به گزارش آوای سیدجمال، تصمیم گیری بر مبنای یک مدل فرایندی که پایه آن اطلاعات است، نهایی میشود؛ در واقع این اطلاعات که در اندازههای فردی و جمعی نقش پیش زمینه تصمیم را دارد، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
می توان گفت که مردم ما که در چند دهه اخیر به سیاسی ترین مردم معروف شده اند و نقش مؤثری در حیات سیاسی جامعه داشته اند، تا اندازه قابل توجهی براساس تصورات و برداشتهای شخصی خود به تصمیم سیاسی می رسند و تجربه نشان داده بطورعمده برای اخذ نتیجه سیاسی به قطعهای از حافظه تاریخی خود مراجعه میکنند که لزوما" این برش تاریخی خیلی طولانی مدت نیست.
البته تشکلات سیاسی موجود در این رویکرد بی تاثیر نبوده اند یعنی اینکه عدم وجود احزاب ساختارمند که موجب می گردد افراد در کوتاه مدت یا بلند مدت تنها به برند سیاسی تولید شده از آن تشکل اعتماد کرده و به برنامهها و سیاستهای اتخاذی آن ایمان داشته و در نتیجه نفرات معرفی شده از سوی آن تشکل را انتخاب کنند، باعث شده تا مردم خود بیواسطه به عرصه سیاسی گام نهاده و برداشتهای تاریخی خود را از فعالیت یک جناح و یا سابقه افراد مد نظر قرار داده و مبنای تصمیم سازند.
همچنین ضعف در تشکلات سیاسی ساختمدار موجب شده تا دولتها خود را بدون پشتوانه سیاسی فرض کنند و در نتیجه قبل از آنکه بدنبال بازخوردگیری تاثیر سیاستگذاری و برنامه ریزی در چگونگی ایجاد تحول در جامعه باشند ، نگران ادامه دار بودن دولت خود یا یک مرحله ای بودن آن هستند.
و یکی دیگر از بازخوردهای آن چگونگی تعامل با مجلس است زیرا مجلس میتواند نقش تعیین کنندهای در تسهیل مسیر حرکت دولتها و یا چاش سازی بر سر راه برنامههای آنان باشد.
دولت اول آقای هاشمی وقتی خود را با مجلس سومی رو در رو دید که اکثرا" از جناح چپ آن روز بودند، تلاش کرد تا مجلس چهارم را همسوی با برنامههای خود کند و این کار را با حمایت از کاندیداهای مورد نظر انجام داد.
تاسیس کارگزاران در آستانه مجلس پنجم زمینهسازی برای دولت بعد و استمرار حیات سیاسی دولت مستقر بود که از طریق تغییر در قانون اساسی و مادام العمر نمودن ریاست جمهوری اقای هاشمی دنبال می شد ولی با مخالفت شدید رهبری نظام مواجه شدند.
در آن زمان چون مردم دوره دوم دولت هاشمی را نیز تجربه کرده بودند، علی رغم تمایل دولت، تعدادی افراد که با برنامههای اقای هاشمی مخالف بودند به مجلس راه یافتند.
دولت خاتمی همین تعداد را هم تحمل نکرد و در مجلس پنجم با توجه به اقبالی که از مردم سراغ داشت، اکثر کرسیهای مجلس ششم را از طرفداران خود پر کرد.
سال 84 که احمدی نژاد سرکار امد همین ناهماهنگیها با مجلس احساس شد و در مجلس هشتم بی میل نبود تا در چیدمان وکلا نقش داشته باشد و حتی در انتخاب ریاست مجلس هشتم شاهد لابی گری دولت در کنار گذاشتن حدادعادل و برکشیدن لاریجانی از طریق وکلای متمایل به دولت بودیم.
احمدی نژاد که متوجه نقش حافظه کوتاه مدت در تصمیم گیری سیاسی جامعه شده بود و از طرفی چالش سنگین فتنه 88 را مانع بزرگی در ناکامی برنامهها می دانست با رهاسازی بازار و بنوعی افسار گسیختگی تمایل داشت که وضع بگونه ای باشد که مردم از سال 90 تا 92تحت یک فشار سنگین اقتصادی به نفری رای بدهند که معرف او باشد و برای همین شاهد حضور او در روز ثبت نام کاندیداها در کنار فرد مورد نظرش بودیم و امید داشت تا امتداد دولتش را از آن طریق مشاهده کند.
اگر چه او در رصد فرایند تصمیم سازی سیاسی جامعه درست عمل کرده بود ولیکن ان افسار گسختگیهای بازار و اشفتگی اقتصادی دو سال 90 تا 92 نتیجه معکوس داد و موجب روی کارامدن فردی شد، که مردم گره گشایی اقتصادی را در سیمای او جستجو میکردند.
اما از آنجا که دولت فعلی به دلسوزان خود بی توجهی کرده و در انتخاب مدیران کلان به پیرمردها روی آورده و در عرصه ی سیاسی نیز اصطلاحا" تمام تخم مرغ ها را در سبد توافق هسته ای گذاشت و نتیجه این شد که بازار چند بار با یک موج کوتاه ولی بدون دامنه پاسخ مثبت نشان داد اما این موج پس خورد و به اغما رفت.
اکنون دولت که می داند مردم بر مبنای عملکردها در فاصله زمانی کوتاه مدت تصمیم میگیرند و از فرصت انتخابات برای تغییر در سیاستهای کلانی که باور دارند، اشتباه است، بسادگی عبور نمیکنند؛ بشدت نگران یک مرحله ای بودن عمر خود است و علی رغم اینکه به جریان اصلاحاتی که در حال محو شدن بود تنفس مصنوعی داده و با روی کاراوردن آنها کورسوی امیدی را در اردوگاهشان ایجاد کرده است ولیکن همچنان از بی عقبه بودن و بی پشتوانه بودن و همچنین از بی برنامگی و عدم توفیق سیاستهای خود سخت در تنگنا قرار داشته و تنها امید خود را مانند دیگر پیشینیان خود در تسخیر مجلس دنبال می کند و برای همین رِئیس جمهور مدعی شد تمایل دارد که معتدلین(کسانی که استمرار دولتش را تضمین کنند) به مجلس راه پیدا کنند.
ولی از آنجا که کارگردانان و بزرگان آن جناح به فرایند تصمیم سازی سیاسی در جامعه آگاه هستند و می دانند طی دو سال گذشته اتفاق خاصی نیفتاده تا مردم به اتکا آن فعالیت ها امیدوار به برنامه های دولت باشند و همان امیدواری فرش قرمز کاندیداهای متمایل به دولت برای ورود به مجلس باشد، تنها راه را در تولید بحران و فشار سیاسی می دانند.
از طریق تلاطمات و فشارهای سنگین سیاسی است که موفق میشوند مجلس را بدست گرفته و از طریق فتح مجلس به ادامه عمر سیاسی دولت امیدوار باشند.
تلاش اقای هاشمی برای استفاده از وجه ی سید حسن آقای خمینی را بایستی از این دیدگاه مورد توجه قرار داد؛
اقای هاشمی بدنبال مستمسکی است تا از آن راه تا حد امکان سیاه نمایی کرده و دعوای حیدری نعمتی راه بیاندازد؛
او سید حسن اقا را در رأس بیت امام (ره) معرفی می کند و اینگونه القا می کند که همه نظام اسلامی حیات امروز خود را مدیون این بیت است و جناح مقابل را نامهربانان نسبت به این بیت معرفی می کند تا از این مسیر ضمن انشقاق در اردوگاه اصولگرایان، یک موج موافقی را در توده ملت نیز تولید کند تا بلکه بوسیله این مظلوم نمایی بار دیگر مانند سال 92 میوه آنرا برداشت کند.
هر چند آقای هاشمی تا حد زیادی در سال 88 موفق به ساخت بحرانی شد که خود نوید آنرا داده بود، و در سال 92 نیز با مظلوم نمایی توانست در به قدرت رسیدن اقای روحانی نقش ویژه ای داشته باشد ولیکن شکر خدا مردم تاکنون به این ترفندها پاسخ مثبت نداده و بعید است که بحران نماییها و مظلوم افرینی هایی از این دست، آورده ای برای اردوگاهی که آقای هاشمی در رأس آن است، داشته باشد.
یادداشتی از هوشنگ نادری
انتهای پیام/ن
دیدگاه شما