها را به حاج محمد حسن امین الضرب می سپارد.استاد محیط طباطبائی از روی همین نشانه از پسرهای امین الضرب جویا می شود.دکتر مهدوی نوه حاج امین الضرب در انبار خانه خود جستجو می کند و صندوق ها را پیدا کرده که حاوی کتاب های سید و کیف دستی او بود  که تذکره سیاسی سید نیز در آن بود و کتاب ها به کتابخانه مجلس شورای ملی منتقل می شود.نکته دیگر در اثبات ایرانی بودن سید همین گذر نامه است که از طرف دولت ایران صادر شده.

در نامه ای که میرزا لطف الله به دایی خود(سید جمال) در پاریس می نویسد می گوید:برای دیدار شما  می خواهم به پاریس بیایم .سید در پاسخ می نویسد می گوید به ذات حق اگر هم بیایی مرا نتوانی دید.از نامه هایی که سید به خانواده و اقوام خود در اسدآباد نوشته که همه آنها موجود است متن نامه ها حاوی احوالپرسی  از کار و شغل دوستان و برادر زاده ها و خواهر زاده ها مشخص است که نامه ها کاملاً خانوادگی است با وجود این دلایل روشن هر ادعایی در مورد ایرانی نبودن سید باطل است .مثلاً حاج سید هادی پسر عمه سید در نامه ای که به او نوشته می گوید شما با این که کلاه بخارایی و لباده غیر ایرانی پوشیده اید در هر لباسی که باشید همان سید جمال خودمان هستید که در محله سیدان با هم بازی می کردیم.

سبک سید در نامه نگاری هم شیعه بودن و ایرانی بودن او را مشخص می کند و بیانش منطق شیعه را دارد .در نامه هایش به اقوام، در شرح حال مملکت سران استبداد را شمر ابن سعد و غیره... خطاب می کند و باید تکرار کنم شرح حالی که میرزا لطف الله نوشته قبل از پیدا شدن کتاب های سید در خانه امین الضرب است که پیدا شدن این اشیاء صحت مندرجات کتاب را تأیید می کند.

افق:از این که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید تشکر می کنیم .

من هم از شما متشکرم و آرزو دارم که خدمت گذار خوبی برای کشورمان ایران باشید.

*عضو هیات علمی ومدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه بوعلی سینا

دیدگاه شما

نقشه ماهواره ای اسدآباد
پیش بینی وضعیت هوای اسدآباد
بانک ملت
https://telegram.me/Avaseyedjamal