شاید اگر شرایط  مصر به یک سال گذشته برگردد اخوانی های کم تجربه، رویه دیگری در برابر آمریکا و برخی کشورهای عربی منطقه اتخاذ می کردند.

موضوعی که مرسی پس از کنار زده شدن دریافته،  آن است که نمی توان به آمریکا و برنامه های او اعتماد کرد؛ مطلبی که در دیدار اخیر مرسی و فرزندش از سوی رئیس جمهور سابق مصر بیان شده است.

به گزارش روزنامه الاخبار لبنان، محمد مرسی رئیس جمهوری برکنار شده مصر در دیدار با اسامه مرسی فرزنش در محل بازداشت خود گفت؛آمریکا تنها کشوری بود که وعده حمایت از دولت وی را به محض افزایش تعداد تظاهر‌کنندگان داده بود، اما با این وجود از وعده خود شانه خالی کرد.وی دربخش دیگری از سخنان خود به فرزنش گفت که خبر سلامتی اش را به مردم مصر برساند و از مردم خواست که به تظاهرات خود همچنان ادامه دهند.

کارشناسان معتقدند تصمیم برکناری مرسی از قدرت هفته ها پیش از تظاهرات 30 ژوئن گرفته شده بود و انتشار متن نوار ضبط شده ی مکالمات مرسی و ژنرال سیسی در روزنامه ی «الوطن» روشن می کند که برای عزل و حصر مرسی برنامه ی مرتبی با محوریت ارتش برای سازماندهی و هماهنگی های جهت تظاهرات مردم معترض در خیابان چیده شده بود.

البته ساده لوحی مرسی و اتکای وی به آمریکا سبب شده بود  که ده روز قبل از سقوط دولت مرسی، وی به ژنرال السیسی تذکر دهد که "من همانطور که تو را بر تخت قدرت نشانده ام توانایی عزل تو را نیز دارم" و "آمریکایی ها نخواهند گذاشت که کودتا رخ دهد".

این در حالی است که ارتشیان مصری رابطه نزدیک و تنگاتنگی با آمریکایی ها دارند.

طارق رمضان نوه ی حسن البنا (بنیانگذار اخوان المسلمین) و استاد مطالعات اسلامی معاصر در دانشگاه اکسفورد، در این باره می گوید: "بدین ترتیب شاهد ادامه ی «بهار عربی» و ادامه ی "انقلاب" مصر هستیم که مورد حمایت و همراهی ارتش ژنرال عبدالفتاح السیسی شده است. کسی که همواره روابط نزدیکی با آمریکا (جایی که آموزش های اطلاعتی-امنیتی دیده) و اسراییل داشته است. پیش تر، وی در سرویس اطلاعاتی شمال صنعا و به عنوان رابط دو دولت آمریکا و اسراییل مشغول به خدمت بوده است و از اینجا حسن ظن و نگاه همدلانه ی این دو کشور به وی قابل درک است."

نکته جالب توجه اینجاست که عده ای از «سلفی ها» به خصوص حزب «النور» از گروه های سلفی تندرو و وابسته به عربستان سعودی این روزها به نظامیان پیوسته و خود را در زمره ی دموکراسی خواهان ضد مرسی معرفی نموده اند.

این در حالی است که محمد المرسی بنا بر توصیه عربستان رابطه نزدیکی با حزب النور داشت و البته به همین خاطر هزینه های زیادی هم ماز سوی دیگر گروه های میانه رو مصری روبرو شد.

طارق رمضان درباره دامی که عربستان برای مرسی پهن کرد بود نوشته است: رسانه ها و مطبوعات غربی پیش از این سلفی ها را در دسته ی اسلام گرایان در کنار اخوان المسلمین قرار داده بودند. هدف ، تضعیف اعتبار اخوان المسلمین و وادار کردن آنها به اتخاذ مواضع افراطی بود. ولی سلفی ها در واقع هم پیمانان کشورهای ناحیه ی خلیج فارس و متحدان آمریکا در منطقه هستند بنابراین هنگام سقوط مرسی نیز شاهد خیانتی از جانبشان نبودیم، بلکه آنها همراهی خود را با متحدان حقیقی خود نشان دادند.

عجیب نیست اولین کشورهایی که رژیم برآمده از کودتا را به رسمیت شناختند، عربستان سعودی، قطر و امارات متحده ی عربی بودند که پیوسته سلفی ها را در مصر (چون سلفی های تونس) مورد الطاف  خویش قرارمی دهند.

در ادامه تحلیل طارق رمضان آمده است: تحلیل رایج بر آن است که عربستان سعودی و قطر حامیان اخوان المسلمین هستند؛ در حالی که این کشورها  با ایجاد تفرقه بین جنبشهایی که به نوعی اسلام سیاسی را در برنامه ی خود قرار داده اند و برانگیختن آنها، در پی ایجاد ناپایداری دردیگر کشورهای منطقه و اساسا ضامن سیاست های آمریکا هستند.

بی وفایی آمریکا نسبت به مرسی موضوعی نبود که قابل پیش بینی نباشد. هر چند محمد مرسی و اخوانی ها پس از تصاحب قدرت محافظه کار شدند ولی اشتباه بزرگی که مرتکب شدند آن بود که برنامه و استراتژی مشخصی برای بازتعریف منافع مصری با قرائت اخوانی نداشتند.

آنها ساده ترین روش را انتخاب کرده بودند و آن، همنوایی با سیاست دیگر کشورهای عربی منطقه و کشورهای غربی بود. سیاست وابسته ای که در نهایت مرسی را در مکان نامعلومی محصور کرد.

 منبع:رجانیوز