به گزارش آوای سیدجمال، نویسنده اسدآبادی بعداز ۲۹ روز درگیری با بیماری کرونا در یادداشتی نوشت:
چقدر نعمت دارد این ویروس !
نمای دیگرش را در پشت ذرهبین یکییکی میشود دید!
چشمک خدا با زیباترین لبخند، آنموقع که دارویی کار ساز نیست،
اقامه نماز و تلاوت قرآن با خسخس سینهای که دلنشینتر از همیشه از درز پنجره بر موج مینشیند و دست به دست تا آسمان هفتم اوج میگیرد
و بعد انعکاس صدایی با کادویی از آرامش مهمان سجاده نمازت میشود،
دستهای که برای خیرمقدم بر سینه و سرها به تعظیم، گویی آنها بیشتر از خودت سالهای دلتنگیات را میشمارند، محفل گرمشان را میبینی که با چهره خندان به همدیگر تو را خطاب میکنند و تشویقشان برای زودتر پریدنت.
همانانیکه سالهاست از کاروانشان جا ماندی و برای دیدنشان لحظه شماری میکنی، چه مهربانند مردمان شهرم دستهای که به دعا بلند و اشکهای که به التماس جاری و بغضهای که در گلو خشکید،
مادری که به زبان محلیام بیشتر از گفتن:«ایروله» نداشت کلمهی که یک دنیا دلسوختگی یدک میکشید،
کرونای من! وقتی پیامت رسید، وجین کردم تا ته مانده مهربانی، بخشیدن، عدالت، قضاوت و ارزیابی داشتهها و نداشتههایمان را پیمانه کنیم، و حسابها را قبل از یومالحساب محاسبه کنیم،
خلوت با تو بودن دانشگاهی از بیم و امید بود،
شاد از بودن و دلخوش از رفتن،
آئینه دلم را مینگرم، چقدر زلال است،
مهری به دل، اشکی در چشم، سینهی به دور از کین! و جمالی به زیبایی دنیا و ثروتی از دوستدار بودن و دوستداشتن، خلوت با تو چکارها که نمیکند.
قاسمعلی زارعی
انتهای پیام/ن
دیدگاه شما