به گزارش آوای سیدجمال، امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «رحم الله امرءً عَلم مِن أین، و فی أین و إلی أین»؛ خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجا، در کجا و به کجا آمده است.
سادهترین برداشت این است که حضرت به مبدأ شناسی موقعیتشناسی و غایت اندیشی توصیه فرمودهاند.
این حدیث را ازاینجهت آوردیم که به نظر میرسد در موقعیت فعلی که در گام دوم انقلاب با چالش کارآمدی نظام و امر کارآمد سازی نظام دینی مواجه هستیم، پرداختن به بعضی از امور، موضوعی غیرضروری است و ایبسا دشمنان آگاه و دوستان غافل، فضا را در جهتی گرم نگه میدارند که از مباحث اصلی غفلت صورت بگیرد.
بدیهی است که موضوع اصلی پیش روی جامعه ما انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است؛
اگر بهصورت غیرحرفهای هم که به این مسئله توجه کنیم، خواهیم دید که در فاصله چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری در ایران، هنوز هیچ شور و جوششی در کار نیست و برعکس جامعه را به سمتی سوق دادهاند که الآن بیشتر از هر چیزی نگران ریاست جمهوری در امریکاست و مردم را در برزخی بردهاند که آخرالامر متوجه نشود ادامه ریاست جمهوری ترامپ به نفع ما است یا انتخاب بایدن؟
درحالیکه این مسئله در چهل سال گذشته از کمترین توجه برای جامعه ما برخوردار بوده است اما اکنون ناکارآمدیها را به دغدغه انتخابات امریکا پیوند زدهاند!
عوامل مختلفی در این قضیه بیرونقی و سردی تنور انتخابات دخیل است که اگر از مسئله ویروس کرونا و تأثیرات آن بر فضای کلی جامعه عبور کنیم و این موضوع را نادیده بگیریم که کدام جریان از سیاسی شدن کرونا و سایه یاسی که بر جامعه افکنده است، بیشترین بهره سیاسی را میبرد؛
خواهیم دید که گرم شدن تنور انتخابات نیاز به امیدآفرینی و انتقال آن به سطح جامعه دارد (دقیقاً کاری که حضرت آقا در اکثر سخنرانیها با قصد زدودن یاس و ناامیدی و امیدوار سازی آحاد جامعه به آینده نظام و کارآمدی آن همراه با باور قلبی انجام میدهند) و امیدوار سازی باعث پررونق شدن حوزههای انتخابات و شرکت تعداد بیشتری از مردم است اما انتخابات حداکثری موردنظر حضرت آقا، مقبول یک جریان سیاسی خاص نیست.
اصلاحطلبان اگرچه از شکست در انتخابات اسفند ۹۸ بسیار ناراحت هستند اما از این مسئله خوشحالاند که صندوقهای رأی شاهد حضور حداکثری نبود و این عدم اقبال عمومی را متوجه ناکارآمدی خود و شکست سیاستگذاریهایی که طی هفت سال گذشته داشتهاند نمیدانند و بلکه توپ این شکست را در زمین نظام انداخته و نامردانه خود طلبکار شدهاند!
و از همین نقطه امیدوارند تا با القاء قهر جامعه با صندوقهای رأی و با ترفند معرفی کاندیداهای متعدد از همه سلایق، شورای نگهبان را وادار کنند تا تعداد بیشتری را با اغماض تأیید نماید و آنگاه با این ترفند به پراکندهسازی آرا امیدوار باشند، زیرا پیروزی خود را در پراکندهسازی آرای جریان رقیب میبینند.
جامعه ما ثابت کرده است به همان میزان که ضعف و ناکارآمدی را میشناسد، متأسفانه در بسیاری از موارد مقصر را اشتباه میگیرد، در نتیجه با این ضعف در بینش سیاسی بهدفعات موجبات استمرار حیات سیاسی غرب گدایان شده است.
چاره و راهحل اساسی در این است که در فرصت باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری با معرفی شاخصها و معیارهای اساسی و باز یادآوری اصول و ارزشها و نیز تبیین چیستی و چرایی ناکارآمدی سیاستگذاریهای لیبرالهای وطنی، بینش سیاسی جامعه ارتقا داده شود تا مردم متوجه باشند چه کسی را به چه دلایلی انتخاب میکنند و نتیجه این انتخاب چه خواهد بود و حاضر به دادن هزینه برای پی آمدهای انتخاب خود نیز باشند، زیرا هر انتخابی قطعاً پی آمدی دارد.
از قرار معلوم لیبرالها با این دستفرمان که حرکت میکنند اگر تا قبل از ۱۴۰۰ موفق نشوند، سر نظام را در برابر آمریکا خم کنند، قطعاً با رأی آوری مجدد در ۱۴۰۰ این کار را خواهند کرد، زیرا مأموریت اساسی آنها ناکارآمد سازی نظام اسلامی با هر فعل ممکن است، پس بایستی این نوع پیامدها به جامعه بهدرستی معرفی شود تا خود انتخاب کنند.
اگر امام(ره) فرمودند معیار رأی مردم است و اگر حضرت آقا به مشارکت حداکثری سفارش میکنند از طرف دیگر به غیرت و دینمداری مردم نیز باور دارند و اگر بتوان با شانتاژ رسانهای و پروپاگاندای سنگین غرب و غربگرایان مبارزه کرد و مردم را نسبت به نوع انتخاب خودآگاه ساخت قطعاً به سمت ذلت نمیروند.
برای همین به نظر میرسد وظیفه سنگینی در پیش است و روزها و بلکه لحظات پیش رو را بایستی قدر دانست و از حواشی پرهیز کرد و خود و دیگران را به سمت انتخاب کارآمد هدایت نمود.
متأسفانه بعضاً با نظریه “انتخاب اصلح” تیشه به ریشه جریان انقلابی زدهشده است، درصورتیکه اگر کارآمدی ملاک انتخاب میبود، اکنون شاهد این روزگار نبودیم.
هوشنگ نادری
انتهای پیام/ن
دیدگاه شما