به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «آوای سیدجمال»،
دنیا همه در بهت و پریشانی بود
آنشب شب یک قصه ی طولانی بود
آینده به سوی بی ثباتی می رفت
ظلمتکده ای پر از هراسانی بود
خون بود و سر و خنجربیداد آنروز
انسانیت و مسلخ قربانی بود
در سرخی ریش عده ای پیدا شد
شمری که پر از خصلت حیوانی بود
از چشم وطن خون خدا شد جاری
آن شب که هوای دجله بارانی بود
بغداد پراز آتش و خون شد آنشب
در معرکه ای که عاملش جانی بود
در خاطره ها آنچه که باید می ماند
انگشتری و دست سلیمانی بود
دیدگاه شما