آخرین اخبار

6. آبان 1398 - 13:22   |   کد مطلب: 33852
حضرت محمد (ص) از قلب‌ها وارد شد نه از دیوارها و این پیروزی، جاودانه ماند.

به گزارش آوای سیدجمال،  حقیقت وجودی محمد ـ که درود خدا بر او باد ـ به گستره ی زندگی اولاد آدم است. شریعت او ابدی است. حلال او همیشه تا روز قیامت حلال است و حرام او همیشه تا ابدالآباد حرام است. حرف اول و آخر زندگی انسان به او نازل شد.

 

پیامبر خدا(ص)یک مدل از زندگی سالم و طیب را برای بشریت در ترازوی وحی به امانت گذاشت.
محمد (ص) از قلب‌ها وارد شد نه از دیوارها و این پیروزی، جاودانه ماند.

 

 

 وی از جنس همان مردم بود اما با کوله بار وحی و سیرتی آسمانی. او برای زدودن رنج های بشر آمده بود. با رسالتش مسیر حرکت انسان حرکت جدیدی یافت.

 

با آمدن حضرت نبی، هدایت به مصاف جاهلیت آمد؛ جاهلیتی که در روش زندگی بسیار اشتباه داشت.

 

 نبی خدا حجت را بر همه تمام کرد و رفت. در غدیر خم، ولایت علی (ع) را برای امتش به امانت گذاشت و دین خود را کامل کرد و نعمتش را که همان ولایت امیر مومنان بود، به اتمام رساند.

 

 رسول نازنین اسلام در سن ۶۳ سالگی از میان امتش رخت بربست و به سوی خدایش پر کشید اما متاسفانه عده ای بیعت و لبیک خود را در غدیر خم شکستند و دود تشکیل « شورای سقیفه» را به چشم امت اسلامی کشیدند.

 

جریان نفوذ، مردم را گرفتار اولی و دومی و سومی کرد و با این انحراف، بتدریج سبک زندگی نبوی در جامعه اسلامی تغییر پیداکرد. مردم جذب دنیا شدند و میل به دنیاطلبی پیدا کردند. مال اندوزی و ثروت های بزرگ وارد زندگی خواص شد و مردم از قرآن و حدیث بتدریج دور و دور شدند.

 

 فرازهایی کوتاه از فضایل نگار ما:

« میان جمع بشاش و گشاده رو و در تنهایی سیمای محزون و متفکر داشت. هرگز به روی کسی خیره نگاه نمی کرد و بیشتر اوقات چشم هایش را به زمین می انداخت. در سلام کردن به همه حتی بردگان و کودکان پیشدستی می کرد. اغلب دو زانو می نشست و پایش را خلوی کسی دراز نمی کرد. هر گاه در مجلسی وارد می شد نزدیک ترین جای خالی را اختیار می کرد. اجازه نمی داد کسی جلوی پایش بایستد و یا جا برایش خالی کند سخن همنشین خود را قطع نمی کرد. بیش از حد سخن نمی گفت، آرام و شمرده، وهیچ گاه زبانش را به دشنام و ناسزا آلوده نمی ساخت. در حیا و شرم بی مانند بود.از بیماران عیادت می کرد.

 

جز در مقام دادخواهی اجازه نمی داد کسی در حضور او علیه دیگری سخن بگوید یا سعایت نماید. کینه کسی را به دل نمی گرفت و در صدد انتقام بر نمی آمد. اگر کسی به حریم قانون تجاوز می کرد مطلقا گذشت و مجامله نمی کرد. حساسیتش در مقابل ناملایمات از حد حزن و اندوه تجاوز نمی کرد. می گفت: کسی که رحم در دل ندارد خدا هرگز به او رحم نمی کند. با کودکان با مهر و عطوفت رفتار می کرد. کسانی را که در آسایش خانواده خود کوتاهی می کردند از رحمت خدا دور می دانست. در مقام دعا می گفت: خدایا از بیکارگی، تنبلی و زبونی به تو پناه می برم. زواید معیشت را از زندگانی خود حذف کرده بود.

 

جامه خویش را وصله می کرد. با دست خویش شیر می دوشید و دست آس می کرد. روزی چنین گفت: اقوام و ملل پیشین دچار سقوط شدند که در اجرای عدالت تبعیض روا داشتند: هرگاه یکی از طبقات بالا جرمی می کرد از مجازات معاف می کردند و اگر از زیردستان بود او را مجازات می کردند. روزی به مسجد رفت و گفت: اگر به کسی از شما ستمی از من رفته و از این رهگذر حقی بر ذمه من دارد من حاضرم به قصاص و عمل متقابل تن دهیم...»

احمد شدی کتاب شدی مصطفی شدی
حالا تمام دار و ندار خدا شدی

عباس بهرامی‌مشعوف

انتهای پیام/ن

دیدگاه شما

نقشه ماهواره ای اسدآباد
پیش بینی وضعیت هوای اسدآباد
بانک ملت
https://telegram.me/Avaseyedjamal