دکترحسن رحیمی روشن*
عمر سیاسی دولت دهم رو به اتمام است و کشور در آستانه انتخابات یازدهم قرار دارد. انتخاباتی که به دلایل فراوان با انتخابات های پیشین تفاوت دارد. اما از لحاظ رفتار انتخاباتی مردم و نامزدهای به میدان آمده چند نکته قابل توجه است. با توجه به عدم وجود نظام حزبی انتخاباتی در ایران، جبهه بندیهای سیاسی هستند که در آستانه انتخابات به وجود میآیند و در این انتخابات نیز روال همان است. اصولا در یک انتخابات که احزاب رسمی و شناخته شده و پایدار بر اساس اصولی که به احزاب سیاسی حاکم است وجود دارند انتخاب مردم ساده تر و آسان تر خواهد بود. زیرا احزاب با نمادهای مشخص و غیر وابسته به اشخاص نمیتوانند زیر پوستی حرکت کرده و در کلیات متوقف شوند که در صورت عدم موفقیت یا ناتوانی در انجام وعدههای داده شده بتوانند از آن شانه خالی کنند اما در ایران به دلایلی که اکنون و در این یادداشت مجال پرداختن به آن نیست چنین وضعی وجود ندارد. از این رو ساختارهای دیگری نظیر «جبهه» « جریان» « طیف» و «جناح» وجود داردکه سایه کمرنگی از احزاب است که معمولا در آستانه هر انتخابات ظاهر میشوند و نامزد انتخاباتی معرفی میکنند. مثلادر انتخابات مجلس هشتم ترکیب 5+6 و در این انتخابات مجلس نهم 8+7 و اکنون در اتخابات یازدهم ریاست جمهوری1+ 2 و ائتلاف های دیگری که شاید در روزهای آتی اعلام شود نمونه ای از این رفتار سیاسی است. رفتاری که در آن برنامه اداره کشور دیده نمیشود و معمولا به کلی گوئی بسنده میکنند که در آینده امکان فرار از مسئولیت داشته باشند.
در این روند،نامزد ها معرفی شده افرادی هستند که معمولا در جریان امور بوده و شناخته شده میباشند و مواضع آنها تا حدودی روشن و صریح است و مردم آنها و مواضع آنها را میشناسند مثلا کسانی که در دورههای قبل رییس دو لت بودهاند برای مردم شناخته شده هستند و قرار گرفتن یا نگرفتن در این ترکیبها چندان تاثیری در رای مردم ندارد و مردم توان آنها در اداره کشور و مواضع سیساسی اقتصادی و فرهنگی آنهارا میدانند. بنا براین. این دسته بندی ها و ائتلاف ها بجای اینکه جریان ساز باشند خود دنباله رو جریانها و موجهای اجتماعی میشوند. نکته جالب این دوره این است که چندین نفر از یک طیف سیاسی وارد میدان شدهاند که علیرغم اینکه اسمهای مختلفی ، مثل«جبهه متحد»« پایداری» و «ایستادگی »یا مستقل و اصولگرا1+ 2 بر خود گذاشتهاند اما در واقع در منظر مردم همه از یک جریان سیاسیاند که اسم کلی اصولگرایی را یدک میکشند. برای ناظر اجتماعی و سیاسی بلا فاصله این پرسش مطرح میشود که مگر در اصولگرایی اصالت از آنِ «اصول» نیست؟؟ این چه اصولگرایی است که هیکس کس دیگر را قبول ندارد؟؟ نکته دیگر اینکه حتی جریان «دولت» نیز- اگر نه در نگاه اصولگرایان بلکه از نگاه ناظران دیگر- اصولگرا دانسته میشود. و مدعی معرفی نامزد با تفکرات خویش است.
در جریان موسوم به اصلاح طلبان نیز وضع بد تر است زیرا اصلاح طلبان هنوز تکلیف خود را با فتنه88 روشن نکردهاند. در اینجا هم ناظر بیطرف میپرسد. سرانجام چه شد؟ آیا در انتخابات88 تقلب شده بود یا نه؟؟اگر نشده بود چرا امنیت و حیثیت بین المللی کشور را به حراج گذاشتید؟ و چرا با ادعای دروغ تقلب باعث به خیابان کشاندن جوانان مظلوم شدید وخود در کنج عافیت خزیدید !واگر تقلب شده بود اکنون چرا داوطلب انتخابات92 شدهاید؟ چرا که، نه شورای نگهبان نه قانون اساسی نه اختیارات ریاست جمهوری هیچیک تغییر نکرده است.نتیجه اینکه یا آن موقع دروغ گفتهاید که چرایی آن دروغ را باید برای مردم توضیح دهید وعلل اردو کشی هشت ماهه و کشته شدن چندین نفر را بیان کنید یا دروغ نبوده که اکنون توجیهی ندارید زیرا احتمال تقلب بر اساس آن ادعا هست!
از سوی دیگر کسانی در دو طیف وجود دارند که معلوم نیست علت داوطلب شدن آنها چیست؟مثلا کسی مثل آقای کواکبیان ، که خود« جبهه مردم سالاری» را راه انداخت و خود، از جبهه خود ساختهی خود، در انتخابات مجلس جا ماند! ورای مردم زادگاهش را برای مجلس نداشت اگنون چگونه در سطح ملی میتواند رای مردم را در سطح چند ده ملیون بگیرد؟ یا آقای محسن رضایی که چند ماه است مشغول تبلیغ در استانها است-که خلاف قانون انتخابات است- چگونه میتواند رای چند صد هزاری دور قبل خود را، به چند ده ملیون بر ساند؟ این آقایان با چه شعاری با کدام برنامه سیاسی اقتصادی وفرهنگی و سیاست خارجی پا به عرصه گذاشتهاند؟؟ متاسفانه تا کنون بر نامه ای نه تنها از افراد نامبرده بلکه از سوی هیچ نامزدی دیده نشده است . امید که در رو زهای باقی مانده مردم شاهد ارائه برنامه از سوی آنان باشند.
نکته دیگرعدم تاثیر این نامگذاری هادر آرای مردم است ،عناوین اصلاح طلب اصولگرا برای مرم کافی نیست مردم برنامه خوب میخواهند -البته مردم تفاوت ظاهری بودن و واقعی بودن استفاده از این عناوین را هم خوب می و این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که که بقول امام(ره)ملت ایران بارها نشان داده است که جلوتر از مسئولین حرکت میکند.
*عضو هیات علمی ومدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه بوعلی سینا
دیدگاه شما